Selecionar tudo
  • Just love
    2.8K 255 29

    اون مرده بود

    Concluídas  
  • over than love(L.H & Z.M)
    39.1K 4.2K 52

    زندگی پر از پستی و بلندی دختری که به سختی از ایران به آمریکا بورسیه میشه و تحت تاثیر روش زندگی مردم اونجا قرار میگیره و با ورود دو پسر هات به زندگیش هدف و آیندش از یادش میره و حالا اون درگیره...تصمیم سخته...دروغ سخته...دوراهی دردناکه... "فراتر از عشق" 1394/6/27

    Concluídas  
  • Roommates(Persian Translation)
    105K 10.2K 29

    چیکار می کنی اگه هم اتاقیت کسی باشه که بیشتر ازهمه ازش بدت میاد؟امی الان داره زندگی می کنه با دشمنش ،کسی که قلب اونو شکسته و اون ازش بدش میاد اون کسی نیست جز هری استایلز .

    Concluídas  
  • crush
    58.4K 8K 47

    این داستان یه مثلث عشقیه بین یه دختر ساده و درس خون به نام کامیلا، بهترین دوستش کلی که یه پسر درس خون مثل خودشه و یه پسر هات و جذاب و به قول معروف بچه بد (bad boy) مدرسه به نام هانتر که یه راز بزرگ داره که هیچ کس ازش خبر نداره.

    Concluídas   Maduro
  • Again!!! (Fanfic H.S)
    39.2K 4.6K 70

    اين داستان فصل ٢ داستان people change هست و يه جورايي اونو كامل ميكنه و عاقبت همه رو مشخص ميكنه ولي شخصيتاي اصلي نسل بعدشونه… ناتالي يا نيكي يه دختر بده كه به مرور زمان شخصيتش عوض ميشه…

    Concluídas  
  • Silent Love
    20.8K 3.4K 52

    خلاصه ی داستان: . من دوسش داشتم و دوسش دارم. اون از نظر من بی نقصه ولی خیلیا اینجوری فکر نمیکنن. اون فرشته ی منه! فرشته ی پاکی که منو از کابوسام دور میکنه... اون ماله منه. ماله خودمه. اگه اونو از دست بدم... نمیتونم دیگه زندگی کنم.... یعنی یه روزی میرسه اون از پیشم بره؟؟؟ نه حتی نمیتونم بهش فکر کنم...

    Concluídas  
  • better than words (Persian)
    32.1K 3.1K 25

    نمیتونستم ادامه بدم. همه رفته بودن. رفتم جلوی قبرش. به اسمش و عکسش که داشت میخندید نگاه کردم. صداش تو مغزم تکرار میشد. «میدونی چیه؟ میخوام عشقمو بهتر از کلمات بهت نشون بدم.» بهش گفتم. دستمو کردم تو جیبم. درش آوردم و گذاشتمش رو سرم. چشمامو بستم. «بهتر از کلمات..» زمزمه کردم و ماشه رو کشیدم.

    Concluídas