Don't tell me strange | Vkook
#فیک اتمام یافته# + من عجیب و غریب نیستم . _ چرا تهیونگ تو عجیبی برای همینه که عاشقتم چون تو عجیب و غریب ترین آدمی هستی که تا حالا توی عمرم دیدم. Don't tell me strange Wr: Sara Main Couple: Vkook Genre: Romance. Angst.
#فیک اتمام یافته# + من عجیب و غریب نیستم . _ چرا تهیونگ تو عجیبی برای همینه که عاشقتم چون تو عجیب و غریب ترین آدمی هستی که تا حالا توی عمرم دیدم. Don't tell me strange Wr: Sara Main Couple: Vkook Genre: Romance. Angst.
عشق بین یک فاحشه و هنرمند🎨 فصل دوم به من نگو عجیب و غریب - متاسفم من نباید عجیب و غریب صدات می زدم. تهیونگ لبخند زد: -اشکال نداره ، حتی عجیبم خوبه. + چی اما ... تو از این کلمه متنفری... - این تویی جانگکوک تو میتونی هر جور دوست داری صدام بزنی. ● نام فیک ~> به من نگو عجیب و غریب ۲ (نام اصلی: اون فقط تهیون...
خلاصه: زیاد شنیدیم که میگند " تو دلیل زندگیمی" و ما میدونیم که این جمله حتی اگر هم از اعماق قلب باشه، باز یه اغراقه، نهایتش بعد اون، فقط یه چند ماهی مثل جهنم بگذره... نه؟! ولی این در مورد ققنوس ها متفاوته! جونگکوک واقعا و بی مبالغه میمیره، اگر تهیونگ نباشه... چون اون یه ققنوس فضاییه! "نمیدونم چند سال گذشت... ولی بالا...
خلاصه: دهه ی نود میلادی. بوی قهوه ی تلخ و کلاه های کج فرانسوی. پوستر تئاتر های شکسپیر در همه جای شهر. و پسری که توی اتاق واحدش در ساختمان هبیتیت مارسی نشسته و به عاشق بودن فکر میکنه... عشق به شوهر خواهرش که نوزده سال از خودش بزرگتره... آیا تهیونگ هم میتونست دل به عشق برادر زنش بده؟ کسی که از مارسی تا سئول رو طی کرد...
𝐓𝐡𝐞 𝐓𝐫𝐚𝐩 تله 🔖|• بین آدمهایی که با ماسکهای روی صورتشون دور و اطرافش در حال رقص و شادی بودن داشت به دنبال شخصی بهنام کیمویکتور(تهیونگ) میگشت. مردی دورگه با چشمهای فریبنده و تیلههای آبی رنگ که قاچاقِ انسان انجام میداد! بازرس جئون قرار بود درآینده به عنوان یک پلیس مخفی به جای پسر عموی کیمویکتور وارد عم...
[Completed] جونگ کوک تمام عمرش دنبال جفتش می گشت ولی هیچ وقت انتظارشو نداشت وقتی پشت چراغ قرمز داخل ولووی قرمزش نشسته اون امگای لعنتی با کت و شلوار سفید عروسیش توی ماشین بپره و داد بزنه "گاز بده!" ______________ -[با فکی قفل شده به چشم های معذب پسر کوچیک تر خیره شد. - گذاشتی... مارکت کنه...؟ شمرده شمرده و با صدای سردی...
کاپل اصلی: ویکوک. کاپل فرعی: سپ«یونگی تاپ» و ناممین. خلاصه: تهیونگ پادشاه کره جنوبیه و ده سالی هست که دنبال جفت حقیقیشه... چی میشه که وقتی با یونگی، دوست و محافظش، قایمکی رفته بیرون، پسر امگایی رو کنار دوست پسر هیونگش ببینه که شدیدا از پادشاهی که خودش باشه متنفره و دست بر قضا... همون لحظه بفهمه که اون امگای تخس... جفت...
تهیونگ، امگاییه که تو یه خانواده ی متعصب به دنیا اومده یه روز که داره از مدرسه بر میگرده مزاحمتی براش ایجاد میشه و بعد از اون به خاطر حرفایی که پشتش میزنن به انتخاب خانوادش با سوجون آلفایی از یک خانواده ی اصیل ازدواج میکنه ولی بعد از چند سال به خاطر بچه دار نشدنش از سوجون جدا میشه و برای گذران زندگیش توی یک مهدکودک مش...
وقتی که جیمین با خنده گفت: هه هه فرض کن تهیونگ! حامله باشی! وقتی که خودش هم خندید بلند... وبعد...اون خندها کم کم محو شد! نه! نه! نه! _جیمین... فکر کنم اینبار واقعا بدبخت شدیم! ❌تمام شده❌ __________________________
| کامل شده | دوستدخترم نود اکسش رو برای من فرستاد، میخوای بدونی بعدش چیشد؟ • ویکوک آیو | چت استوری • کمدی، رقابتی، توییتر، زندگی روزمره، عاشقانه و اسمات!
[کامل شده] افتادن از تمام صخره هایی که زندگی برات چیده چه حسی داره؟!جونگکوک دقیقا همچین حسی رو داشت..پس زده میشد چون آرتمیس بود!و جونگکوک از شانس بدش جفتش از هویت مخفیش بدش میومد!تهیونگ اونو میپذیره؟! یه داستان متفاوت و فانتزی و البته کلیشه! از روی جلدش قضاوت نکنین^~^ این اولین داستانم نیست راستش اما اولین داستانیه که...
•| تو مال منی |• ▪︎namjin دستش رو کنار صورتش گذاشت و گونش رو نوازش کرد ... اما با چیزی که گفت دستش روی گونش خشک شد پسر کوچیک تر آروم و با سرد ترین حالت ممکن گفت - ازت ... متنفرم ▪︎kookv - تهیونگا ... لطفا ... کنارم بمون ... من همه چیزو درست میکنم ... لطفا +همه چیز تموم شده جونگ کوک ... لطفا برو ... ▪︎yoonmin +هی گر...