Amnesia /Z.M
من ذهنمو برای تو ساختم،زین! "فقط برای تو" 2017/FanFiction [By.zarawesley]
She thought she knew what pain was, until she met Harry. *This story is in the process of being edited. Please excuse all typos and grammar mistakes. Thank you!* Copyright © 2014 All Rights Reserved
من فرشته ای در باغ شیاطین بودم... "تو کسی نبودی که بخوام دوستش داشته باشم،هری" Fanfiction. [By:zarawesley] هشدار: این داستان شامل صحنه های خشن جنسی، فحاشی ،شکنجه ،کشتار و مرگ میباشد و به سنین پایین اصلا توصیه نمیشود. مواظب باشید.🚫
He was like a moon part of him was always hidden. اون شبیه ماه بود قسمتی از اون همیشه مخفی بود.