Dreamers
من با احساساتم زندگی میکنم و این یعنی ذره ذره مردن!
یه مشت از چیزهایی که باید یه گوشه جمع کرد بیشتر متن ترانه ها یا دیالوگ فیلم ها یا هر چیز دیگه ای...
اگرها زیاده و پیش امد ها خیلی کم و اونها الان تو این پیش امد بودند زمانی که رایان پدرشو مخفیانه تو حیاط پشتی خونه اش چال میکنه harry styles fanfiction
ناگهان از خواب پریدم که رفته بودی و من هنوز هزار دل سیر حرف داشتم [آباعابدین] Cover by kimiamd
زندگی بوسیله تضادهاست که مفهوم پیدا میکند. تاریکی و روشنی...عشق و نفرت...سیاهی و سفیدي...شب و روز...شیطان وفرشته!! و چه به آشوب کشیده میشود زمانی که دو جهان با یکدیگر آمیخته شوند وتضادها در مقابل یکدیگر قرار بگیرند. من فراتر از قوانین قدم گذاشتم و طعم میوه ممنوعه را چشیدم. و چنان با شراب عشقش مست شدم که از یاد بردم زی...
poetry by a person that's afraid of people. 12/23/15- #1 in poetry