Select All
  • After we fell (Taekook AU)
    88.2K 13.3K 26

    من به یاد نمیاوردم قبل از دیدنت دقیقا کی بودم ، سرگرمی هام چی بود و چه چیزهایی قلبم رو به تپش مینداختن ولی بعد از اینکه عاشقت شدم فهمیدم تمام زندگیم رو به تو گره زده بودم، خواب شب و غذا خوردن و نفس کشیدنم رو باهات هماهنگ کرده بودم و تغییرات همیشه وحشت زده‌م میکردن ، اگر منو به یاد میاری ،باید بهت بگم تو تغییرم دادی...

    Mature
  • Before we met (Taekook AU)
    232K 29.3K 48

    فن فیکشن کوک‌وی/ویکوک . . . _قبل از اینکه منو ببینی کی بودی ؟ تهیونگ سرش رو بالا اورد و به جانگکوک نگاه ناباوری انداخت ، اون حق نداشت از قبلا حرف بزنه . _تو نمیتونی... نمیتونی همینجوری بیای و بری و بخوای من همون ادم قبلی باشم عوضی . تهیونگ ضربه ی محکمی به شونه ی جانگکوک زد، توقع داشت مثل همیشه پسر کوچیک بخنده و بگه ش...

    Completed   Mature
  • Along the Seine River | Vkook | Completed
    311K 47.4K 45

    ┊Summary: توی این بوک داستان عاشقانه یه زوج فرانسوی از دل پاریس رو میخونیم. تهیونگ و جونگکوکی که هفت ساله ازدواج کردن و دوتا دختر دوقلو دارن، اما بعد از هفت سال اختلاف ها و مشکلاتی بینشون شکل گرفته که باعث شده جونگکوک تصمیم به جدایی از همسرش بگیره...اما چه آینده ای انتظار این زوج رو میکشه؟ ┊Teaser: _ یقه‌ت زیادی بازه...

    Completed   Mature
  • 🌸I bloomed for you...
    222K 33.8K 53

    🌸من برای تو شکفتم🌸 ×ترجمه شده× کاپلے: ویکوک/کوکوی ، یونمین ، نامجین ژانر: انگست ، رومنس ، هاناهاکی «با قطره اشکی که روی گونه اش چکید، نفس عمیقی کشید و دستشو باز کرد. اخرین نگاه رو به چشمای سرخ و پف کرده اش انداخت، نگاهشو به مشت باز شده اش داد. وقتی به شئ بی گناه تو دستش نگاه کرد، اشک های بیشتری روی گونه هاش راه گرفت...

    Completed  
  • ᴍʏ ᴄʀᴜꜱʜ ɪꜱ ᴀ ʀᴇᴀʟ ꜱᴛᴜᴘɪᴅ!
    110K 22.9K 30

    تهیونگ هیچ خوشش نمیومد که اون هیولا کوچولو رو ببره دندونپزشکی؛ تا اینکه دندونپزشک برادرزاده اش رو دید و اونجا بود که فهمید سلیقه برادرش تو انتخاب دکتر برای خانواده اش حرف نداره! ⪼کاپل: کوکوی ⪼نویسنده: tiny_devil ⪼ژانر: آیو، طنز، فلاف، روزمره، لا اسمات ⪼کاور: mj_storiess

  • _Blue Ross_
    2.5K 402 18

    گفته میشه هر گل نماد و زبان خاص خودش رو داره.. برای بیان و وصف هرگونه احساسی!.. و درست لحظه مقدسی که نوازش موسیقی تو تمام جاده زندگی من رو تغییر داد... انگار تمام راه پر شد از رز های ابی..درست مثل وجودت...مثل رنگ اسمونی که به نمایش میذاری.. داستان رز ابی..درست مثل تنها فاصله کوتاهی که برای گرفتن دستات لازم بود!... Co...

  • COMPLICATED | Eren Jaeger (Persian Translation)
    2.7K 383 13

    • من نه میخوام دوستت باشم نه کاری باهات داشته باشم . جلو راهم سبز نشو و منم جلو راهت سبز نمیشم • [ تو و ارن دوستای مشترکی دارین (آرمین و میکاسا) ولی بنا به دلایلی ارن از تو خوشش نمیاد ] اجازه ی ترجمه گرفته شده حتما یادداشت نویسنده رو قبل شروع داستان بخونید Story is not mine i'm just translating it All credit goes to...

  • Stop Rewind Play | Vkook | mini fic
    80K 11.2K 6

    خلاصه: جونگکوک و تهیونگ با وجود اینکه پنج ساله باهم ازدواج کردن اما تصمیم گرفتن که از هم جدا بشن؛ ولی مجبورن برای طلاق گرفتن جلسات مشاوره ای رو بگذرونن و سنیورا اسمیت، مشاور پیری که به کمک اون دو اومده، سعی میکنه تا مشکلاتشون رو بهشون نشون بده💞 ژانر: فلاف، روانشناسی، برشی از زندگی، درام کاپل: ویکوک نویسنده: Moonlike...

    Completed  
  • Café violet | کافه بَنَفْش | Completed
    27K 5.7K 9

    [کافه ویولت] تو بارون بودی کیم تهیونگ و من یه چترِ باد برده ------------------------------- داستانِ کوتاه لطفا کافه بنفش رو با عشق و احساس بخونید :) ------------------------------- کاپل: ویکوک، ویمین ژانر: درام، رومنس، انگست

    Completed  
  • 𝑨𝑵𝑬𝑴𝑶𝑵𝑬|Taekook
    7.2K 870 2

    چند قدمی جلو برداشت و درست رو به روی پسر کوچک تر که روی صندلی نشسته بود زانو زد. با دست هاش پاهای جونگکوک رو به سمت خودش کشید و همونطور که بندِ بازِ کتونی هایِ اون پسر رو با دقت میبست زیر لب تکه ای از خاطرات گذشته رو زمزمه کرد: - جونگکوکِ من، همون پسر یک ساله ایه که وقتی انگشت های کوچیکش رو میگرفتم به زور باهام قدم بر...

    Completed  
  • Basketball
    109K 15.3K 20

    فیکشن و فیک‌چت[کامل شده] خلاصه: بسکتبالیست مغرور و پرخاشگر، جئون جونگ کوک، تنها به امید شروع حرفه ای بسکتبال وارد کالج میشه. همه چیز خوب پیش میره تا اینکه بخاطر عصبانیت زیادش، با هم تیمی‌ـش درگیر میشه و مربی به تهیونگ میگه کنترل خشم رو بهش یاد بده. ژانر: ناتوانی جسمی enemies to lovers انگست دانشگاهی اسمات کاپل اصلی...

    Completed  
  • ༒︎𝐃𝐫.𝐉𝐄𝐎𝐍
    154K 23.3K 30

    💛دکتر جئون جونگکوک ؛ مشهور ترین پزشک مغز و اعصاب تو بیمارستان خانواده ی کیم که با تمام وجود از همه ی اون ها متنفره کار میکنه. نفرتی که با رقابتی که بین اون و بزرگترین پسر کیم بود شروع شد. چی میشه اگه پسر کوچک تر کیم و برادر رقیبش ، برای کارآموزی پیش اون بیاد؟ ‌❈═══════════►••• 🤍𝐆𝐚𝐧𝐫𝐞: 𝐚𝐧𝐠𝐬𝐭.𝐝𝐫𝐚𝐦𝐚.𝐫...

  • The Real Me [kookv]
    924K 139K 85

    - نمی‌تونم مثل قبل بغلت کنم. - نبایدم بتونی. من ماسکم رو جلوت زمین انداختم. ~~~ - بودنت اعتیادیه که دلم نمی‌خواد هیچ‌وقت ترکش کنم؛ مثل اعتیاد تو به لیمو. ~~~ ژانر: رمنس، درام، اسمات، روزمره

    Completed   Mature
  • Wild [KookV]
    294K 46.6K 38

    چشم‌هاش پر از اشک بود و نگاهش پر از خشم. نمی‌خواست مقابل این مرد سر خم کنه. نمی‌خواست قبول کنه از عرش به فرش رسیده. نمی‌خواست قبول کنه که تا پنج ساعت پیش همه مقابلش خم می‌شدند و برای بردن اسبش به اسطبل پیش‌قدم می‌شدند و حالا اینطور تحقیر‌آمیز باهاش رفتار می‌کردند. مقابل رهبرِ پک دشمن زانو زده بود و دست‌هاش بسته بودند...

    Completed   Mature
  • ᴡʜᴏ ᴡᴀs ᴛʜɪɴᴋɪɴɢ✗
    513K 66.9K 56

    ▪︎ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ▪︎ خلاصه: اون الان دیگه یک مجرد نبود. جونگ‌کوک نمی‌دونست که با انتخاب کردن کیم تهیونگ به عنوان همسر قراره از تمام رویاهای یک زندگی مشترک دل‌زده بشه. تهیونگ مردی نبود که درابتدا خودی نشون داده بود، درست لحظه‌ای که از کلیسا خارج شدن تغییرات شخصیتی همسرش شروع شد. پرخاشگری، بی‌علاقگی، آوردن هرزه‌های مختلف به خو...

    Completed   Mature
  • WINTER | TAEKOOK
    9.9K 1.1K 7

    (کامل شده) خلاصه: بعد از آزاد شدن از زندان، جونگکوک از دوست پسر سابقش بی‌خبر بود. دیدار دوباره جئون جونگکوک و کیم تهیونگ پر تنش و پر نفرت بود. ولی چطور به این روز افتادند؟ چرا اینقدر از هم متنفرن؟ دلیل اینکه قلب‌هاشون با خشم می‌تپه چیه؟ شیپ: تهکوک ژانر: درام، جنایی نویسنده:V

    Completed  
  • ~TJ family~ (kookv)
    27.8K 4.1K 10

    [متوقف شده] جونگکوک و تهیونگ یه کاپل معروفن ، یه چنل یوتیوب به اسم TJ family دارن که توش همدیگه رو پرنک میکنن و ویدیو کاپلی اپلود میکنن... کامنت کنین "تیم جی کی" یا "تیم ته" Couple: Kookv Genre: youtube, intsagram

  • promise
    2.4K 268 12

    عشقی که از دوران کودکی ما جوانه میگرفت.. و نقل قول های شیرینی که جهان مارا احاطه میکرد.. سخت ترین راه، مسیری بود که از یکدیگر جدایمان کرد.. پیوند و قولی که به دست های دیگری سپردی تا طلوع هرروزش باشی... ژانر:معمایی، عاشقانه، درام تلگرام چنل : satosugu_novel اگه از رمان و قسمت ها خوشتون اومد با زدن ستاره کنار هر قسمت م...

  • My One And Only
    7.1K 655 10

    تو گرگ و میشی هوا، همونطور که قطره های بارون، روی پوست گُر گرفتشون فرود میومد؛ تو چشم‌های خسته‌ و زیبای ساتورو نگاه کرد : باشه؛ پس اگه انتخابت اینه، میشه برای آخرین بار برام گیتار بزنی؟ ژانر : مافیایی، دراما، اسمات، تراژدی نویسنده : Mones چنل تلگرام : [ @/mysatosugu ]

  • 𝘉𝘭𝘢𝘤𝘬 𝘔𝘶𝘧𝘧𝘪𝘯 ᵏᵒᵒᵏᵛ
    148K 20.8K 19

    - تهیونگ...! چه طور تونستی؟ - چی؟ - یه سوال ازت می‌پرسم... اصلا هیچوقت بهم حسی داشتی؟ - بنظرت اگه حسی بهت نداشتم، برام اهمیتی داشت که چطور درباره‌م فکر می‌کنی؟! کاپل: کوکوی ژانر: فلاف، رومنس، اسمات، لیتل اسپیس(cgl) وضعیت: کامل شده

    Completed   Mature