Select All
  • We are not friends!
    237K 40K 28

    نمیخوام دوستت باقی بمونم... میخوام به عنوان یه معشوقه، مالک قسمت بزرگی از ماهیچه ی تپنده ی سمت چپت باشم! لطفا بهم نگو ما دوستیم...! ___ تعطیلات کریسمس 1993، چیزی فراتر از یک تعطیلات عادی برای کیم تهیونگ بود... اونم وقتی بعد از 11 سال دوری به کره برمیگرده و درست همون شب اول با جونگکوک، دوست صمیمی دوران بچگیش رو به رو م...

    Completed  
  • Hidden Beauty || Kookv_Vkook_Sope
    292K 53K 56

    |کامل شده| گذشته، درد، زیبایی- ______________________________________________ 🎨کاپل: کوکوی/ویکوک، سُپ 🎨ژانر: درام، رومنس، برومنس، کلاسیک شروع: 11 سپتامبر 2020 پایان: 14 ژوئن 2021

    Completed  
  • Stop Rewind Play | Vkook | mini fic
    77.7K 11K 6

    خلاصه: جونگکوک و تهیونگ با وجود اینکه پنج ساله باهم ازدواج کردن اما تصمیم گرفتن که از هم جدا بشن؛ ولی مجبورن برای طلاق گرفتن جلسات مشاوره ای رو بگذرونن و سنیورا اسمیت، مشاور پیری که به کمک اون دو اومده، سعی میکنه تا مشکلاتشون رو بهشون نشون بده💞 ژانر: فلاف، روانشناسی، برشی از زندگی، درام کاپل: ویکوک نویسنده: Moonlike...

    Completed  
  • 𝑨𝑵𝑬𝑴𝑶𝑵𝑬|Taekook
    7.1K 856 2

    چند قدمی جلو برداشت و درست رو به روی پسر کوچک تر که روی صندلی نشسته بود زانو زد. با دست هاش پاهای جونگکوک رو به سمت خودش کشید و همونطور که بندِ بازِ کتونی هایِ اون پسر رو با دقت میبست زیر لب تکه ای از خاطرات گذشته رو زمزمه کرد: - جونگکوکِ من، همون پسر یک ساله ایه که وقتی انگشت های کوچیکش رو میگرفتم به زور باهام قدم بر...

    Completed  
  • 𝐀𝐭 𝐥𝐞𝐚𝐬𝐭 𝐭𝐰𝐨 𝐬𝐚𝐝 𝐰𝐡𝐚𝐥𝐞𝐬 (𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤)
    84.4K 14K 33

    [Completed] {دسته جمعی یعنی حداقل چند تا نهنگ غمگین؟ پیدام کن، غمگین باش و دستمو بگیر وقتی میزنم به ساحل. دسته‌ی من باش.} ᯾︎ •کاپل: ویکوک/کوکوی •ژانر: زندگی روزمره، رومنس، انگست، اسمات •روز‌های آپ: پنج‌شنبه‌ها، ساعت ۹ شب (اتمام یافته) ᯾︎

    Completed   Mature
  • ℂ𝕣𝕒𝕫𝕪 𝕂𝕚𝕞✔
    213K 42.7K 43

    [𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] Over thinking:⇘ به حالتی گفته می‌شود که شخص نشخوار فکری دارد و به کم‌اهمیت ترین چیز ها، ساعت ها فکر می‌کند. کیم تهیونگ تقریبا از دبیرستان با این مشکل مواجه شده بود و حالا که ۲۱ سالش بود، دیگه نمیتونست تحملش کنه..همه ی اطرافیانش ازش دوری میکردن و هیچکس برای اون باقی نمونده بود. با این اوصاف به شدت...

    Completed