Select All
  • Mon Chéri || KookV
    165K 29.1K 24

    [ عسل ] پایان یافته ژانر : رمنس / امگاورس / فانتزی / روزمره / ... کاپل : اصلی ؛ کوکوی - فرعی ؛ ... - من رو سرزنش نکن، عشق باعث شد دیوونه بشم. جئون جونگکوک یک آلفای غالبه که عادت داره به کافه‌ی mon chéri بره و اونجا درس بخونه. چی میشه اگه ناخواسته خودش رو درگیر فکر کردن به صاحب کافه پیدا کنه و بعد نتونه از اون امگای ز...

    Completed   Mature
  • Lips on your skin|Kookv
    352K 43.3K 33

    [] Completed [] •• - " من مجانی برات مسابقه نمیدم کیم تهیونگ! باید در ازای بدهکاریای تو به اون هیوک عوضی یه چیزی هم نصیب خودم بشه ، درست نمیگم؟!" - "من...من چیزی ندارم که بهت بدم جانگکوک..." - " اشتباه نکن! تو خودتو داری! " •• Kookv 🔞 •• - " میخوای بگی که همه عمرت رو توی یه گاراژ گذرونده بودی؟! " - " یونگی هیونگ...

    Completed  
  • Little Moon 🌙~Vkook~
    78.1K 10.1K 32

    [complete✔️] 🚨خطر پارگی به علت خندیدن🚨 مشکلات و مشغله های یک جوان کره ای ، کیم تهیونگ. آیا تهیونگ توانایی تحمل عموی پتیاره خود را دارد؟ پسر عموی خود را چطور؟ آیا میتواند از چنگال کوتوله ی جنگلی ، پارک جیمین فرارکند ؟ آیا جیمین برای یونگی پنتی میپوشد؟ با ما همراه باشید برای یافتن پاسخ این سوالات ~'Little moon'~ کاپ...

    Completed  
  • kookv baby doll [ Completed ]
    252K 31K 29

    عروسک🍸 زوج اصلی : کوکوی ...... یونمین ژانر: عاشقانه درام امپرگ یه داستان کلیشه‌ای یه مافیای بی رحم و هوسباز که به کسی نمیبازه یه پسر خوشگل و گستاخ که طعمه نگاه های هوس انگیز میشه ولی قرار نیست آروم و مطیع باشه اما........ یه راز بزرگ داره این راز و این مافیا بی رحم برملا میکنه این داستان، داستان یه عروسک فروشه که...

    Completed  
  • -𝗢𝗻𝗲𝘀𝗵𝗼𝘁 𝗕𝗼𝗼𝗸-
    13.5K 742 28

    ″من اینقدر دوست دارم که اگه بغض کنی اولین قطره‌یِ اشک از چشمای من میریزه.دوست دارم؛ مثل آهنگی که هردومون حفظیم، مثل هوای ابری و بارونی، مثل قدم زدن روی برف، مثل حموم قبل از خواب، سیگار بعد از چای، اولین آغوش، اولین بوسه، اولین رابطه، مثل گریه از شادی، عطر گلخونه ها، بوی کلبه جنگلی، مثل دستپخت مامان بزرگ، مثل بوی کتاب،...

  • Euphoria ᵖᵉʳᶠᵘᵐᵉ'vampire
    1K 122 6

    جونگکوک پسر ۲۷ای که بعد از مرگ پدرش همه انتظار داشتند اون افسرده و گوشه گیر بشه. اما اون به چیزی بدتر از افسردگی دچار شد. به ادمی تبدیل شد که دیگه چیزی برای از دست دادن نداشت پوچ و خالی . خالی بودنش را با مشروبات الکلی و پوچ بودنش رو با دوست های نادرست و کلاب های شبانه پر می کرد. تا الانم فقط بخاطر قولی که تو نوجونی...