Select All
  • Good For You |Kookv|
    19.8K 2.6K 20

    "الهه ی ماه... چرا اینکارو با من کردی؟ بهترین دوستم و جفتم عاشق هم شدن..." جونگکوک و تهیونگ جفته همن و جیمین بهترین دوست تهیونگه. اما یه مشکلی وجود داره! جونگکوک نمیدونه تهیونگ جفتشه و فکر میکنه جفتش جیمینه و جیمین که قبلا جفت هاش رو پیدا کرده بود اونا رو بخاطر جونگکوک رد میکنه. "تهیونگ حدس بزن چی؟" "چیشده جیمین؟" "...

  • Nepenthe | Vkook Namjin
    718K 99.1K 52

    [completed] خلاصه: این ازدواج اجباری برای جونگ کوک، اونم توی کشور هموفوبیکی مثل کره سم بود. نمیدونست چطوری از اون موقعیت فرار کنه. نمیدونست چطور شجاعتش رو جمع کنه و مخالفت کنه. فقط میدونست که هرچقدر بیشتر مقاومت کنه، بیشتر توی این منجلاب فرو میره... ژانر : ازدواج اجباری - عاشقانه - انگست - هپی اند کاپل : ویکوک (تهکو...

    Completed  
  • 𝑐𝑢𝑝𝑐𝑎𝑘𝑒 𝑝𝑟𝑜𝑚𝑖𝑠𝑒🧁
    78.9K 24.1K 31

    توی دنیایی که تولد هجده سالگی هر فرد برابر میشد با مشخص شدن موقعیتش در چارت امگاورس و دیدن رویای فردی که میتونست عشق واقعی رو بهش هدیه بده ؛بکهیون بدون اینکه حتی فکرش رو هم بکنه به چیزی تبدیل شد که فقط یک درصد جمعیت جهان رو تشکیل میدادن. بدبختانه تر از مورد قبلی رویایی بود که در شب تولدش پشت پلکهاش نمایش داده شد...

  • 𝑐𝑢𝑝𝑐𝑎𝑘𝑒 𝑝𝑟𝑜𝑚𝑖𝑠𝑒🧁
    127K 25.5K 31

    توی دنیایی که تولد هجده سالگی هر فرد برابر میشد با مشخص شدن موقعیتش در چارت امگاورس و دیدن رویای فردی که میتونست عشق واقعی رو بهش هدیه بده ؛ جونگکوک بدون اینکه حتی فکرش رو هم بکنه به چیزی تبدیل شد که فقط یک درصد جمعیت جهان رو تشکیل میدادن. بدبختانه تر از مورد قبلی رویایی بود که در شب تولدش پشت پلکهاش نمایش داده شد...

  • 🦋Luminous Silk Cocoon🦋
    6K 1.7K 11

    。・:*:・゚★,。・:*:・゚☆.✫*゚・゚。.★.*。・゚✫*. بیون بکهیون دانشجوی آروم دانشکده بود که از نظر خودش به یک مشکل خیلی بزرگ دچار بود. و اون هم چیزی نبود جز 'خجالتی' بودنش! بکهیون کل زندگیش رو به خاطر این مشکل از دست رفته می‌دید و هرگز نمی‌تونست ارتباط خوبی با بقیه‌ی آدما داشته باشه... اما چی می‌شد اگر دست سرنوشت اون رو به وسیله‌ی گرب...

  • 🏰YEOL KINGDOM🏰
    44.8K 9.8K 21

    بعد از مرگ شاه ادموند حکومت به تنها پسرش یعنی چانیول رسید. شاهزاده‌ای هوسران که باعث نا امیدی درباریان شده بود و همگان کار سرزمینشون رو تمام شده می‌دیدند. اما با رسیدن هدیه‌ی ویژه‌ و ارزشمندی به اون ورق چرخید و همگی تونستند روی دیگر شاهزاده رو هم ببینند ... روی تاریک شاهزاده که فقط هدیه‌ی گرانبهاش میتونست در اون تاریک...

    Completed  
  • 𝗕𝗹𝗼𝗻𝗱 | KOOKV
    44.6K 5.2K 10

    کیم تهیونگ امگایی با رایحه‌ی شیرینِ هلو که تمام عمرش وابسته به خواهر عزیزش بود نمی‌تونست با ازدواجش کنار بیاد، با این اوصاف مِن بعد کسی نبود که نازش رو بکشه! پس به خودش قول داد تا از تمامی اقوام دامادشون بابت گرفتن خواهرش متنفر باشه اما خب مثل اینکه سرنوشت هیچوقت ثابت نمی‌موند، چون قرار نبود برادر بزرگ‌ تر داماد یه آل...

  • Buchaechum || Kookv
    23.7K 3.6K 21

    🌸✨بوچاچوم: رقص سال نو✨🌸 Mᴀɪɴ Cᴏᴜᴘʟᴇ: 𝗞𝗼𝗼𝗸𝘃 Sᴜʙ Cᴏᴜᴘʟᴇ: 𝗬𝗼𝗼𝗻𝗺𝗶𝗻 Gᴇɴʀᴇs: 𝗵𝗶𝘀𝘁𝗼𝗿𝗶𝗰𝗮𝗹, 𝗿𝗼𝗺𝗮𝗻𝗰𝗲, 𝘀𝗺𝘂𝘁, 𝗰𝗼𝗺𝗲𝗱𝘆,𝗵𝗮𝗽𝗽𝘆𝗲𝗻𝗱 +تو برای فرار از گارد سلطنتی خودتو انداختی توی بغل پادشاه! فکر نمیکنی این ریسکش یکم بالا بود؟ -ن..نه! چه ریسکی؟ +ریسک به تپش افتادن قلب پادشاه اونم برای یک...

  • Two Sweet Ways ✨
    5.2K 992 15

    Genre: Angest، Romance, Full Smut, ThreeSome Couple ⨟KookVkook Writer: Ana ‎عشقی پاک و اصیل که توسط معشوق رد شده حالا بعد از گذشت چند سال و برگشت صاحب قلبش دوباره ریشه‌های خشکیده‌ی خودش رو احیا کرده و جوونه میزنه...ولی این بار معشوق تنها نیست...معشوق با دلدار خودش برگشته تا خاری باشه توی چشمِ پسرکِ تنها و عاشق‌م

  • protects/ محافظت
    570 118 10

    پسر امگایی که در فانتزی های خودش میچرخید رفتن به بار و بازی کامپیوتری شده بود تفریح یا بهتره بگیم زندگیش ، اون دنبال جفت حقیقی خودش هست ولی از راه اشتباهی میفهمه جفت اون...دوست پسر خواهرشه..... ________________ ژانر:هپی اند،ماجراجویی،s.mut،رمان،امگاورس کاپل:ویکوک . فرعی:یونمین تایم آپ:رسیدن شرط هر پارت نویسندهmari

  • Hugin
    599 50 5

    پا گذاشتن وسط رابطه‌ی دونفر برای تهیونگ گناه به حساب میومد، اما باید چیکار میکرد وقتی قلبش فقط اسم اون رو فریاد میزد؟

    Mature
  • Revenge
    27.3K 2.1K 10

    Mpreg اون‌ها کاملا متفاوت بودن؛ یکی خالصانه شوریده از عشق و دیگری، پر از نفرت و کینه؛ عشقی که بین اون جفت حقیقی شکل گرفته بود میتونست تموم کننده‌ی اون انتقام باشه؟

    Completed  
  • تُو تنها متعلّق به منی! | Ongoing S²
    68.1K 9.5K 38

    مبادا که اشتباهی فصل اول این فیکشن رو اسکیپ کرده باشید📍 خلاصه‌ی قصه این است: ²⁰²⁴ « - آدما فرق دارن! شاید من به قدری برات ارزش نداشتم که اون‌موقع بمونی به پای حرفی که بیست و چهارساعت هم ازش نگذشته بود... اما من، فکر کردم مال منی... که قلبت، فکرت، تنت، همه‌شون به من تعلق داره... همه بهم می‌گفتن بهت اعتماد نکنم... می‌گ...

  • BROKEN
    298K 37.8K 41

    [Completed] "به شوهرم نگو، ولی قراره ازش طلاق بگیرم" تهیونگ مست در حال گفتن این حرف ها به جونگکوک بود. کسی که در واقع شوهرش بود! Genre: romance, General, Drama, Slice of life Couple: Kookv Writer: ongiepills Translator: Helen___aw 🥇angst 🥇Lgbt 🏅boyxboy 🏅Kookv 🥇Fanfiction 🥇Jungkook 🥇fic 🥇taekook 🥇Romance �...

    Completed  
  • Enough blood
    6.3K 1.4K 16

    کاپل اصلی:چانبک،هونهان،کایسو فرعی:چاندارا،روبک ژانر:انگست،اسمات،عاشقانه، خشن،روزمره وضعیت:در‌حال آپ راجب کاپل های فرعی بهتره بگم خیلی کم هستن نگران نباشید خلاصه: زندگی لنگ آدم نمیمونه،راه خودشو پیش میره بدون اینکه بفهمی از کجا خوردی! مثل بیون بکهیون... که بخاطر عموش،عمویی که بخاطر برادر زادش،پسر خانواده پارک رو کشت...

  • EVOLUTION
    40.7K 10.4K 46

    بکهیون تازه کار طراح دیزاین داخلی از طریق رییس و دوستش ،اوه سهون ، با مردی ملاقات میکنه که با همه ی آدم ها متفاوته و غرق در راز های عجیبه شباهت بکهیون به شخصی که اون مرد توی زندگیش در گذشته داشته نظرش رو جلب میکنه چی میشه اگه این مرد عجیب، پارک چانیول ، بعد از پنج قرن زندگی جاودانه اش بین آدم ها پسری رو ببینه که کام...

    Completed  
  • ℓονє ιи нατє ᵏᵒᵒᵏᵛ༉
    2.9K 291 6

    ❥ Name: LoveInHate ❥ Couple: kookv ❥ Genre: Drama , Romance , Angst Complete ❥៚ کیم تهیونگ بعد فوت مادرش تنهاتر از هر زمان دیگری شد ... درست زمانی که یاد گرفت چطور با این موضوع کنار آمده و پیشرفت کند مردی که به عمرش ندیده بود نامه ای از مادر فوت شدش را بهش نشان داد ... بعد خواندن جملات مادرش دو راه در پیش رو داشت...

    Completed   Mature
  • 𝐓𝐡𝐞 𝐖𝐡𝐢𝐭𝐞 𝐫𝐨𝐬𝐞 𝐚𝐫𝐨𝐦𝐚 || 𝓚𝓸𝓸𝓴𝓥 (𝐑𝐨𝐲𝐚𝐥♛)
    172K 34.3K 50

    _خودش میدونه که داری برای عشقش میجنگی؟ _گمون نکنم، میدونی؟؟؟ عشق میان شاهزاده و وزیرزاده! پیوند میان دیو و دلبر... ❦متفاوت ترین عاشقانه ای که میخوانید❦ ₃ 𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫: 𝐌𝐨𝐧𝐢 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐊𝐨𝐨𝐤𝐕, 𝐍𝐚𝐦𝐣𝐢𝐧 , 𝐘𝐨𝐨𝐧𝐦𝐢𝐧 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐨𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬, 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐑𝐨𝐲𝐚𝐥♛ 𝐒𝐭𝐚𝐫𝐭:𝟏𝟒𝟎𝟏/𝟎𝟓/�...

    Mature
  • اصیل زاده/noble born./Kookv
    29K 3.3K 22

    داستان ما : جئون جونگکوک. آلفای اصیل که قدرت برتر کشور ها رو داره . فرمانده ی کل کره ی جنوبی و آمریکای شمالی هستش . آدمی که توی بچگیش صدمه های روحی بسیاری خورده و الان اون قدرتمند تر از هرکسیه. سرد و مغروره ، بی توجه به کساییه که میخوان اونو حتی برای لحظه که شده هم حس کنن.... ولی چی میشه که صد محکم این فرمانده با دیدن...

    Mature
  • Proud boss (kookv)
    24.9K 1.5K 21

    خلاصه داستان: رئیس بخش ۱۹ جئون جونگ کوک یه آدم مغرور که عملیات و نظم خیلی براش مهمه و کیم تهیونگ بهیار بخش۱۵که منتقل شده به بخش ۱۹ یه پسر خیلی شیطونه ک هیچوقت با قوانین کنار نمیاد ...توی همین بین این دوتا به پست هم بخورن یا کارشون به هم بیفته... وضعیت اپ : درحال پخش ژانر:ماجراجویی/معمایی/اسمات/جنگی

  • " تَنهآ شَخصِ مَن "
    248K 16.9K 29

    تو رویای من هستی ؛ تو شروع و پایان منی . تو تنها شخص منی ... Manhwa : My only one couple : KOOK.V Genre : Ronance . smut 🔞 وضعیت مانهوا : درحال آپ

    Mature
  • 𝑾𝒊𝒍𝒅 𝑸𝒖𝒆𝒆𝒏 || 𝑲𝑽
    131K 18K 31

    امپراطور جئون جونگکوک به لونا خودش کیم تهیونگ علاقه ای نداره لونا که دیگه نمیتونه این شرایط رو تحمل کنه تصمیم میگیره بدنش برای همیشه ترک کنه چی میشه اگر همزادش در دنیا دیگه کیم تهیونگ رییس قوی و قدرتمند کمپانی VBLوقتی از خواب پامیشه قیافه خودش رو تو آینه ببینه ولی تو بدن ظریف و زیبا لونا باشه ... قسمتی از داستان : نی...

  • mi.. sin♡[Kookv]
    122K 12.3K 39

    ~♡~ -ژنرال؟ هدف، موقعیت درجه‌ات یا... دوردونه‌ات؟ -شده قانون هم دور میزنم ولی..! از دور دونم نمیگذرم. ـــــــــــــــــــــــــــ بخشی از داستان: «میگی که تموم رفتارات علاقه‌است از روی دوست داشتنه! ولی چرا حتی یکبار بهم نگفتی[دوستت دارم]؟» «حق نداری بدون من نفس بکشی» «من تو عمرم فقط تورو دوست داشتم، دارم، خواهم د...

  • Amygdala
    50.7K 6.2K 27

    ❗در حال ادیت❗ _نبینم بغضتو قلبِ هیونگ . با قلبی پر از درد لبخند زدم +چیزی نیست هیونگ ، از خوشحالیه ___________________________________________ عشق یک طرفه همیشه دردناکه ؛ ولی از اون دردناک تر دل باختن به کسیه که تورو برادر کوچکتر خودش میدونه ، اینکه مجبوری تظاهر کنی که تنها عشق برادرانه بینتون در جریانه ؛ اینکه مجبور...

  • 𝘼𝙢𝙖𝙧𝙞𝙨🌙
    177K 27.5K 55

    +عشق یعنی وقتی یه نفر قلبت و میشکنه و حیرت انگیزه که با قطعه قطعه‌ی قلب شکستت دوستش داری ! جیمین خوناشامی که به عنوان پرستار به عمارت قدرتمند ترین روسای مافیا یعنی جئون جونگ کوک و کیم تهیونگ میره اما حتی تصورشم نمیکرد شخصی که باید ازش محافظت کنه پسر 18ساله شر و شیطونی باشه که هرکاری برای منصرف کردن و استعفا دادنش انجا...

  • Hera 🧚🏻
    12.2K 2K 10

    Name: Hera Genre: OmegaVers_ Angst_ Mpreg_ Romance _ Smut «این داستان، به زندگی امگای فقیری برمی‌گرده که مجبوره برای گذروندن زندگی‌ و به‌دست‌آوردن خرج تحصیلش، رحمش رو خونه‌ی جنین یک زوج عاشق که قادر به بچه‌دارشدن نیستند، بکنه؛ اما چی می‌شه اگه جفت حقیقی‌اش رو در بین همین اتفاقات پیدا و زندگی‌اش از این رو، به اون رو کن...

  • Round one | kookv
    11.9K 1.3K 4

    ¤ Summary: چی میشه اگه جئون جونگکوک -بوکسور معروف- از برادر کوچیکتر رقیبش -کیم تهیونگ- خوشش بیاد ؟! ▪︎ ▪︎ ▪︎ ▪︎ ¤ Main couple: kookv ¤ Genre : fake chat , boxing , romance , angest , smut , happyend ‏¤ up time : هر وقت که شد 🤲🏻

  • Prince
    9.7K 547 15

    کیم تهیونگ پسر پادشاه کره ی جنوبی بود که حق نداشت با همجنس خودش رابطه عاطفی و جنسی داشته باشه اما اون ذاتا به پسر ها علاقه داشت از اون طرف یک داداش ناتنی به اسم جئون جونگکوک داشت که از تهیونگ 4 سال کوچیکتر بود و 20 سالش بود اول از کوک متنفر بود اما کم کم به اون حس پیدا کرد ...

  • شوهر پادشاه
    4.1K 687 6

    جئون وزیر جنگ بوده، سرباز های پادشاه همگی از خاندان جئون بودند و بودجه ی جنگ رو جئون ها تامین می کردند؛ پادشاه عروسک خیمه شب بازی بیش نبوده؛ همگی می دانستند که جونگ کوک بزودی جای پادشاه کیم رو می گیرد و کسی در برابر پادشاه حتی سرهم خم نمی کرد، ولی برای جئون تا زانو خم می شدند. خبر وصلت جئون جونگ کوک با خانواده ی...

    Mature
  • bull sheet destiny
    5.1K 598 12

    *bull sheet destiny * قسمتی از داستان : با دم عمیقی که از بوی گردن تهیونگ گرفته با صدایی دو رگه دم گوش تهیونگ شروع به صحبت کرد ناشناس : ( خیلی دیر کردی ملکه ... ) تهیونگ که گیج شده بود خواست سرش را بالا بیاورد ولی سیاهی تنها چیزی بود که نصیبش شد و بدن شل شده اش در آغوش مرد افتاد . ناشناس : ( بالاخره امروز فرا رسید با...