Couple : showki Side couple : joohyuk, changkyun and jeongyeon, namjin Genre : romance, action, thriller هر روز مثل دیروز بود. انگار زندگیش رو گذاشته بودن رو دور تکرار. صبح ها با صدای جیغ بچه ها بیدار میشد، بعد از ظهر ها بعد از کتک خوردن به یتیم خونه برمی‌گشت و شب ها مجبور بود به خاطر شیطنت بچه هایی که ازش بدشون میومد...
اسم : شاهزاده های خوابگاه کاپل : جنلیسا کاپل‌های فرعی : جهرز، سهونxسجونگ ژانر : برشی از زندگی، عاشقانه، اسمات کیم جنی الهه‌ی مغرور و دست نیافتنی خوابگاه بود. ولی فقط تا قبل از اینکه لالیسا مانوبان پاش رو تو خوابگاه بین المللی بزاره چون اون دختر تایلندی انگار قسم خورده بود که تو هر بار دیدارشون آبروی جنی رو بیشتر از...
بعد از گذشت پنج سال بیماری ای که تو دنیا پخش شده نه تنها کم نشده بلکه تمام جهان رو به هم ریخته و جمعیت جهان رو نصف کرده. کشورها دور خودشون مرز کشیدن و آخرین تلاش ها برای کشف واکسن، باعث مرگ دو سوم کشور تلاش کننده شد. بیماری خودشو مدام تغییر میداد تا جایی که مردم فقط یک وظیفه داشتن و اون هم زنده موندن بود. جهیون فرماند...
[ C O M P L E T E D ] مالوری وایت یک دختر 20 ساله جوان، که تازه کالج رو تموم کرده و زندگی مستقل خودشو شروع کرده. کی میدونست که قراره انقدر سخت باشه؟ اون توی یک آپارتمان کوچک زندگی میکنه و فقط کمی از پولی که از پدر و مادرش گرفته بود براش باقی مونده، از وقتی که کالج رو تموم کرد دنبال کار گشت. وقتی که اون یه کار پیدا ک...
^_^ Hey there Everyone this is Parnia from Fictionkorea.tk داستان رو شاید خونده باشین... ازین به بعد سعی میکنم اینجا هم آپ کنم تا بچه ها همه جوره بتونن داستان رو دنبال کنن داستان درباره ی رقصه! از نوع باله... کای خب میدونین تو کار باله بوده از بچگی و توی این داستان هم آرزوش باله ست و یه سری مشکلا تو زندگیش داره... ام...
گاهی برای ملکه بودن باید لشکر کشی کرد،باید جنگید،باید فتح کرد... و گاهی برای ملکه شدن کافیست؛قلب یک مرد را از آن خود کنی..آنوقت تو ملکه خواهی بود ملکه قلب او. گاهی تصاحب قلب یک مرد انقدر سخت است که حکم جنگ دارد وباید مرزها را برای فتحش در نوردید. دوشیزه مری اینبار باید بجنگه..بجنگه تا فتح کنه..شاید قلب یک مرد رو و...
لیلین شِی، وارث تاج و تخت انگلستان در کشتی درحال مسافرت به فرانسه بود که کشتی اش توسط لویی تاملینسون، بدنام ترین دزد دریایی معروف به شاهزاده ی هفت دریا مورد حمله قرار گرفت. در ضمن داستان مطالب بالای 18 سال داره...با اطلاع بخونید لطفا اگه خوشتون اومد داستانو به دوستاتونم معرفی کنید تا همینجا بخونن...ممنون
This is Book 3 in the Light as a Feather series. Book 1: Light as a Feather, Stiff as a Board (available on Amazon & iTunes) Book 2: Light as a Feather, Cold as Marble I would like to extend a giant THANK YOU from the bottom of my heart to all of you who've stuck with these books over the last 3 years.
Conversation: A Dramione One Shot Story "Oi, Granger?" "What now, Malfoy? I'm not getting you another cup of coffee!" "Granger!" "What?" "Marry me?" "What?" "Marry me!" A short story told only though speech....
Draco gave a cocky grin. "I am going to give you a makeover." "I'm sorry what?" "You heard me Granger, I'm going to give you a makeover that will make every man want you,and make Weasley die of regret. You will be simply irresistible." Now Complete!