𝐌𝐲 𝐆𝐢𝐫𝐥
-پرنسس چرا جیغ میزنی؟بگو ببینم! ...باید با تک تک سلولات دردی که من بهت میدمو حسش کنی...:) Smut‼️
-پرنسس چرا جیغ میزنی؟بگو ببینم! ...باید با تک تک سلولات دردی که من بهت میدمو حسش کنی...:) Smut‼️
🔞این رمان برای افراد زیر ۱۸ سال توصیه نمیشود 🔞 دستش رو روی گونه ام کشید _ کاش مال من بودی ، کاش میتونستم لمست کنم . ولی ما هیچوقت نمیتونیم مال هم باشیم ، نمیتونیم همو ببوسیم ، دست همو بگیریم . متاسفم . لب هایم را روی لب هایش گذاشتم . دستانم را روی تنش کشیدم و سینه اش را در مشتم فشار دادم خیس شدنش را میتوانستم حس کنم...
دستش را خشن میان شیار کصش کشید: لذتی نبردی؟ میان پایش هنوز مرطوب بود چوچولش را فشرد و خیره ی چهره ی جمع شده از درد هلن شد: میخواستی نجات پیدا کنی؟ نمیخواست خودش که میدانست نمیخواست به نفس نفس افتاد: نه لبخند زد: دختر هورنیه من لبانش را به دندان کشید و ناله های هلن در دهانش خاموش شد دستان نوازشگرش بدنش را طی میکردند: ی...
🍭ژانر:مامیکینک-امگاورس-اسمات-رمنس-روزمره- ❣کاپل اصلی:جنلیسا ❣کاپل فرعی: هونهان ~~~~~~~~~~~~~~~~~ همه چیز قرار بود عادی پیش بره! بورسیه لعنتی رو گرفته بود. میتونست روی پای خودش وایسته و لازم نباشه که نگران آینده بشه. ولی همه چیز قابل پیشبینی نیست و یکی از اونها پیشبینی آدمهاییه که لیسا قراره ملاقات کنه!
جلوتر اومد +: لعنتی ! لونا، لبات روشن ترین تناژ صورتیه! _: این تعریف بود یا اطلاعیه؟ مدیسون تک خندی زد و لباشونو به هم چسبوند و بوسه عمیقی به اون آبنباتای صورتی زد
"مراقب خودت باش" برای بعضیا معنی دوستت دارم رو میده! یه سریها هم عادت دارن که موقع خداحافظی بگن! گاهی هم داری راه میری و جلوی پات رو نمیبینی که اینو میشنوی.. ولی من اینو از کسی شنیدم که.. هی! وایسا! این یه تهدیده؟!
او زيبا بود با چشمهايي درخشان و موهايي جو گندمي كه در صورتش ميدرخشيد!او عشق من بود!عشق ممنوعه ي من!
سلام ... :)) این اولین رمانم درمورد ی رابطه عاشقانست ... حوا و جانان ... از زندگی روستایی تا شهری و حتی مهاجرت داره ... از پایان های غم انگیز متنفرم پس خیالتون تخت ... درمورد اینکه چرا یکیشون ترنس و اینا اگر هتروسکشوال هستی نخونی بهتره حوصله هیت دادن تو کامنت هارو ندارم... رمان ی ترکیبی از تجربیاتم عاشق شدنم و زندگیم...
اینجا دفتر خاطراته پر از خاطرات رنگارنگ خاطرات که زیبایی حسامونو به رخ میکشه بعضیاش شاده✨ بعضیاش غمگین🌙 از بعضیاشم با یه لبخند یا تلخند رد میشیم💚💛💜 میخام خاطرات قشنگتونو بزارم
کارا لی ، سرد ، دارای وسواس و جامعه گریز . بیشتر وقتش رو توی اپارتمان لوکسش دور از هر گونه فعالیت اجتماعی میگذرونه . بعد از پابلیش کردن دو کتاب موفق ، دچار رایتر بلاک شد ( همون دوره ای که نویسنده ها چیزی به ذهنشون نمی رسه بنویسن ) از طرفی خرج و مخارجش بالاست و همخونه داشتن تنها چیزیه که میتونه باهاش از پس هزینه ی اپار...
"اگه برده م بودی بلایی سرت میاوردم که تا چند روز نتونی راه بری!" عشق یا شهوت؟ برای اشلی ، پورن استار بی دی اس ام، شهوت تنها چیزیه که معنی داره. و مارگارت در فرار از رابطه ی قبلیش با اشلی آشنا میشه و هردو تصمیم میگیرن رابطه ای تنها بر پایه ی شهوت رو شروع کنند. آیا مارگارت بعد از زخم بزرگش از عشق قبلیش هیچ وقت میتونه دو...
آزلی: قول می دی تا ابد با هم روی ماه زندگی کنیم ؟ لیزا : تا ابد روی ماه تنها ماه زندگی من :)
+اون جذابه اما مشخصه سنش بالاست و خوب بهش دقت کن ... فقط کافیه نگاهش کنی تا انرژی دورش رو بفهمی...داد میزنه نزدیک من نیایید! با مظلومیت نگاهم رو به زن میدوزم و بعد به جسیکا نگاه میکنم. _اما جذابه جیغش در میاد. + تو یه خرِ به تمام معنایی (یه بوک راجب یه دختر شیطون)
[Completed] چرا تا حالا سعی نکردم خانوادهام رو بکُشم؟ این سوالیه که نوجوونهایی مثل لیسا هر روز از خودشون میپرسن. Cover by lisarius
🔹نام: دستورعملهای رابطه 🔹ژانر: مدرسهای - جی ال - یوری - عاشقانه - کمدی 🔹مترجم: ایــــزا 🔹زمان اپ: شنبه ها 🔹توضیحات: همش تقصیر اونه...! ما همو بوسیدیم و حالا اون بهم بی توجهی میکنه. آخه کدوم خری اینو با بهترین دوستش انجام میده؟ 🔷این مانهوا در آیدی کانال تلگرام نیز موجود می باشد!🔷 🔶 آیدی کانال: Eiza_translate🔶
دستای تام نقطه به نقطه بدنمو لمس میکرد، نگاهی به لباسام که پایین تخت افتاده بودن انداختم و چشمام اشکی شدن،دستاشو گرفتم و گفتم: بس کن، من لزبینم!
-اگه یه روز نداشته باشمت چی؟ +ما همیشه با همیم چون قلبای ما به هم گره خورده:) یه عاشقانه زیبا و پر فراز و نشیب دو دختر:) اگر لزبین ایرانی دوست دارید حتما بخونینش:)) بوس بهتون رزا:)
اتاقی که نفرین شده و هیچکس نمیتونه بیشتر از یه هفته تو اون اتاق بمونه اونم بخاطر اخلاق هم اتاقیش. حالا یه دختر ساده و مهربون فک میکنه که خیلی خوش شانسه که این اتاق رو گرفته اما.......
وضعیت : کامل شده خلاصه:یه نامزدی اجباری برای دوتا دختر از طرف خانواده هاشون که منجر به اشنایی این دونفر و همخونه شدنشون میشه و اتفاقات بینشون رخ میده و ... بخونید شاید دوستش داشته باشین به هرچیزی یه شانس برای نشون دادن خودش بدین *پایان یافته*
رومینا دختری که به خاطر شغلش مجبور به مهاجرت می شود و از آنجا با دختری آشنا می شود و سرنوشتش آنجا شکل می گیرد... ژانر:𝐛𝐝𝐬𝐦,𝐬𝐦𝐮𝐭,𝐥𝐞𝐬𝐛𝐢𝐚𝐧,𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞
[complete,lesbian] جِین ظاهر سرسختی داره. موهای کوتاهش، تتوهاش و استایل خاصش ظاهرشو قوی نشون میده، ولی شاید اون شکننده تر از این حرفاست یا شایدم دختری که دوستش داره به راحتی میتونه بهش آسیب بزنه.
جِید داره سعی میکنه با دیدن اکسش توی کالج کنار بیاد که با یه آدم جدید آشنا میشه. اون آدم زندگیشو از این رو به اون رو میکنه.
اشلی به تازگی مادرش رو از دست داده و بیرون رفتن از خونه آخرین کاریه که میخواد انجام بده. ولی به اصرار پدرش، مجبور میشه برای تابستون به مدوک بره. جایی که دختر عمش زندگی میکنه. اول از مدوک متنفره. ولی آشنایی به دختری به نام رابین، باعث میشه اون مدوک رو خونه ی دوم خودش بدونه. [کامل شده]