Select All
  • AXION | VKOOK
    3.1K 282 4

    عطر شیرین پسر توی بغلش رو بو کشید و با آرامش چشم هاش رو بست. با صدای خشداری پرسید "سردت که نیس یاس؟" پسر سرش رو به دو طرف تکون داد و با صدای نرمی گفت "ته؟" - "جون ته؟" - "مدت زیادی گذشته ولی من هنوزم نفهمیدم چرا یاس صدام میکنی.." مرد پسر رو کمی از بغلش بیرون کشید تا بتونه چهره پرستیدنیش رو ببینه. نفسی گرفت و در حالی ک...

  • ᴡʜᴏ ᴡᴀs ᴛʜɪɴᴋɪɴɢ✗
    508K 66.5K 56

    ▪︎ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ▪︎ خلاصه: اون الان دیگه یک مجرد نبود. جونگ‌کوک نمی‌دونست که با انتخاب کردن کیم تهیونگ به عنوان همسر قراره از تمام رویاهای یک زندگی مشترک دل‌زده بشه. تهیونگ مردی نبود که درابتدا خودی نشون داده بود، درست لحظه‌ای که از کلیسا خارج شدن تغییرات شخصیتی همسرش شروع شد. پرخاشگری، بی‌علاقگی، آوردن هرزه‌های مختلف به خو...

    Completed   Mature
  • my origin °•°Vkook°•°
    24.5K 1.4K 14

    احساس خوبی دارم همه چیز درست می شود تو خواهی آمد و دهان تاریک باد را خواهی دوخت آمدن تو یعنی پایان رنج ها و تیره روزی ها آمدن تو ، یعنی مبدا زندگی من ___________________________________________ این بوک آمپرگ یعنی پسر ها هم درصد خیلی کمی می تونند بچه‌دار بشن..‌. اسمات داره اگر دوست نداری نخون ‌‌.‌.🔞 اینا رو گفتم بعدا...