The Reason [persian]
|H.S fanfiction| "كى فكرشو مى كرد و عشقمون كارساز باشه؟"
Completed
این یک رمان گروهی از :KRT هست. هانی...میشاو..نادیا اینده خودشون رو تصور میکنن و خودشون همون طور که میخوان میسازنش به امید اینکه تمامی اینها به واقعیت بدل بشه غافل از اینکه همه اینها واقعیت خواهد بود و اونها دارن زندگی خودشون رو به دلخواه ترسیم میکنن...و کسایی قرار هست در اینده تکمیل کننده ی اونا باشن...زندگی شاد ...مح...
چیکار می کنی اگه هم اتاقیت کسی باشه که بیشتر ازهمه ازش بدت میاد؟امی الان داره زندگی می کنه با دشمنش ،کسی که قلب اونو شکسته و اون ازش بدش میاد اون کسی نیست جز هری استایلز .
"Give me ten days, and I can give you ten reasons not to die." Evan paused. "And if I can't change your mind by then, you can go jump off that cliff."