Vida
يك داستان احساسى راجع به دو خواهر ^_^ بايد حتما بخونيدش ... خلاصه داستان رو نميگم چون مزش ميره خخخ ❤️✌️ممنون از حمايتتون ...
يك داستان احساسى راجع به دو خواهر ^_^ بايد حتما بخونيدش ... خلاصه داستان رو نميگم چون مزش ميره خخخ ❤️✌️ممنون از حمايتتون ...
سلام دوستان این رمان درباره دختریه که با یه اتفاق مسیر زندگیش تغییر میکنه و برای رسیدن به هدفش حاضره حتی از آیندشم بگذره.پلیسی،عاشقانه _یروز درمیان هم قسمت جدید می نویسم.
داستان در مورد یه دختری ب نام پریا هستش که این دختر با شر و شیطون بودنش یه اتفاقاتی رو ایجاد میکنه که ....
"رهای من"اولین داستانیه که مینویسم ویه داستان بلنده. داستان یه دختره به اسم رها..عاشقونست رمانتیکه وصحنه دار.(معذرت از اونایی که دوست ندارن) لطفابهم پیشنهادبدین وازم انتقادکنین ممنون.
بسیار مهم است که بگذارید بعضی چیزها از بین بروند خودتان را از آنها رها سازید از دست شان خلاص شوید منتظر نباشید تا قدر تلاش هایتان را بشناسند و عشق تان را بفهمند در را ببندید آهنگ را عوض کنید خانه تکانی کنید گرد و غبارها را بتکانید از آنچه هستید دست بردارید و به آنچه که واقعا هستید روی آورید پائولو کوئیلو
"چیکار میکردی،" لویی شروع میکنه و میدونه که این فقط بیشتر جریحه دارش میکنه "اگه این آخرین روزت روی زمین بود؟" هری یکم فکر میکنه، ابروهاش با تمرکز توی هم رفته ان و بعد یه جورایی باپرویی میگه "میرفتم چتربازی. خونوادمو میدیدم، دوستامو میدیدم." "دیگه چی، هری؟" ترجمه این http://archiveofourown.org/works/738802
من کیستم؟ افسون؟ یک زن ؟ افریده شده برای پاکی؟ یا گناه؟ آفریده شدم برای محبت دیدن و کردن؟ یا تشنه محبت کردن؟ یا مورد ظلم قرار گرفتن و تحقیر شدن؟ من مهمم؟ یا ن اصلا ب چشم تمیایم؟ همه اذیت کردنم را دوست دارند و لذت میبرند چرا من اذیت و آزار را دوست نداشته باشم؟ چرا من تلافی نکنم؟ آن ها مردند و من دختری یکه و تنها ! آنها...