Select All
  • 'چشم چران' 𝙇𝙚𝙘𝙝𝙚𝙧
    6.9K 1.2K 14

    "ازدواج اجباری" جین وارث یه خانواده ثروتمنده که بعد از مرگ پدربزرگش همونطور که ازش انتظار میرفت وارث میشه همه‌چیز خوب پیش میره تا یکروز میفهمه مسئولیت جدیدی بهش تحمیل شده و اون ازدواج با پسری شهریی که فقط دورا دور ازش شناخت داره.... به اجبار ازدواج کردن و زیر یه سقف رفتن میتونه خوشبختش کنه؟ Gnare:romance,angst,smut🔞 ...

  • MY EVERYTHING
    3.6K 714 12

    به زانو در آمدن فقط از آن خداوند نبود؟ پس چه شد که کیم تهیونگ برای یک فرشته به زانو در آمد؟ فرشته ی زندگیش، عشقش، اکسیژنش، همه چیزش... فرشته ای که تاج پادشاهی آن سرزمین یخی را بر سر گذاشت و با حکمرانی بر آن سرزمین ، زندگی و گرما را همچون گرده ای در سراسرش گستراند... اما کسی از پایان آن حکمرانی خبر نداشت.... یعنی ممک...

  • [BITTER COFFEE]
    527 66 4

    «قهوه تلخ» همه چیز از یک ورود غیر منتظره به خونه‌ی یه مرد تنها شروع شد. به قهوه‌ای که هنوز بهش حتی لب هم نزده بود نگاه کرد،تیره و تار بود درست مثل زندگیش. ماگ رو به لبهاش نزدیک کرد و یک قلپ ازش نوشید،تلخ بود درست مثل سر گذشتش.

  • 『𝐌𝐎𝐍𝐓𝐌𝐀𝐑𝐓𝐑𝐄』
    1.8K 484 11

    _از بچگی، این ماهیچهی تپندهی لعنتی تو سینهم، مشکل داشت. درد میگرفت و نفسم رو میبرید... ولی وقتی برای آخرین بار منو بوسیدی، درد جدیدی رو تجربه کرد؛ نه تنگ شدن عروق بود و نه تپش نامنظم، داشت مچاله میشد... داشت تپیدن رو فراموش میکرد. +تهیونگ، من برای عاشق بودن به پاریس نیازی نداشتم، خندههای تو این شهر رو «مونمارتر» من می...