Fire On Fire [Taejin]
میدونی..! به شکل عجیبی که اصلا نمیدونم چجوریه.؛ دوست دارم! ...♡•°
🔥پربازدیدترین فیک فارسی سُپ در واتپد🔥 ▫️وضعیت: پایان یافته|درحال ادیت ▪️خلاصه: جانگهوسوک پسر ۲۲سالهایست که در ۵سالگی پدر و مادرش به دست یکقاتل درست جلوی چشمانش سلاخی شدهاند و تنها نشانهای که از آن به یاد دارد، موسیقی بیکلامیست که آن را زمزمه میکند. او پس از این حادثه به کما میرود و پس از بهوش آمدن دارای قد...
کاپل اصلی: ویمین [ اسنوکر در فرهنگ لغت انگلستان به معنی زیرک، مارموز و... هست و معنی آن در بازی بیلیارد پنهان کردن، از دسترس دور کردن، سد کردن و ماسک کردن است... ] ژانر:جنایی،معمایی،انگست،رمنس،اسمات - هیچی نگفت و رفت... همیشه همین بود خودش بهم گفته بود وقتی میخواد بره یا یهچیزی رو تموم کنه سکوت میکنه، آروم میره یهجو...
💵دوست پسرم بادیگاردمه💵 جئون جونگکوک ... اون معنی اصلی کلمه بدبخت بود ! از زمانی که بدنیا اومد داشت با مشکلاتی که نمیدونست چرا هیچوقت تموم نمیشن سر و کله میزد و حالا اون اینجا بود ... کجا ؟ خودشم نمیدونست ! یه جایی که احتمالا پایان زندگی نکبت بارشو رقم میزد و باعث میشد اون به دردناک ترین شکل ممکن بمیره □■□■□■□■□■□ ...
ماه رو دوست دارى هيونگ؟ -خيلى زياد دوسش دارم. -چرا؟ -چون توى تاريكى شب، يه روشنايى خاص و پنهانى داره كه خيلى جذابه. ميتونم ساعت ها باهاش حرف بزنم و اون فقط سكوت ميكنه. -اگر بهم اجازه بدى، من ماهت ميشم هيونگ. شب هات رو روشن ميكنم و ميتونى باهام حرف بزنى، قول ميدم ساكت شم. اگر پسم نزنى، ميتونم ماهت باشم. #8 in Yoonmin ...
کاپل: کوکمین . . . . ژانر : عاشقانه ، مثبت هجده ، امپرگ ، امگاورس ، درام ، خانوادگی ( اس*مات مثبت ???? داره ) #kookmin: #1 #jimin: #4 # امگاورس: #۱۰ #کوکمین: #۳ #kookmin: #3 #kookmin: #4 #kookmin: #5
_میدونی دوست نداشتنت مثل چیه؟ _مثل این میمونه که دریارو از ساحل بگیرن چون از ساحل بدون دریا فقط یه کویر میمونه...🌊 خلاصه: مسکو داستانی عجیب از زندگی خون آشام هاییه که سرنوشت خودشون رو انتخاب کردن... طبق قوانین جدیدی جهان به دو بخش تقسیم میشد...شمال برای خون آشام ها و جنوب برای انسان ها... اما چی میشد اگه سرنوشت برده...
فصل دوم: Moonrise طلوع ماه... توی شهری مثل مسکو چه معنایی میتونست داشته باشه؟ خون آشام ها فرزندان ماه بودن...اما چی میشد اگه ماه پای فرزندان ارشدش رو با ماجرا باز میکرد؟ تهیونگ سوبایانین شهردار فعلی مسکو، باید به همراه برادرش به جنگ با آشوب های آینده ی مسکو میرفت... اما عشق... طلوع دوباره ی ماه، طلوع دوباره اون پسر...
تهیونگ ووکالیست گروه معروف راک، بی تی اس با میلیون ها طرفداره. اما هیچکس نمیدونه پشت این گروه معروف یک گنگ بزرگ مافیایی پنهان شده. گنگی که کاملا تحت حمایت دولت کرهی جنوبیه و متحدین قدرت مندی در همهجای جهان داره. داستان از یه گفت و گوی ساده توی بار بین تهیونگ و جیپارک، دوتا از قدرتمندترین رئسای مافیای آسیا شروع...
قدمهاشو سریعتر برداشت و با لحن محکمی گفت:"بهت دستور میدم همین الان بایست!" پسر متوقف شد اما برنگشت، فقط با حرص لبشو گاز گرفت. "جی... باید باهم حرف بزنیم." جواب داد:"نمیخوام ببینمت." "بهم یه فرصت بده." جونگکوک برگشت تا نفرتشو سرش فریاد بزنه که دستهایی دور بدنش حلقه شد و تو آغوش تهیونگ فرو رفت. سر خم کرد و پیشونیش...
[𝑪𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅] توافق یعنی تو مال من باشی... عشق توی دنیای مافیا معنایی نداره. یه مافیا به آدم ها مثل اشیا نگاه میکنه، همونطور که وقتی چشمش یه الماس رو میگیره و اونو به هرطریقی به دست میاره، با آدم مورد علاقش هم همینطور رفتار میکنه، به دستش میاره حالا یا به میل خودش یا ... اما چی میشه رئیس با نفوذ ترین گنگ مافیا...