YOU [don't own me] (SeKai)
"من برای زنده نگه داشتن تو از روی جنازه همه رد می شدم ولی تو...جون منو گرفتی که اون ها رو زنده نگه داری." Couple: SeKai - ChanLix
"من برای زنده نگه داشتن تو از روی جنازه همه رد می شدم ولی تو...جون منو گرفتی که اون ها رو زنده نگه داری." Couple: SeKai - ChanLix
_به اطرافت نگاه کن، فقط ما دو نفر اینجاییم، بدنت روجوری که قلبت میگه رها کن، وقتی حرکاتت رو عمیقتر میکنی، نفسهات داغ میشن و به آرومی پخش میشه، وقتی سرعتت رو بالا میبری، حسش میکنی نه؟! لرزش رو حسش میکنی، پس امشب رو رو دنبال کن عزیز من، این آزادی رو حس کن سهون! _تو آزادی منی کای! ♤Couple: Sekai, Chanbaek ♡Genre: Dr...
" خطرناکتر از میدون مینی که باید برای رسیدنِ به تو پشت سر میذاشتم، چشمهای تو بود. چشمهای تو من رو مجبور میکرد برای تو هر کاری بکنم، حتی اگر پا گذاشتن روی مین باشه. نگاهت رو ازم بگیری زمین میخورم؛ بذار تا آخرِ این نمایش خونین تماشام کنن. " کاپل: سکای ( سهون تاپ ) ژانر: رومنس، درام، اسمات. روزهای آپ در واتپد: شنبه...
" اثر راشـومـــون " «ما در دو خاندان متفاوت به دنیا اومدیم. خاندانهایی که طی قرنها فقط دشمنی کردن. هیچکس حتی تصور نمیکرد که روزی نشانِ حضور روح تقدیر روی مچ دستانمون نمایان بشه، سوزان و غیرمنتظره، اعلامکنندهی یک حقیقت هولناک. جفتی که الهه ماه برای من برگزیده، بزرگترین دشمن خاندان منه!» . MAIN COUPLE: SEKAI. . SI...
+ قرار بود تو کسی باشی که تاوان میده، اما من بیشتر از تو دارم درد میکشم! کاش نفرت کاری که با پدرم کردی میتونست عشقی که بهت دارم رو از بین ببره! • Sekai • Sci-fi, Angst, Romance • AVALON: Island of Paradise
🌺روز اول که پا به اتاق گذاشت و حجم پوستر های چسبیده به دیوار رو دید متوجه شد که قرار نیست اسون باشه... هم اتاقی بودن با پسری که نیمی از اتاق رو به رنگ صورتی درآورده بود و خودش هم با شکل و شمایل یه باربی، با لبخندی گشاد و ذوق زده، دستاش رو جلوی شکمش به هم گره زده و به اون که چمدونش رو داخل اتاق گذاشته بود نگاه میکرد...
Couple : SeKai. ChanBaek. ChanKai .Genre : Dram. Romance. Fantasy. Smut عروس قبیله شمالی، یک پسر عمو داره، پسر عمویی که نشان شده بود برای برادر گمشده من، نشانی که من به عنوان عروس خودم میخواستم، اون پسر نگاهش مثل خرس سیاهش وحشی هست... من اون خرس وحشی رو میخواستم نه این هاله آبی و ظریف ماه رو...🌙 چنل آپ: SeKaiWorldx
"قدرت آدم ها رو ظالم می کنه بلوبری...حتی معصوم ترین آدم ها رو هم تبدیل به شیطان می کنه." Couple: sekai Genre: angst - drama - fantasy
وقتی برادر و همسر برادرشو از دست داد و به کره برگشت، تنها چیزی که تونست غم مرگ اونو براش کم رنگ کنه تنها یادگاری باقی مونده از اونا بود. برادرش براش عزیز بود و برادرزادهش براش عزیزتر، دلش میخواست یه زندگی راحت برای اون بسازه که همه حسرتشو بخورن و هیچ چیزی تو زندگیش براش کم نذاره. اما یه مانع جلوی راهش بود، یه مانع...
♧نام: گرگ نقره ایِ من ♤ژانر: رومنس، امگاورس، ناتوانی جسمی، اسمات ♧کاپل: سکای ، چانکای ♤. تمامِ سهم من از دنیا، یه گرگ نقره ایه.. زیاد نمیبینمش فقط.. شب های ماه کامل توی جنگل زیر بیدمجنون بزرگی که خیلی وقته شده پناهگاهمون..!
زمزمه ی متأثر مردم همه جا پیچیده بود. نمیشد توی بازار قدم زد و چیزی راجع به نوه ی بزرگ لرد نشنید! نمی شد لبخند زد...حتی نمی شد اخم کرد... تنها چیزی که توی چشم مردم دیده میشد تأسف بود و تأسف! از اون پسرک نجیب با نگاه معصومانه اش هیچ چیز جز یه خرابه باقی نمونده بود. هیچکس فکرش رو نمیکرد تموم اون توهم ها و گریه های پسر...
ɢᴀɴᴇʀ :ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ_ᴀᴄᴛɪᴏɴ_ᴅʀᴀᴍᴀ _sᴍᴜᴛ ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : sᴇᴋᴀɪ_ᴄʜᴀɴʙᴀᴇᴋ _میای فرار کنیم؟..میشه فقط بریم؟..بریم جایی که دست هیچکس بهمون نرسه.. +با فرار کردن چیزی درست نمیشه..باید بمونی تا بتونی همه رو نجات بدی.. _کم نیارم وسطش؟.. +تو آدم کم آوردن نیستی..بعدشم..مگه من مردم؟.. _اگه باشم چی؟..اگه کم بیارم؟.. +من هستم..باشه؟..