Story cover for 𝐀𝐭 𝐥𝐞𝐚𝐬𝐭 𝐭𝐰𝐨 𝐬𝐚𝐝 𝐰𝐡𝐚𝐥𝐞𝐬 (𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤) by Feranki7
𝐀𝐭 𝐥𝐞𝐚𝐬𝐭 𝐭𝐰𝐨 𝐬𝐚𝐝 𝐰𝐡𝐚𝐥𝐞𝐬 (𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤)
  • WpView
    Reads 98,804
  • WpVote
    Votes 15,237
  • WpPart
    Parts 33
  • WpView
    Reads 98,804
  • WpVote
    Votes 15,237
  • WpPart
    Parts 33
Complete, First published Jul 05, 2021
Mature
[Completed]

{دسته جمعی یعنی حداقل چند تا نهنگ غمگین؟
پیدام کن، غمگین باش و دستمو بگیر وقتی میزنم به ساحل.
دسته‌ی من باش.}
                                       ᯾︎

•کاپل: ویکوک/کوکوی
•ژانر: زندگی روزمره، رومنس، انگست، اسمات
•روز‌های آپ: پنج‌شنبه‌ها، ساعت ۹ شب (اتمام یافته)

                                       ᯾︎
All Rights Reserved
Sign up to add 𝐀𝐭 𝐥𝐞𝐚𝐬𝐭 𝐭𝐰𝐨 𝐬𝐚𝐝 𝐰𝐡𝐚𝐥𝐞𝐬 (𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤) to your library and receive updates
or
Content Guidelines
You may also like
The Boss by NiloofarRs
19 parts Complete Mature
+خب مستر جئون خیلی خوشحالم که به برنامه ی ما اومدید، در ابتدای بحث بیاید کمی درباره ارتباط شما با غول بزرگ تجارت اوه گیون وو صحبت کنیم، این ویدیویی هستش که دیروز به دست همکاران ما رسیده..بیاید باهم ببینیمش با اتمام صحبت های مجری، مانیتور پشت صفحه شروع به پخش فیلم ضبط شده ی مرد نام برده میکنه /من استاد جئون بودم، توصیف اون پسر پیچیده واقعا سخته، اون یه بیزینس مَنه، یه ایده پرداز، یه رهبر، کیرخور ذاتی، کله کیری، یه جنده ی اصیل و یه حرفه ای به معنای واقعی کلمه/ لحن پیروزمندانه ی زن با اتمام فیلم به گوش پسر رو به روش رسید +نظرتون راجبش چیه آقای جئون اونقدر صمیمانه بنظر نمیاد درست میگم؟ تکخند پسر مو زنجبیلی بلند میشه و مجری رو وادار به تعجب میکنه _اوه البته که نه نارا..اتفاقا بنظرم چند تا از اون جملات تعریف بودن..واقعا تعریف بودن! ---------- جونگ کوک پسر خودساخته ای که کل زندگیش رو تنها روی پاهای خودش وایساده.. شکست های زیادی توی صنعت کار و تجارتش تجربه میکنه، به زندان میوفته و کاملا آس و پاس و آواره خیابونا میشه بنابراین پیش دستیار سابقش میره تا ازش کمک بخواد، سوک جینی که خودش یه پدر تنهاست و سعی داره پدر خوبی برای پسرش باشه.. حالا واقعا جین میتونه کمکی به کوک بکنه؟! Vkook/Namjin/Sope Comedy/Romance/Smut HappyEnd
 𓆝CALL ME BY YOUR NAME𓆞 by STARBERRY_chrrywine7
21 parts Ongoing
روز های تابستونی۱۹۸۰، ی جایی تو ایتالیا.با تهیونگی که شیفته مهمون جدید تابستونیشون شده،جئون جونگ کوک! ژانر: عاشقانه، بلوغ (coming-of-age)، ادبی زمان و مکان: تابستانی در دهه‌ی ۱۹۸۰، شمال ایتالیا بر گرفته از کتاب "call me by your name" خلاصه داستان: رمان داستان کیم تهیونگ، نوجوانی ۱۷ ساله و باهوش، رو روایت می‌کنه که تابستان‌ها رو در ویلای خانوادگی‌شون در ایتالیا می‌گذرونه. پدرش استاد دانشگاهه و هر سال از یک پژوهشگر جوان دعوت می‌کنه که شش هفته رو در کنار خانواده بگذرونه و در عوض کمی به کارهای علمی کمک کنه. اون تابستون، مهمان خانواده‌، مرد جوانی‌ست به نام جونگکوک، دانشجوی آمریکایی خوش‌چهره، پرجذبه و بی‌پروا که برای کار روی نسخه‌ی نهایی پایان‌نامه‌اش به اون‌جا میاد. در ابتدا، تهیونگ از رفتار خونسرد و گاهی حتی سرد جونگکوک گیج و عصبی می‌شه، ولی کم‌کم، نوعی کشش عمیق احساسی و جسمی بین‌شون شکل می‌گیره-رابطه‌ای که هم‌زمان پر از اشتیاق، ترس، شرم، تردید و شور عشق نوجوانی‌ست. داستان با حساسیت و ظرافت درونیات تهیونگ رو به تصویر می‌کشه: کشف احساسات، تجربه‌ی میل، و درگیر شدن با عشقی که هم شورانگیزه و هم دردناک، و تنها در گذر زمان معنا و عمق خودش رو نشون می‌ده.
🐠𝔾𝕠𝕝𝕕 𝕗𝕚𝕤𝕙💫🔞ماهی طلایی  by purple-prince
18 parts Ongoing
نام:𝔾𝕠𝕝𝕕 𝕗𝕚𝕤𝕙🐠💫 کاپل اصلی:کوکمین کاپل فرعی: نامجین عشق بین گروگان و گروگانگیر❤ 💦🔞اسمات مثل همیشه بخش اصلی و جذاب فیک منه💦🔞 پسرک با بغض لب زد: مردن ترس داره؟! تنها پسر سیاه پوش تو اون اتاق تاریک و نمور پوزخندی زد و لب زد: بستگی به نحوه ی مردنت داره...مثلا یکی روشش اینکه با گلوله مغزت رو سوراخ کنم یا شاید قلبت رو!؟ پسرک آب دهنش رو قورت داد و لب زد: تو.. این کارو میکنی؟! مرد با قدم های آروم و استوار درست پشت سرش قرار گرفت و با لذت به لرزش بدن پسر کوچیکتر زل زد: نه... من قرار نیست تورو به همین راحتی از دست بدم ماهی طلایی... چرخی به دور پسرک زد و اینبار درست مقابلش قرار گرفت و دستش رو به زیر چونه ی او گرفت و به چشمای لبریز از اشک پسر زل زد و لب زد: کاری میکنم که هرروز بمیری و زنده شی... باید انتقامم رو ازتون بگیرم خانواده پارک! ╱╲❀╱╲╱╲❀╱╲╱╲❀╱╲ لب هاش که با همون بوسه ی وحشیانه ی جونگکوک بزرگتر و قرمز به نظر میومدند،میلرزیدند... خدایا مثل اینکه بی خیال شده بود... خدایا یعنی قرار بود رها کنه؟!... اما با حرفی که از بین لب هایی که توسط شون بوسیده شده بود خارج شد، لبخند به سرعت از روی لب هاش پاک شدن.. - به نظرت واکنش پدرت وقتی پسرکش زیرم داره از درد ناله میکنه و من سخت و محکم میکنمش چیه؟!
Damon/رام کردن by Lomara_926
25 parts Ongoing
رمانِ: DAMON نویسنده: لومارا کیم‌تهیونگ٬بااون‌پوستِ‌گندُمی و لطیفش ..یجور زیباییِ دست‌نیافتنی داشت..استخونه‌گونهٔ‌ش برجسته بود..لب‌ های خوش‌فرم و قلوه‌ای داشت که همیشه یِ حالتِ نیمه‌لبخند روشون بود ٬ اما چیزی که تهیونگ رو از بقیه خاص‌تر‌ نشون میداد ٬ چشم‌هاش‌بود...قهوه‌ایِ‌روشن مثلِ عَسلِ‌ناب ..بعضی وقتا وقتی نور بهشون میتابید یه هاله‌ی طلایی دورِ مردمک چشمش درست میشد ..مژه های بلند و مشکیش مثلِ‌سایه‌بونه ظریفی روی چشماش افتاده بود تهیونگ ی زیبایی دلنشین و گیرا داشت..ی‌جورایی انگار تابلو نقاشی زنده بود‌ ی اثره هنریِ بی‌نقص.. و جئون جونگکوک.. مردی که به گرگ سیاه میشناسنش.. مافیایی که بیرحم و کاریزماتیکه٬تنهاییِ عمیقی داره.. گذشته ی سختی داشته اونقدر سخت که میتونم بگم از همون بچگی برای تسکین درداش به یه قاتل تبدیل شد "نقطه‌ضعف؟!" ممکنه یِ‌نفر باشه ٬ کسی که قلبش‌رو‌لمس‌میکنه که باعث میشه چشم‌های اون مرده تنها بازشه.. کسی‌که با ی نگاهِ آرومش٬ همه‌ی‌ زخم‌هاش رو ساکت میکنه.. "آیا ممکنه کیم تهیونگ و جئون جونگکوک که از دو دنیای کاملاً متفاوتن.. یکی مثلِ نور ٬ ساده ٬ لطیف و بی‌خبر از تاریکی دنیا.. یکی مثلِ شب٬ پر از راز ٬پر از زخم ؛ پر از خشم و نفرت.." همدیگرو ملاقات کنن.. و بعد‌عاشق‌‌بشن؟
Sleep  by Zahratehrany
13 parts Ongoing
ما به شما وعده یک خواب رنگی میدهیم !! دیگه قرار نیست با کابوس از خواب بیدار بشید!! همه ما ادم ها تقریبا نصف عمر خودمون رو خواب هستیم و در بعضی مواقع هنگام خواب چیزهایی رو میبینیم که در دنیای واقعی وجود نداره... حالا چی میشه اگر خواب هامون به واقعیت تبدیل بشن و ما با تمام وجودمون اون ها رو حس کنیم... در صورتی که یک نفر داره مارو وقتی که خواب هستیم در دنیای واقعی کنترل میکنه!؟ قسمتی از داستان: _چجوری میتونم این طعم بی نظیر رو تا همیشه داشته باشم؟ لبهاشو روی لبهای نیمه باز جونگکوک گذاشت اروم و عمیق بوسید. _چجوری قراره بدون اینکه دیونه نشم از فردا زندگی کنم؟ سرشو فاصله داد و تو چشمای خمار براق و نیمه باز جونگکوک نگاه کرد. _چجوری قراره این نگاهو فراموش کنم؟ قطره اشکی از چشم چپ جونگکوک پایین افتاد تهیونگ اخماشو تو هم کشید لبهاشو روی اون قطره خیس گذاشت و بوسیدش. _این دیگه برای چی بود....؟! جونگکوک سرشو به چپ طرفی که اشکش ریخته بود چرخوند تا کمتر اون رد خیس رو به تهیونگ نشون بده. _تمام این شب فوق‌العاده رو قراره من از یاد ببرم تهیونگ کاپل:تهکوک، سکرت ژانر: عاشقانه، اکشن، معمایی، علمی تخیلی، فانتزی، انگست، اسمات
You may also like
Slide 1 of 20
𝗜𝗴𝗻𝗶𝘁𝗶𝗼𝗻 cover
The Boss cover
𝑩𝒖𝒕𝒕𝒆𝒓𝒇𝒍𝒚 | Kookv cover
Night Fall "ورژن اصلی" KOOKV cover
Vɪᴏʟᴀᵏᵒᵒᵏᵛ cover
 𓆝CALL ME BY YOUR NAME𓆞 cover
🐠𝔾𝕠𝕝𝕕 𝕗𝕚𝕤𝕙💫🔞ماهی طلایی  cover
| 𝗛𝗲 𝗶𝘀 𝗺𝘆 𝗣𝗲𝘁𝗿𝗶𝗰𝗵𝗼𝗿 | ⱽᵉʳˢ cover
Home (kookv) cover
Jeon Family | kookmin cover
Damon/رام کردن cover
Our runaway love💘 cover
Lips on your skin|Kookv cover
🌸I bloomed for you... cover
Sleep  cover
𝐅𝐨𝐫𝐛𝐢𝐝𝐝𝐞𝐧 𝐌𝐞𝐦𝐨𝐫𝐢𝐞𝐬 cover
Daddy bear doll cover
DIE║VKOOK cover
Freesia  [vkook] cover
Kak moya cover

𝗜𝗴𝗻𝗶𝘁𝗶𝗼𝗻

17 parts Ongoing

توقف «تهیونگ همیشه زندگی رو به سبک خودش پیش می‌برد. بی‌پروا، مستقل و فارغ از قوانین. براش هیچ‌چیز مهم‌تر از آزادی نبود، تا وقتی که اتفاقی شیء‌ای رو از زمین برداشت، بدون اینکه بدونه چه پیامدهایی در انتظارشه. جونگکوک همیشه مردی بود که همه‌چیز رو تحت کنترل داشت. سرد، جدی و فرمانده‌وار، هیچ‌وقت اجازه نمی‌داد چیزی یا کسی مسیرش رو تغییر بده. اما این‌بار، کسی سر راهش قرار گرفته بود که هرگز نمی‌تونست نادیده بگیره. شیء‌ای که تو دست‌های تهیونگ قرار گرفته بود، ارزشی فراتر از تصور داشت. و حالا، سرنوشت دو مردی که هیچ‌وقت قرار نبود مسیرشون به هم گره بخوره، به آرومی توی آتیش تصمیماتشون شعله‌ور می‌شدن.» نویسنده: ماریا کاپل: کوکوی، نامجین، یونمین ژانر: رومنس، امگاورس، اکشن، اسمات زمان آپ: نامشخص