To The world I lost
تو دنياى منى اما به دنيا اعتمادى نيست 🙃 . . سى سال بدون تو ... ---------------- اين زندگى سم بدون دينه حتما خودتون ميدونيد چجوريه پس مراقب قلبتون باشيد.
تو دنياى منى اما به دنيا اعتمادى نيست 🙃 . . سى سال بدون تو ... ---------------- اين زندگى سم بدون دينه حتما خودتون ميدونيد چجوريه پس مراقب قلبتون باشيد.
"دستمو نگه دار" روبروی سنگ قبر زانو زد،تفنگ سرد رو گذاشت روی شقیقهاش،توی اون گرگ و میش همه چیز سرد تر و مرده تر بنظر میرسید.یه قطره اشک از چشمش سرازیر شد و زیر لب زمزمه کرد:بلخره دارم میام. و ماشه رو کشید. ______________ 🚫⚠️این داستان دارای صحنه های نامناسب مثل خودکشی،افسردگی و...است.
"میخوام مال تو باشم" سم همیشه عادت داشت که توی دفتر خاطراتش راجب احساساتش به دین بنویسه. یه روز رفت خونه و چیزی رو دید که هیچوقت نمیخاست. #Wincest #sam/dean پ.ن:این یه بوک کوتاه ترجمه شدس. نویسنده اصلی: @DarkAngelHeart556
های نمیدونم یهو دلم خواست وانشاتهای کیوت از فصل۱۴ سوپرنچرال که جز مورد علاقه ترین فصلهای سریال برای من هست بنویسم امیدوارم لذت ببرید از نوشته هام😘
📌وضعیت: متوقف شده.🪧🤎 سوپرنچرال / فصل 15 ادامه قسمت آخر : احساسی غیر از برادری ، احساسی به نام عشق Supernatural / season 15 Continuation of the last part: A feeling other than brotherhood, a feeling called love ... من عاشقت بودم و حتی مرگ من هم نتونست احساس من رو نسبت به تو تغییر بده من همیشه عاشقت بودم سمی ... ر...
📌وضعیت: پایان یافته.⌛🖤 #S_M_H راستش این اولین فیکیه که توی زندگیم از جی۲ نوشتم و خب به خواست فالور های عزیزم به یاد گذشته اینجا آپلودش میکنم 🥀🥀🥀🥀 داستان درمورد عشقه💔... داستانی از ازدواج نمادین جی۲
♤ ترجمه فارسی رمان بی ال دشمن محبوب ♤ Author: Shui Qian Cheng Genre: Office, Romance, Boylove Chapters: 118 & 3 extra Translator: #LiLi Editor: #shin #shafagh !! لایو اکشن این رمان هم با هشتگ #BelovedEnemy داخل چنل بوی لاوز به همراه ساب فارسی قرار داده شده !!
[فصل اول کامل] | [فصل دوم در حال آپ] °فصل سوم از فیلمِیون: خورشیدی برای ما 🔹️نام: سان شاین(درخشش خورشید) 🔹️کاپل: ثورکی 🔹️ژانر: هیجانی، فانتزی، ماجراجویی، عاشقانه، اسمات 🔹️رده سنی: عام(به جز قسمت های مشخص شده) 🔹️تعداد قسمت: 10(فصل اول) تعداد قسمت فصل دوم: نامشخص 🔹️خلاصه: لوکی این بار سعی دارد تا یک سنگ جادویی د...
تونی استارک نابغه ای که بالاخره تونسته با استفاده از انبساط فضا و زمان دریچه هایی رو به دنیا های دیگه باز کنه و برای حس کنجکاوی واردشون میشه! کاپل ها : تونی استارک و استیفن استرنج لوکی و ثور پیتر پارکر و وید ویلسون
(Butchlander) from The Boys series -خلاصه: پسرا میفهمن که هوملندر اون آلفایی نیست که وات ادعا میکنه، اون امگاست و بوچر به عنوان یه آلفا تصمیم میگیره کنارش باشه... نویسنده: Cock_of_Duty از ao3 مترجم: ماهور💜 وضعیت آپ: تکمیل شده✅️ 🖇🖤⛓
(Butchlander) from The Boys series -خلاصه: چند ماه بعد از وقایع دانشگاه گدولکین، ویکتوریا نیومن از اون گاز فقط بر علیه یه سری ابرقهرمانا استفاده میکنه تا اونا رو از سر راه خودش برداره. وات ورشکست و نابود میشه و تعداد زیادی از ابرقهرمانا میمیرن. بدون اینکه هیچکس بفهمه کار ویکتوریا نیومن بوده. (تایملاین: بعد از فصل اول...
• فف ترجمه شده از نسخهی انگلیسی (منبع AO3). • ثور یه قهرمان سابق هاکیه که بعد از مصدومیت برگشته برای تمرین و همزمان در تلاشه تا رابطهاش رو با جین مثل قبل بهتر کنه. ولی آشنایی با لوکی که پاتیناژکار حرفهایه، قراره کل دنیاش رو زیر و رو کنه. قراره ببینیم این رابطهی جدید و عجیب سرانجامی داره یا نه؟ • شیپ: ثور اودینسان...
Tony Stark visits a distraught Loki in his glass prison and is shocked at what he finds. Can it be possible that Loki never meant for it to turn out like this? Is it possible that Tony can understand him, can help him? For some reason that he can't quite put his finger on...he wants to try. Rated M for later chapters...
After the attack on New York, Loki's mind is deteriorating, due to mental manipulation. Thor decides it best to search for help on Midgard. He won't let Loki go completely insane.
WARNING: The following story is about Thor x loki. If you don't like this ship, pls ignore it. Thank you -------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- I've decided to write my first fanfiction about my favorite ship (Thor x Loki) x3 The fanfi...
I refuse to acknowledge that Endgame happened so you won't find any spoilers here. And I already finished this ff so updates will be regular. After Thanos dies, Loki is set free. Thanos is not controlling him anymore. But, who is Loki? Who he really is, without Thanos inside of his head? God of Mischief, maybe? Fr...
دیمن و استفن دو تا برادر خون اشام هستن که دیمن عاشق استفنه از همون نوجوونیش ولی استفن نمیدونه و طی یه اتفاقی نامزد استفن کشته میشه و استفن فکر میکنه کاره دیمنه و بعد اون یه اتفاقاتی برای اونها میوفته که.... ________________________________________ کلاوس و الایژا و کول باهم زندگی میکنن و الایژا و کلاوس باهم رابطه دار...
فکر می کردم فرشته ی نجاتش هستم اما او را در چاه ویرانی ام غرق کردم. من یک سربازم. سربازی که جنگ او را معتاد ویرانی کرد. پایان یافته..
Story by ann2who available on ao3 چی میشد اگه استیو زودتر از اقیانوس نجات داده میشد؟ چی میشد اگه بجای نتاشا، به استیو این ماموریت داده میشد تا وقتیکه تونی داشت به آرومی بخاطر مسمومیت پالادیم میمرد؛ کمکش کنه؟ چی میشد اگه استیو هیچوقت هویت واقعیش رو به تونی نمی گفت تا لحظه ای که اونجرز برای اولین بار با هم یه تیم تشکیل...
What if Thor brought Loki along with him after facing the Dark Elves in space during the events of the dark world and manages to save him? What will he do when as a prisoner in the Avengers Tower, he discovers seals upon his magic that are centuries old? And what role does our dear Captain America play in all of this...
Story by FestiveFerret available on ao3 Cover by me هفت سال از وقتی که استیو و تونی از هم جدا شدن می گذره، و استیو مطمئنه که دیگه هرگز تونی رو نمی بینه. اون بالاخره تونسته رابطه ی شکست خورده شونو پشت سر بذاره و به زندگیش ادامه بده و به جاش روی دوستاش و زندگی کاریش تمرکز کرده. اما بعد بهترین دوستاش، باکی و کلینت، تصمیم...
این یه جایی بعد اونجرز ۱ اتفاق میفته البته اتفاقات تا اونجرز ۴ هم هستن ولی تو یه تایملاین دیگه(اصلا تمام بدبختیا از همونجا شروع میشه) راگناروک و دارک ورلد هرگز اتفاق نیفتادن(چون من به فریگا نیاز دارم) ولی اولتران و سیویل وار سر جاشونن اودین ایز ان اسهول و شیپای اصلیم اینان Grandmaster x Loki Tony x Loki و با حضور افت...
حس میکرد که توی بهشت قرار داره. حتی اگه همین لحظه جونش رو میگرفتند، هیچ شکایتی نداشت. دوست داشت همه چیز همین جا تموم بشه. میان بازوهای پر قدرت پرنس و لبهای گرمش. مطمئن بود که نمیتونه دوری ای که قرار بود تجربه کنه رو تاب بیاره. از همون لحظه ی برخورد لبهاشون باهم، حس میکرد قلبش رو کامل از سینه در آورده و اون رو دو دستی...
*کامل شده * (اینم سفارشیه برای شخصی) Just close your eyes and imagine a time when the sea waves calm your heart and caress the warmth of the shore of your soul.