Select All
  • End Game (L.S)
    614K 88.1K 77

    [ Completed ] من مرده بودم..... اما تو منو زنده کردی که خودت بکشیم.....

    Completed   Mature
  • Angel [L.S]
    86.3K 17.7K 64

    [Completed] *Under edit* هری به خاطر دوست صمیمیش و تصمیم‌های غلط اون وارد ماجرایی می‌شه که باید از تنها دارایی به جا مونده ازش مراقبت کنه. اما ورق‌ها تک‌تک برمی‌گردن و می‌فهمه واقعیت هیچوقت اون چیزی نبود که فکرش رو می‌کرده. وقتی تنها چیزی که حس می‌شه درده، چه می‌شه که یک نفر مرهم باشه؟ پی‌نوشت: در این کتاب تمرکزی رو...

    Completed   Mature
  • Look at me [L.S]
    185K 34.7K 53

    تو قلب دردِ منی تو باعثِ درد منی ولی من لذت میبرم از این درد.. منِ مازوخیسمِ لعنتی!! *Completed

    Completed  
  • EMPTY NOTE
    31K 6.1K 10

    غریبه‌ام با هویتی که از آن منه و نیست. راهی برای نجات پیدا نمیکنم. هیچ چیز رو بخاطر نمیارم. چیزی برای فکر کردن ندارم. حتی به یاد نمیارم این درد از کجا نشات میگیره. هیچ چیز رو به یاد نمیارم.

  • 12 (l.s)(z.m) -Complete-
    244K 43.8K 58

    ۴ تا جوجه دانشجو که تنها دغدغه ی زندگیشون نمره ی دانشگاس و فکر میکنن تمام دنیا دور خودشون میچرخه و تنها چیزی که بهش فک می کنن اینه که کرم بعدیشونو کجا بریزن. غافل از اینکه یه اتفاق عجیب انتظارشونو میکشه ! یه اتفاق عجیب؟ شایدم یه موجود عجیب! موجودی که اجازه ورود به این دنیا رو نداره.... کاری که انجام دادن واقعا ارزششو...

    Completed  
  • [ The Fault In Our Stars ➳ Z.M ]
    180K 28.4K 53

    لیام از طبقه ی پایین داشت صداش میکرد، اما زین نمیتونست نگاهش رو از ستاره های بالای سرش ، توی آسمون تیره جدا کنه .برای ساعتها بهشون خیره شده بود تا شاید بفهمه ستاره راهنماش چرا داره اشتباه میکنه؟ زین خیره شده بود تا بفهمه چرا عاشق برادرش شده! -این داستان محارم نیست- ❌-Warning: you may think it's an Incest love story bu...

    Completed  
  • STAR SHOPPING [L.S]
    2.2K 636 3

    ✔Completed کامل شده --- 'ای باران؛ اگر می باری، کوته‌ببار. معشوق من در این تخت خالی خفته‌ است و قطرات تو در لحظه بیدارش کند' --- •محتوای غم انگیز از مجموعه تنها شدن ایده از اهنگ star shopping از لیل‌ پیپ

    Completed   Mature
  • No time to die [L.S] | Completed
    50K 12.3K 45

    [ اخطار❌ این داستان دارای محتوای ترسناک و ماوراء طبیعه است و ممکن است برای همه مناسب نباشد! ] و من، آخرین بازمانده‌ی جدال با مرگ بودم اما فراموش کردم که مرگ قرن هاست که پیروز میدان است. Cover by: @infectedFantasy #1 in Horror #4 in ziam #5 in sad

    Completed   Mature
  • POETLESS CITY | شهـرِ بـی‌شاعـر
    87.2K 23.8K 47

    [کامل شده] [زیام] به اندازه‌ی شعرهایی که برای تو نگفته‌ام و بلد نبوده‌ام که بگویم و به اندازه‌ی شعرهایی که شاعرانِ دیگرت برای تو سروده‌اند، هنوز هم برای ستایشَت حرف‌های نگفته دارم.

    Completed   Mature
  • Bodyguard
    91K 14.5K 48

    [COMPLETED] 💣"بادیگارد" یعنی محافظ شخصی، کسی که وظیفه داره از جونت محافظت کنه. 💥حالا چی می‌شه اگه وظیفه‌شناسی جاش رو به احساسات بده؟ 🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺 ≈بادیگارد≈ 〽شیپ: لری/ لویی تاپ 〽وضعیت آپ: تکمیل شده 〽ژانر:عاشقانه،درام،هیجان انگیز، تریلر، مولتی فندوم 〽نویسنده:melorin_stylinson ...

    Completed  
  • In Between [L.S] °Short Story°
    5.2K 526 6

    _میشه از اینجا برم؟ ×کجا بری؟ مگه جایی رو هم داری که بری؟ _تو منو به زور نگه داشتی ، من نمیخوام اینجا بمونم، من نباید پیش تو بمونم ✓completed

    Completed   Mature
  • Rejection of blood
    15.1K 2.6K 32

    دوئلی که با مرگ شروع میشه اما به زندگی ختم میشه. . کی برنده‌ی این جنگه؟

    Completed   Mature
  • Anhedonia
    3.4K 742 8

    *𝙘𝙤𝙢𝙥𝙡𝙚𝙩𝙚𝙙* ²⁰²² با سردیِ سبزِ لغزنده ی چشم های فرّارش، روی موج همه جا، موج سواری میکنه جر اقیانوسی که سالهاست، به زنجیرش بسته. او اماده بود تا از اون چشم ها فرار کنه، اقیانوس رو ترک کنه، حتی اگر بهای اون شنا کردن و گذشتن از جزیره ها باشه. حتی اگر پا گذاشتن رو نیاز و خواسته ی ماهی های کوچیکش باشه. حتی اگر نپ...

    Completed  
  • Tonight a tear is fallen
    2K 443 5

    [COMPLETED] هر 'ای کاش' و 'اگرِ' ما نتیجهٔ حرف‌هایی هستن که روزی باید به زبون می‌آوردیم؛ اما یا خجالت کشیدیم، یا غرورمون اجازه نداد، یا نادیده گرفتیم تا شاید با گذشت زمان به فراموشی سپرده بشه. این مینی فف با عشق آتشین یا نفرتی که به عشق تبدیل می‌شه شروع نمی‌شه. هری و لویی ما الان در چندمین سال رابطه‌شون هستن، زمانی که...

    Completed  
  • Just Hold On(completed)
    442K 50.8K 60

    Larry+ziam از درد به خودش میپیچید و گریه های بچگانش تو کل اون کوچه ی تاریک طنین مینداخت.صدای خنده های اون آدمای مست هنوز تو گوشش بودن...آخه چرا از درد نمیمیره؟چرا این کابوسا تموم نمیشن؟آخه اون فقط یه پسر بچه کوچولوعه! ___________________________________ 💚💙👬 👬💛❤

    Completed  
  • This Man Is Dead(L.S)
    89.6K 11.9K 17

    " این مرد، مرده " ... هری لطفا اینو بدون، تمام چیزی که تا ابد میخوام تویی. تو و چشمات که بدون تکون دادن زبونت با من حرف میزدین، تو و حرفات که وقتای ناامیدیم همیشه کنارم بودین، تو و صدات که توی شب بیداریام لالاییم میشدین، تو و دستات - که بی شک شاهکار خلقتن - که مرحمی میشدین برای خستگیای جسم و روحم، من تو رو میخوام هری...

    Completed   Mature
  • Calendar! |L.S|
    29.6K 5.8K 17

    جایی که لویی به طور یواشکی، عاشق یکی از هم کلاسی هاشه. و از روزی که اون رو برای اولین بار دیده، روز های سپری شده ی روی روزشمارش رو با خودکار سبز رنگ خط می‌زنه. ______ -دوستت دارم لو. آوای خارج شدن این سه تا کلمه از بین بوسیدنی ترین عضو صورتت، باعث میشه احساس کنم ضربان قلبم زیر سرِ تو در حال اوج گرفتنه. حتی اگه در ای...

    Completed  
  • Completed books !
    437K 19.5K 157

    خيليا تا وقتي فن فيك كامل نشه نميخوننش نميدونم اين چقدر به دردتون ميخوره اينجا پيج و اسم فن فيك های لری كه پابليش شدن رو ميگيم 🌟⚠️🌟: خب اینجا خیلی از فن فیکشن هارو گذاشتم که برای سه چهار سال پیش ان! طبیعیه خیلی ازینا پاک شده باشن یا آیدی هاشون رو عوض کرده باشن. به هرحال پیداشون نمیکنید ؛ پیشنهادم اینه که از آخرین...

  • Helium(ziam)
    85.2K 14.4K 41

    تو پسرِ شیرینِ من توی روز های تلخم بودی من هم مردِ روشنِ تو توی روز های تاریکت

  • JANUARY [L.S]
    24K 4.3K 12

    ✔Completed کامل شده --- چیزی که هری رو خشمگین می کنه ، مردم نیستن. اون قبر نیست. خودشه. ▪︎هشدار : قتل، مرگ، تجاوز و فعالیت های جنسی. •محتوای غم انگیز --- فصل اول : ژانویه فصل دوم : فوریه --- از مجموعه‌ی ماه‌ها آگوست-دسامبر ۲۰۲۰

    Completed   Mature
  • ^stockholm syndrome ^
    187K 17.8K 26

    استاکلوم سندروم ممکن میشه ..وقتی ..عاشق کسی بشی که گروگانت گرفته!

    Completed  
  • My Elizabethan Fantasy{ناتمام برای همیشه}
    33.2K 8.7K 30

    _______________________ [دنیایی که توش هری فرزند لوس و نازپرورده ی ملکه و پادشاه هست و لویی یه سرکشِ به ظاهر عوام زاده، که تمام عمرش فقط به یک نفر تعظيم کرده...] _______________________ داستان حقیقی جایی شروع میشه که در شب تولد هجده سالگی شاهزاده هری، لویی برای دزدی به قصر میره... و به جاش چیزی با ارزش تر از هر طلا و...

    Mature
  • Golden |°•Ziam Mayne•°|
    47.2K 9K 24

    اشتراک بین آدم‌ها میتونه ناچیز باشه...یا عجیب یا بی‌ربط یا مرموز اشتراک اون‌ها ایستگاه اتوبوس و آفتاب سر صبح بود...

    Completed  
  • 11 Minutes |Z.M|
    2.6K 488 12

    "تو یازده دقیقه فاصله داری و من تمام روز دلتنگ تو هستم، عزیزم؛ پس چرا اینجا نیستی؟" Ziam By: Shey-da [Completed] Most Impressive Ranking; #1 farsi #1 11mintues #6 ziamfanfiction #7 sad

    Completed  
  • •Sweet Creature• [L.S]
    41.5K 7.4K 21

    [Complete] هری انتظار نداشت که دبیرستان آسون باشه. خواهرش براش یه‌عالمه داستان تعریف کرده بود و هری میدونست که قراره توی یه جهنمِ چهارساله باشه. ولی جدا از همه‌چیز، اون دقیقا انتظار نداشت که فرشته‌ها هم توی جهنم بیان. Supernatural!AU °Persian Translation°

    Completed  
  • Forget! |L.S|
    7K 1.3K 4

    جایی که لویی یه کارگر با حقوق پایینه، اما نمی‌ذاره که درآمد ماهیانه ی کمش جلوی اون رو برای خریدن کاپ کیک های گرون قیمت مورد علاقه ی هری بگیره. ________ -پس یادم تو را فراموش. .Larry Stylinson.

    Completed  
  • Fear [Zouis]
    36K 7.8K 47

    [Completed] از عشق، تو فقط زیبایی‌شو دیدی؛ من می‌خوام جنون رو نشونت بدم!

    Completed   Mature
  • 《deep in shadows ♤ در عمق سایه ها》
    24K 5K 59

    [ کامل شده] هشدار : این بوک ممکنه شامل صحنه های دلخراش باشه . اما هپی اندینگه. مواظب روحیتون باشید. __________________________________________ _ من چی؟ _ تو؟ تو تماماً سایه ای ... میخوام ببینم پشت این سایه ها چی پنهون کردی ... __________________________________________ [زیام] تاپ: لیام ژانر: معمایی _ هیجان انگیز _ ان...

    Completed  
  • friends with benefits (L.S)
    238K 28.8K 31

    لویی فکر می کرد این تنها راهیه که میتونه هری رو پیش خودش نگهداره ‌‌‌...

    Completed  
  • Not Again? (L.S)
    42K 7.9K 31

    هری به سمت لویی میره و دستهاش رو روی پهلوهای لویی میذاره. آرزو داشت میتونست لویی رو با نوک انگشتهاش بسوزونه همونجور که لویی با وجودش اونو میسوزوند. "دوباره نه،" هری وقتی تیشرت لویی رو بالا میده، تکرار میکنه. دستهای لویی بالا میاد وقتی که هری تیشرت رو از سرش رد میکنه، و بی‌توجه به سمت تخت لویی میندازتش. "من دوباره با ت...

    Completed   Mature