Competitor
اون یه دزده.... اون همه چیه منو میدزده.... حتی عشقمو.... ولی اون خواهرمه.... نمیدونم باید از کدوم بگذرم.... عشقم یا خواهرم؟؟
اون یه دزده.... اون همه چیه منو میدزده.... حتی عشقمو.... ولی اون خواهرمه.... نمیدونم باید از کدوم بگذرم.... عشقم یا خواهرم؟؟
غیر ممکن؟؟!! بعد همه اینا میتونم بگم هیچ چیز تو این دنیا غیر ممکن نیست... من دختری که تو یه کشوری بزرگ شدم که شاید خیلی ها اونو به سختی و به طرز بدی بشناسند ولی یه روز دختر داییم منو به پنج تا پسر فوقالعاده آشنا کرد، من تو نگاه اول عاشق یکی از اونا شد ولی این غیر ممکن بود، رسیدن به اونا.... ولی وقتی بخاطر شغل پدرم...
هیچ کس نمی دونه که این دختر،از شونزده سالگیش تمام خوبی ها و رویاها و معصومیتشو زیر ماسک قایم کرده… هیچ کس قرار نیست بدونه اون واقعاً کیه… هیچکس به جز… یه پسر با چشمای سبز.
خب این داستان کاری از من و fatemeee هستش درمورد هری و نامزدش هست که هری یعد سه ماه به خونه برمیگرده و ... و این یه داستان کوتاهه واز این طولانی ها نیست.
تنها سرگرميش گذروندن زندگيش بود.اون توى وضعيتى بزرگ شده بود که به جز گذران زندگيش چيزى ياد نگرفته بود.هيچوقت هيچ احساسى به دنياى اطرافش نداشت ولى شايد اين فقط به اين دليل بود که دنيا هم واسش احساسى خرج نکرده بود. اون نميتونست قبول کنه ولى واقعيت زندگيش ايجاب ميکرد با احساسش کنار بياد. اون با چنگ و دندون بفکر نجات زندگ...
دنیای پیچیده ی من...آروم باش روزی میرسه که اون میاد و میمونه و اون روز، روزیه که میتونم بگم اون مال منه، فقط مال من.
سلام.. نمیدونم چیشد دستم خورد داستان پاک شد.. دوباره گذاشتمش.. خخخخ.. راستی این داستان درباره ی زینه.. امیوارم لذت ببرید... بووووووووس
فن فیک تخیلی! باری دیگر لندن در خاکسترهایی از وحشت غرق میشود و این دفعه باید همه تقاص پس بدند نه بلکه چندتا دختر بلکه همه موجوداتی که حتی از وجودشون توی کتاب هم میترسیم درست جلوی روی ما گلوی دیگران رو پاره میکنن موضوع:ومپایری,اکشن,رمانتیک شخصیت ها: کریستین استوارت (جادوگر) بیاتریس فوربس ویکتوریا سالتزمن کیتلین جانس...
((Accident)) زین با دختری به اسم سوگند تصادف میکنه و یکم که با دختر حرف میزنه متوجه میشه از ایران امده برای درس ولی به دلایلی از دانشگاه اخراج شده پای این دختر حسابی اسیب دیده شغل و درس و خوابگاه رو از دست داده پس زین تصمیمی میگیره که بهش کمک کنه و اونو ببره خونش در پی این اتفاقات زین عاشق سوگند میشه و...
خلاصه ی داستان: . من دوسش داشتم و دوسش دارم. اون از نظر من بی نقصه ولی خیلیا اینجوری فکر نمیکنن. اون فرشته ی منه! فرشته ی پاکی که منو از کابوسام دور میکنه... اون ماله منه. ماله خودمه. اگه اونو از دست بدم... نمیتونم دیگه زندگی کنم.... یعنی یه روزی میرسه اون از پیشم بره؟؟؟ نه حتی نمیتونم بهش فکر کنم...
[Completed] حراج سکس.. این چیزیه که وقتی راجبش میشنوید یاد دخترای جوون میوفتید که به پیرمردای پولدار فروخته میشه. و حالا نوبت به اسکایلر ، کسی که متوجه شد صاحبش یه پیرمرد نیست رسید...
اون منو نابود کرد.... احساساتم رو زیر پاهاش له کرد... با این که میدونست چه قدر عاشقشم....
All my life you stoode by my but no one else was ever behind me All these lights,can't blinde me with your Love nobody can't Drag me Down