Select All
  • Nicolay (Kookv)
    109K 17.7K 26

    ➳ Nicolay تمام‌شده. ✔️ تهیونگی که عاشق سفرکردنه، بالأخره شرایط سفر به کشور مورد علاقه‌اش رو پیدا کرده و قراره چند روز دیگه پرواز کنه؛ درحالی که فرمانده‌ی ارتش روسیه همون موقع داره خودش رو برای حمله به اوکراین آماده می‌کنه... کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، درام، انگست، اس.مات، جنگ

    Completed   Mature
  • 𝐌𝐘 𝐀𝐋𝐏𝐇𝐀 [𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝]
    403K 48K 38

    با اینکه عصبانی بود و خط چشمش کمی پخش شده بود، حالت اسموکی جذابی به چشمای وحشیش داده بود که داشت جونگکوکو از خود بی خود میکرد... . . _من به خاطر پیوندمون و قول شما..باهاش ازدواج میکنم. . . _به این فکر کردم که.. اگه تو نباشی چی میشه.. _خب..چی میشه؟ _منم نمیدونم چون پشت سرت میام:) *حتما موقع خوندن از منو برین پارت بعد...

    Completed   Mature
  • Mon Chéri || KookV
    160K 28.4K 24

    [ عسل ] پایان یافته ژانر : رمنس / امگاورس / فانتزی / روزمره / ... کاپل : اصلی ؛ کوکوی - فرعی ؛ ... - من رو سرزنش نکن، عشق باعث شد دیوونه بشم. جئون جونگکوک یک آلفای غالبه که عادت داره به کافه‌ی mon chéri بره و اونجا درس بخونه. چی میشه اگه ناخواسته خودش رو درگیر فکر کردن به صاحب کافه پیدا کنه و بعد نتونه از اون امگای ز...

    Completed   Mature
  • Full moon |ᵏᵒᵒᵏᵛ
    587K 68.6K 56

    اسم فیک: full moon نویسنده: Armida وضعیت: فول آپ کاپل اصلی: کوکوی کاپل های فرعی: یونمین/نامجین/چانبک/... ژانر: امگاورس ,ومپایر ,تخیلی , اسمات,کمدی , هپی اند و امپرگ شروع: تابستان2021 پایان: تابستان2022 خلاصه: "اون تهیونگ" پسر آلفای پک ماه کامل، یه امگای خون اصیله 18 سالست که تو اولین ماه کامل 18 سالگیش پدرش به جرم پن...

    Completed  
  • 💍⃤ REPLᴀCE💍⃤
    798K 98.3K 50

    ( Completed ) «جایگزین» _ من مجبور بودم ...مجبور بودم اون خودکار لعنتی رو بین انگشتهام بگیرم و اون سند ازدواج رو امضا کنم ... من مجبور بودم که برای تک تک لحظه هایی که کنارت بودم بترسم ... حتی همین الان هم مجبورم ... مجبورم روبروت بشینم و تو چشمهات که عاشقانه به من نگاه میکنه و لبخندت که رو لبهای خطی و ارومت میشینه و...

    Completed  
  • puppeteer
    472K 41.3K 41

    ♡ʙᴇ ᴛʜᴇ ᴄʜᴀɴɢᴇ ᴛʜᴀᴛ ʏᴏᴜ ᴡɪsʜ ᴛᴏ sᴇᴇ ɪɴ ᴛʜᴇ ᴡᴏʀʟᴅ

    Completed   Mature
  • Payback|kookv|
    184K 11.4K 33

    |انتقام| تهیونگی که تازه از لندن برگشته،مجبور به ازدواج با پسر داییش جئون جونگکوک میشه __________ جونگکوکی که به صورت پنهانی تحت درمان بخاطر مشکلات روانی ناشی از ترومای کودکیش قرار دارد! __________ نامه از دستش سر خورد،توی بهت فرو رفته بود،به سختی گردنشو چرخ داد و نگاه شوکه شو به بچه های خوابیده توی کالسکه انداخت. بچ...

  • STIGMA
    48.8K 7.4K 36

    Taekook [completed] شایعه ای به گوشتون خورده؟ که میگه جونکوک تو سن ۱۷ سالگی خودکشی کرده... و تهیونگ یه نسخه ازش ساخته... ... این شایعه واقعا وجود داره...بین ارمیا و طرفدارا... شاید واقعیه هوم؟ تا حالا بهش فکر کردین؟ که جونکوک ما فقط یه نسخه ی کپی شده باشه... ... اما اگه حقیقت چیز دیگه ای باشه؟ اگه جونکوک برگرده ؟ ... ...

    Completed  
  • 🎭Puppeteer _ عروسک‌گردان 🎭
    143K 14K 20

    (Completed) _ نگو که فکر میکردی دیگه منو نمیبینی! قدمی سمت جونگکوک برداشت و با پوزخند غلیظی که روی لبهاش نقش بسته بود ادامه داد: _ فکر میکردی تموم میشه؟؟ باید احمق باشی من 12 سال عاشقت نبودم که به اون بچه ببازمت. _ حق نداری حتی بهش اشاره ای کنی... میفهمی؟! روبروش ایستاد و اجازه داد نفس هاشون فاصله کم بین صورت هاشون رو...

    Completed  
  • FLORENCE🎻
    144K 21.3K 33

    «فلورانس»🎻 _ازش متنفرم اما نگاهم به هیچکس جز چشم های مشکی اون خیره نمیشه... اون درست مثلِ سمفونی که فراموشش کردم... گلی که هیچوقت ندیدمش... مجسمه ای که هیچوقت نساختم... سمفونی که هیچ وقت نواخته نشده و من اون رو بین چشم های اون شنیدم. این حس ممنوعه است و من... برای اینکه ممنوعه ترین ادم زندگیمه ازش متنفرم🎻 _______...

  • Wild [KookV]
    280K 45.4K 38

    چشم‌هاش پر از اشک بود و نگاهش پر از خشم. نمی‌خواست مقابل این مرد سر خم کنه. نمی‌خواست قبول کنه از عرش به فرش رسیده. نمی‌خواست قبول کنه که تا پنج ساعت پیش همه مقابلش خم می‌شدند و برای بردن اسبش به اسطبل پیش‌قدم می‌شدند و حالا اینطور تحقیر‌آمیز باهاش رفتار می‌کردند. مقابل رهبرِ پک دشمن زانو زده بود و دست‌هاش بسته بودند...

    Completed   Mature
  • Blue Side [KookV]
    145K 26.8K 28

    "آلفا در رو برام باز کن، خیلی درد دارم. چرا لباس‌هام رو درآوردی؟" "چون توی تمام سوراخ‌های لباست مواد پنهان کرده بودی، حسابی هم حرفه‌ای شده بودی نه؟" جونگ‌کوک با طعنه گفت و تهیونگ با بغض لب زد:"من و مسخره نکن." "به‌خاطر خریتت نازت رو بکشم؟ بگم عزیزم عیبی نداره که اول گند زدی به زندگی خودت و بعد تمام احساسات لعنتی من و...

    Mature
  • Toska || KookV
    11.2K 946 12

    " فقط بگو خدا تو را برای من ساخت یا مرا برای تو ویران کرد؟ " - 𝗇𝖺𝗆𝖾: 𝗍𝗈𝗌𝗄𝖺 - 𝖼𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: 𝗄𝗈𝗈𝗄𝗏 - 𝗀𝖾𝗇𝗋𝖾: 𝗋𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝖺𝗇𝗀𝗌𝗍, 𝗌𝗅𝗂𝖼𝖾 𝗈𝖿 𝗅𝗂𝖿𝖾, 𝗌𝗆𝗎𝗍 - 𝖺𝗎𝗍𝗁𝗈𝗋: 𝗁𝗈𝗐𝗅 - 𝗌𝗍𝖺𝗍𝗎𝗌: 𝗈𝗇𝗀𝗈𝗂𝗇𝗀