Memories of 19 | Namjin
یه پسرِ دبیرستانیِ ساده چه جور زندگی ای میتونه داشته باشه؟ -Namjin story (Ongoing) Started: 2021, 21 Apr.
یه پسرِ دبیرستانیِ ساده چه جور زندگی ای میتونه داشته باشه؟ -Namjin story (Ongoing) Started: 2021, 21 Apr.
جین یک پسر معمولی و یک روز توی خیابون تاریک زیر نور ماه وایساده بود و به بدبختی هاش فکر میکرد و......... وضعیت:تموم شده کاپل :نامجین
استاد خلاف کار فصل ۱ کی میخایم بفهمیم که خیانت کردن فقط این نیست که با ی نفر بخوابیم هر دروغی که میگیم خیانته Couple : namjin, yoonmin 🐨🐭🐨🐭🐨🐭
𝒫𝓇𝒾𝓃𝒸𝑒 𝑜𝒻 𝓅𝓊𝒽𝒶𝓃𝑔| 𝓀𝑜𝑜𝓀𝒿𝒾𝓃 در روزگاران قدیم، ساحران اعتقاد داشتند خدایان 'فرمانروا و اشرافیان را الفا' ، 'مردم را بتا' و 'دوشیزگان را امگا' افریدهاند. امگای نر چرخهی باطل و اشتباه طبیعت است و آمیزش با آنان، باعث تولید امگای نر بیشتر میشود و دلیلی برای ناهماهنگی طبیعت!... این دیدگاه باعث شد در بی...
-اگر یروز بفهمی کسی که خیلی بهش نزدیکی با اینکه میدونه دوست دختر داری بهت حس داشته باشه ، چیکار میکنی ؟ = قطعا از زندگیم پاکش میکنم - حتی .. حتی اگر اون کس .. من باشم ؟ •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• ^ مگه بهت نگفتم دیگه نیای اینجا ؟ + میخاستم ببینمت ^ هزار بار بهت گفتم منو تو...
Couple: Taejin,Namjin Genre:romance،omegaverse,mpreg °•○●•°°•○●•°°•○●•° +جناب قاضی الفای من ناتوانی جنسی داره و من به همین علت نمی تونم بچه خودم رو داشته باشم -ما میتونیم یه بچه از پرورشگاه داشته باشیم امگاااا! ^جناب کیم سعی نکنید با لحن الفاییتون امگا رو تحت تاثیر قرار بدین که نتونه از خودش دفاع کنه +...
اینم که یه پسریه کهانگار داره دنیال یه چیزی میگرده چه قدر شبیه ... کوکجین / جینکوک Short story Kookjin/jinkook
بوک وان شات های ریل لایف جینکوک/ کوکجین 🐹💜🐰 جین نگاهی به گلدن بانی گروه کرد هر چند پنهانی اما از چشمای تیز بانی در امان نموند -فکرشو نمیکردم کارمون به اینجا برسه +ما حتی قدمی هم برای ریلیشن شیپ برنداشتیم و چیزی بینمون اتفاق نیوفتاده! به سردی لب زد طوری که جین یخ زده چارچوب در استودیو پاهای سست شده اشو حس کرد چقدر...
-انگار برای همیشه توی این خواب گیر افتادم... تو بازم لختی. +صبر کن، من توی خوابهات لختم؟! Couple:Yoonjin, Nαmseok Genres:Comedч, slice of life, romαnce, smut, fluff خلاصه: ده سال رابطهی دوست و هم خونه بودن اونها نمیتونست این حقیقت که رپر به عنوان یه سونا بخار، عاشق یه نویسندهی باکره شده رو پنهان کنه. از اونجایی که...
همیشه قرار نیست اون چیزی که انتظارشو داریم و براش برنامه ریزی کردیم اتفاق بیوفته. اتفاقا دنیا علاقه عجیبی داره که آدما رو سوپرایز کنه و خلاف خواسته هاشون پیش بره. دونفر شاید برای هم مناسب ترین باشن ولی راه کنار هم موندنو بلد نباشن در عین حال ممکنه کنار اونی که هیچ تناسبی باهاشون نداره چیزایی تجربه کنن که تو رویا هم نم...
•┈᯽═☆ 𑁍~Familiar stranger~𑁍 ☆━᯽┈• جونگکوک داره سال اول دانشگاهشو میگذرونه و دقیقا از همون روز اولی که پاشو تو دانشگاه میذاره روی یکی از سال بالایی هاش کراش میزنه. همیشه تصورش از اون ادم اجتماعی و مهربانی بود ولی وقتی که بالاخره میتونه شمارش رو بدست بیاره میفهمه که خیلی چیزها راجب اون وجود داره که ازش خبر نداشته نا...
ما هفت نفریم....... هفت تا بدن که روحشون یکیه.......هفت نفر که غم و غصه و شادی و خندشون با همه......شاید برای بعضیا عادی باشه، اما برای ما منحصر به فرده اما توی این دوستیه منحصر به فرد یه نفر هست که همه چیزمه....! آپ:پنجشنبه ها ژانر: real life #kookjin #jinkook
[جبران دروغین] کاپل اصلی : نامجین کاپل فرعی : یونمین . کوکوی ژانر بوک : مافیایی . اکشن . درام . اسمات . خشونت انگست . آمپرگ خلاصه : تو یه شب بارونی کیم سوکجین رزیدنت بیمارستان سئول جلوی واحد اپارتمانش جسم نیمه جون مردی رو پیدا میکنه مرد زخمی شده بود و خون زیادی از دست داده بود جین تصمیم میگیره اونو به داخل خونش ببره و...
تو یه حرکت سریع بلند شد و صورتش رو تو فاصله یه اینچی پسرک زیبا نگه داشت... چهرش بانمک بود توام با غرور و سرزندگی خاموشی که منتظر تلنگر بود... چشمای درشت و لبای قلوه ای... دقیقا استایل نامجون بود! سوالی که براش پیش اومده بود و مغزش رو مث خورده داشت میخورد... *چطور تا الان سالم مونده و مث یه الماس داره مقابلم میدرخش...
خلاصه : شاید عشق در یک نگاه شدنی نباشه اما تک نگاه های دزدکی روزانه موجب عشق میشه زوج : جینمین - یونمین ژانر : انگست رمانس اسمات دختر پسری
دو بازیگر؟ اوه ببخشید جناب کیم شما سوپراستار هستید و جانگ هوسوکی که توی نمایش موزیکال قراره کنار بازیگر بزرگ، معروف، زیبا، خوشچهره و عالی نقش آفرینی کنه. بازیگری که از دور شبیه فرشته ها بود و هوسوکِ نابالغ به مدت دوسال و سه ماه و شش روز و هفت ساعت روش کراش بود و از نزدیک؟ +خدایِ من اون یک پیرمرد روانیه! 𖥨┉┈𖥨┉┈𖥨┉ +...
"اینقدر فهمیدنِ اِحساساتم برات سخته...!؟وضعم رو ببین...ببین بخاطرت به چه حال و روزی اُفتادم...!" چهره ی گریونِ پسرکش رو بینِ انگشت هاش قاب گرفت و پیشونیش رو به پیشونی پسرکِ دونه برفیش چسبوند. "قُقنوس برات زانو میزنه دونه برفم...لطفاً...من رو بخواه..." 𝗀𝖾𝗇𝖾𝗋|𝗋𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾,𝖽𝗋𝖺𝗆𝖺,𝖺𝗇𝗀𝖾𝗌𝗍,𝗌𝗆𝗎𝗍,𝗆𝖺𝖿𝗂...
هر جرمی تاوانی داره،اما چی میشه اگه عشق جرم باشه وبرای عاشق شدن باید تقاص پس بدی... جین پسری که شیفته ی تهیونگ میشه و برای عشقش باید تقاص سنگینیو بده... ژانر:romans/smut كاپل:teajin/namjin
خب...میشه گفت همه چی از یه لیوان آب سیب فاکی شروع شد! ژانر:ازونا که اکلیل بالا میارید. تعداد پارت:زیاد نیست! روزای آپ:نمیدونم شاید یه روز در هفته؟ شایدم بیشتر! کاپل:نامجین ازش لذت ببرید بنفشه ها💜
خلاصه : وقتی جین "اون" رو توی یکی از خیابون های تاریک سئول پیدا کرد ، گرسنه و تقریبا فریز شده بود . پس راهی نمیموند جز اینکه توی خونه ی خودش راهش بده ...
یعنی فقط عبور کنم و برم؟ نمیتونم بذارم به خاطر من آسیب ببینن ولی... نمیتونین به منم یه فرصت بدین؟
+سوکجینا..... زودتر آرزو کن الان کیکت آب میشه... -خیلی خب..... هولم نکنید.... سوکجین بایه لبخند دندونی تودل برو آرزویی کردو به قصد فوت کردن شمعا سرشو جلو برد درست همون لحظه ای که شمعا خاموش شدنو دود حاصل از اونا داخل فضای کافه پخش شد تازه فهمید که یه پسربچه چند قدم اونطرف تر ایستاده و عین یه مجسمه داره تماشاش میکن...
𖤐White rosè𖤐 Write by huka_VJ.YG Couple: taejin Gener: Angst, Romance ×وضعیت :در حال آپ× روز آپ چهارشنبه +++ بوی شکوفه های گیلاس توی فضا پیچیده بود. فصل بهار و شکوفه های بهاری سوکجین رو به خوشحال ترین حالتش میرسوند. چشماش رو بسته بود و تمام این رایحه رو وارد ریه هاش کرد و مثل همیشه تو تفکرات بچگانه ی خودش غرق شده...
𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦:𝘕𝘢𝘮𝘮𝘪𝘯,𝘵𝘢𝘦𝘫𝘪𝘯 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦:𝘳𝘰𝘮𝘢𝘯𝘵𝘪𝘤,𝘤𝘳𝘪𝘮𝘪𝘯𝘢𝘭,𝘴𝘮𝘶𝘵 "اون عاشق شده بود، عاشق آدمی که حتی فکرشم نمیکرد چه کار هایی ازش برمیاد ! "
( کاپل فیک: کوکجین) تمام عمرم قلم به دست نوشتم و نوشتم. تمام برگه های سفیدی که میدیدم با قلم سیاه کردم...از پیرمرد عبوس و فقیر عاشق تا دختر زشت و شیرین...از همه نوشتم، ناخدای کشتی زندگی، اهالی داستان هام شدم و با قلمم کشتی رو هدایت کردم...ولی وقتی نوبت داستان زندگی خودم شد من باختم...دیگه اون ناخدایی قدرتمند و دانا ب...
•| تو مال منی |• ▪︎namjin دستش رو کنار صورتش گذاشت و گونش رو نوازش کرد ... اما با چیزی که گفت دستش روی گونش خشک شد پسر کوچیک تر آروم و با سرد ترین حالت ممکن گفت - ازت ... متنفرم ▪︎kookv - تهیونگا ... لطفا ... کنارم بمون ... من همه چیزو درست میکنم ... لطفا +همه چیز تموم شده جونگ کوک ... لطفا برو ... ▪︎yoonmin +هی گر...
دستشو روی قلبش فشار داد و صورتشو جمع کرد -آخ قلبم... +چیشدی...درد میکنه؟ همونطور که با نگرانی سعی میکرد چکش کنه گفت... -نه...شکست... چند ثانیه بهش خیره شد و بعد زد زیر خنده... +دیوونه...ترسیدم... لبخند غمگینی زد و به رو به روش خیره شد... __________ -میدونی کی فهمیدم راه رو اشتباه اومدم؟ سوالی نگاهش کرد و اون ادامه داد...
کیم سوکجین، بین محققان اسم آشنایی بود. پسر ۱۷ ساله ای که کل زندگی شو صرف کشف و تحقیق روی موجوداتی به نام هایبرید ها بود...نیم انسان،نیم حیوان. موجوداتی با اندام انسانی ولی عضو هایی مثل گوش،شاخ و دم حیوانی که حدود ۴۰ درصد از خوی حیوانی شون قالب بود. و الان اون پسر ۱۷ ساله مردی در شرف ۳۰ سالگی بود و تمام نوجوانیش رو برا...
انسان همیشه انعکاس خودش رو توی آب، آیینه یا هرچیز شفاف دیگهای نمیبینه. گاهی وجود یک آدم دیگه، یه خاطره یا حتی ریختن یک اشک باعث میشه بتونه انعکاس خودشو ببینه؛ خود گمشده ،عشق گمشده و زندگی گمشدهاش رو پیدا کنه! "انعکاس من" نقطهی تقابل جونگکوک جدید و جونگکوک قدیمه. همون جایی که بالاخره خود 3 سال پیشش رو ملاقات...