Forced
پول… اين كلمه كثيف… دليل بدبختي منه! منو مجبور به احترام گذاشتن به كسايي كه اصلا لياقتشو نداشتن كرد… منو مجبور به سكوت در برابر خيلي چيزا كرد… اين سكوت و احترام بيجا،آينده منو به آتش كشيد!
پول… اين كلمه كثيف… دليل بدبختي منه! منو مجبور به احترام گذاشتن به كسايي كه اصلا لياقتشو نداشتن كرد… منو مجبور به سكوت در برابر خيلي چيزا كرد… اين سكوت و احترام بيجا،آينده منو به آتش كشيد!
اين داستان فصل ٢ داستان people change هست و يه جورايي اونو كامل ميكنه و عاقبت همه رو مشخص ميكنه ولي شخصيتاي اصلي نسل بعدشونه… ناتالي يا نيكي يه دختر بده كه به مرور زمان شخصيتش عوض ميشه…
اين داستان درمورد دختريه كه تو كشور خودش نميتونه تواناييش رو به نمايش بذاره پس استعدادش تو يه كشور ديگه شناخته ميشه و تو سن تقريبا كم وارد دنياي هاليوود ميشه... اون مثل يه نوجوون معمولي نبود... ميدونست زندگيش قراره عوض بشه... ميترسيد... ميترسيد دلش واسه خانواده ش تنگ بشه... ميترسيد خيلي چيزا ازش گرفته بشه... ولي اگه...