Select All
  • Angel Of The Darkness
    129K 10K 130

    زندگی بوسیله تضادهاست که مفهوم پیدا میکند. تاریکی و روشنی...عشق و نفرت...سیاهی و سفیدي...شب و روز...شیطان وفرشته!! و چه به آشوب کشیده میشود زمانی که دو جهان با یکدیگر آمیخته شوند وتضادها در مقابل یکدیگر قرار بگیرند. من فراتر از قوانین قدم گذاشتم و طعم میوه ممنوعه را چشیدم. و چنان با شراب عشقش مست شدم که از یاد بردم زی...

    Completed  
  • Poison(Zayn Malik)+18
    12.6K 1.6K 13

    یه نفس عمیق می کشم معامله رو قبول می کنم بهم گفت "آروم بگیر...اگه بخوای بازی در بیاری، با زندگیت بازی کردی... این تفنگو بگیر و تا 3 بشمار" حرکاتم آروم شده و عرق از سر رو صورتم می ریزه دیگه وقتی برای فکر کردن ندارم، نوبت منه که برم و حالا میتونم ببینم که قلبم به طپش افتاده حتی میتونم ضربانش رو از رو سینم حس کنم آره ترس...

    Mature
  • Purple Breeze
    1.4K 193 9

    تو از من بوجود اومدی ولی از من نیستی... اصلا اونا، تو، من... ما واقعا وجود داریم؟

  • Sin (persian translation)
    364K 51.5K 58

    گى بودن گناهه. تتو كردن گناهه. سكس داشتن قبل از ازدواج گناهه. بودن با لويى گناهه، هرى اينو ميدونه. اون ميدونه بودن با اون مرد مخالف هر چيزيه كه اون باور داره. اما حتى اگر اون مذهبيه ولی هنوزم كنجكاوه. *** *this book is translate by page and its not allowed to copy*

    Completed  
  • SIN(LarryStylinsonAU)
    248K 28.9K 40

    Original Larry Stylinson (persian AU) for Iranian Larry shippers

    Completed  
  • Smart Sun(LarryStylinsonAU)
    105K 11.4K 26

    Smart Sun is an original persian fanfic ... about Louis Tomlinson and his true LOVE , Harry Styles. it's for Iranian Larryshippers.... لویی تاملینسون استاد تازه ی دانشگاه از شدت استرس روز اول تدریس نمیدونه باید چکار کنه... یعنی چه اتفاقی میوفته وقتی باید با یه مشت جونور پررو سر کله بزنه...!?

    Completed  
  • Steps to his heart(Narry)(persian)
    38.6K 4.9K 27

    ما الان دوساله که با همیم ولی هنوز حتی همدیگرم نبوسیدیم .......

    Mature
  • Strawberry Milk (Persian Translation)
    113K 12.7K 24

    توی واحد نجوم، جایی که هری ناخون هاش رو لاک میزنه و شیر توت فرنگی میخوره و زیادی برای همه چی استرس داره، لویی سعی میکنه بفهمه که مشکل اون پسر چیه.

  • strong(persian translation)
    95K 10.7K 35

    "ه-هری لطفا" گریه میکردم و دستامو به حالت دفاع جلو صورتم نگه داشتم.چشماش تیره شده بود مچ دستامو محکم گرفت به چسبوند به دیوار نفسش به صورتم میخورد و بوی گند الکل از دماغم بالا میرفت "خفه شو!" ناخونای کوتاهشو تو بازوم فرو کرد و از درد لرزیدم ولم کرد و به جاش یه مشت از موهامو گرفت..پرتم کرد رو زمین و از درد فریاد زدم ا...

  • Stupids
    116K 16.7K 49

    «احمق‌ها» من معمار نیستم ولی می‌دونم پیش از این که قصر بسازی باید آلونکت رو خراب کنی. نمی‌تونی روی همون زمینی که آلونک داری قصر رو هم بخوای. قبل از این که برجت ده‌ها متر بالا بره... اول باید چند ده متری رو پِی بکنی و پایین بری. من معمار نیستم ولی زیاد تو حرفه‌ی این و اون سرک می‌کشم : ) A Zayn Malik Fanfiction

    Completed  
  • Take Care(Ziam One-Shot) Persian Translation
    3.2K 186 1

    زين دوست نداشت احساس كنه كه به كسى نياز داره،مخصوصا موقعه اى كه مريض شده. ليام دوست داشت كه احساس كنه كه زين بهش نياز داره،مخصوصا موقعه اى كه اون مريضه.

    Completed  
  • the challenge [persian translate_by bahar]
    28.9K 4K 32

    چیکار میکنی اگه خودت رو توی یه بازی پیدا کنی؟ ولی نه هر بازی ای... یه بازی از عشق. و، نمیتونی کدوم یکی رو انتخاب کنی تا برنده بشی! داستان راجب کتی هست. اون یه دختر جدیده. باهوش، زیبا و بی خیال. اون استعداد خودش رو توی موسیقی دید. کتی و مادرش خیلی جا به جا میشدن. و کتی مشتاق بود که توی انگلستان زندگی کنه. ولی اون خودش...

    Completed  
  • The Cliff
    4.3K 726 17

    ...ساده بگم، حتی لباستم بوی دروغ میده.

  • Urban Ink(persian translation)(ziall)
    38.6K 4.8K 25

    نایل از همسایش زین مالیک متنفره. و کل بدنش پر از تتوست وبیشتر از هرکسی که نایل میشناسه سیگار میکشه و اونا بیشتر وقتشونوسرهم داد میزنن. تا اینکه به خاطر یه سری اتفاقات نایل عاشق زین میشه و....

    Completed  
  • Welcome to hell(larry stylinson)
    34.6K 5.1K 27

    ه...هری ...تو مطمئنی ؟_ _اره توماس ...مطمئن باش خونه لویی قراره برامون بهترین جای دنیا باشه ... _ ولی ...صلا می دونه که داریم میریم اونجا ؟ هری نخودی خندید و گفت : _ نه ... این یه سورپرایزه . _ قبولمون میکنه هری ؟ _ البته که قبولمون میکنه ...اون عاشق منه ...ما عاشق همیم ... _ولی ما الان هیچ پولی نداریم...

    Completed  
  • دستم رو بگیر -همه زندگیم رو هم
    4.7K 281 2

    "چیکار میکردی،" لویی شروع میکنه و میدونه که این فقط بیشتر جریحه دارش میکنه "اگه این آخرین روزت روی زمین بود؟" هری یکم فکر میکنه، ابروهاش با تمرکز توی هم رفته ان و بعد یه جورایی باپرویی میگه "میرفتم چتربازی. خونوادمو میدیدم، دوستامو میدیدم." "دیگه چی، هری؟" ترجمه این http://archiveofourown.org/works/738802

    Completed   Mature
  • مستر پروف لری استایلینسون
    27.7K 1.9K 15

    خیلی وقت ها پیش میاد هیترا بدون تحقیق راجب لری و بدون این که چیزی راجبشون بدونن سریع قضاوت میکنن.ما خیلی سعی میکنیم جلوی این قضاوت غلط رو بگیریم.اما واقعا اینقدر بحث لری گسترده ست که اصلا نمیشه تو یه جا جاش داد! ما اینجا سعی میکنیم تا جایی که میشه پروف های لری رو براتون بذاریم

    Completed  
  • هیچوقت چیزی شبیه این رو نمیشناختم
    6K 517 3

    کار لویی در زندگی تمرین دادن فُک هاست. هری توی استخر فُکش میافته و باهاش همراه میشه. ترجمه ی این http://archiveofourown.org/works/973210

    Completed   Mature
  • وارث - لویی تاملینسون
    10.9K 1.5K 20

    "تو هم میتونی یه وارث باشی" "من یه وارث هستم" سکوت تو وارث خوشبختی و قدرت و ثروتی و من وارث درد و حقارت و ترسم" "تو شاه خوشبختی و من ملکه ی بدبختی

    Mature