Select All
  • The pregnant lou(larry stylinson)
    104K 9.4K 34

    [ completed ] (لويى يه بچه مثبت به تمام معنا هستش) سلام اسم من لويى تاملينسون هستم حتى شک دارم که فاميليم اين باشه 18 سالمه و تا چند ماه پيش تو پرورشگاه لندن بودم ولى چون به سن قانونى رسيدم ديگه اونجا نموندم الان تو زير زمين ساختمونى که ٣ واحد بيشتر نداره زندگى و کار ميکنم و تغرييبا دو ساعت تا لندن فاصله داره حقوق زي...

    Completed  
  • •|Harry's Mistake|•
    19K 905 8

    سلامـ😌 سـاراح ام 16.5 سالهـ*_* ميتونمـ بگمـ يكي از بزرگتـرين لريـه هاي دنيـا💎 تاحالـا 38 نفرو توي دوشبـ لري شيپـركردمـ😶😂💜 چنلممـ جويـن شين👀 اولين و بهترين و كاملترين چنل حمايت از هري و پسرا @AngelHarryStyles👈🏻 من داستاناي نسبتا كوتاه يا طولاني از لري مينوسم با موضوع هاي خيلي خوب💓👁‍🗨 موضوعاش دپ و اسمات هست...

  • glow in the dark(l.s)
    6.6K 700 7

    هری یه پسر خوب و درس خونه و خیلی به خونواده اش اهمیت میده ولی همه ی اینا وقتی عوض میشه که خانواده اش اونو به یه مدرسه جدید میفرستن و هری توسط یه پسر بد از شر یه دعوای بزرگ خلاص میشه ولی نمیدونه که این تازه شروع یه دعوای بزرگتره *-*آویسا

  • Sin (persian translation)
    364K 51.5K 58

    گى بودن گناهه. تتو كردن گناهه. سكس داشتن قبل از ازدواج گناهه. بودن با لويى گناهه، هرى اينو ميدونه. اون ميدونه بودن با اون مرد مخالف هر چيزيه كه اون باور داره. اما حتى اگر اون مذهبيه ولی هنوزم كنجكاوه. *** *this book is translate by page and its not allowed to copy*

    Completed  
  • Royal crowns and aprons L.S(persian translate)
    9.7K 1K 7

    "مواظب باش كجا ميرى پرنسس هرى" شاهزاده هرى پرنس چشاير....... و لويى تاملينسون گستاخ ترين خدمتكارى كه هرى تا به حال ديده..... اونقدر گستاخ كه حتى حاظر نيست از دستور هاى پرنس كشورش اطاعت كنه!!!! نسخه ى خارجى @jealouslouis_

  • Quarrel [Larry]
    911 75 1

    "چرا فقط قهوه تلخ سفارش میدین آقا؟" "زندگی شبیه قهوه تلخ خالصه.تو نمیدونی اون زندگی قراره چقدر تلخی و شیرینی داشته باشه.و وقتی یه جرعه ازش میخوری مزه تلخشو زیر زبونت احساس میکنی و باز هم میخوای یه جرعه دیگه بخوری چون اون شیرینی لعنتیش تورو بدجور مجنون کرده" @littlexXXxmonster

  • One of her students
    44.2K 5.6K 32

    -اين پسر دپرسه كيه ؟ -اوه. اون هريه. اون دپرس نيست فقط يكم ساكته . -خيلى عجيب به نظر مياد ... همه چيز تغيير كرد وقتى يه روز لويى تصميم گرفت تا از مدرسه اى كه دوست دخترش ، النور، توى اون كار ميكرد ديدن كنه .. به غير از همه ى اون چيزايى كه ميتونست براى لويى جالب باشه ، يه پسر اروم و ساكت نظرش و جلب كرد ... پسرى كه اسم...

  • Birds in Gilded Cages(larry)(persian)
    125K 9.3K 25

    در لندن هتلی وجود داره که زنها و مردهای زیبا مثل پرنده های تو قفس،ازشون نگه داری میشه و زندانی ها ی اون مکان ملزمن عمیق ترین و تاریک ترین خواسته های شما رو براورده کنن.......

    Mature
  • I dont want to need you (larry)(persian)
    57.4K 7.4K 41

    صبح ها که از خواب پا میشمو چشمام رو باز میکنم فکر میکنم همه چیز مثله قبله ولی....یه دفعه همه چیز یادم میاد و میفهمم که دیگه نمیتونم خیلی از کارهارو انجام بدم...........

    Mature
  • SIN(LarryStylinsonAU)
    248K 28.9K 40

    Original Larry Stylinson (persian AU) for Iranian Larry shippers

    Completed  
  • Baby Boy . PersianTranslate (L.s)
    126K 9.9K 42

    "ددی ...همون *پت نیمِ جنسی نیست؟" "اگه تو بخوای میتونه باشه"

    Mature
  • Game over (larry persian)
    141K 13.3K 32

    هری ترکش کرد و لویی مجبور شد دخترشونو تنهایی بزرگ کنه... #larrystylinson

  • Innocence//l.s
    414K 16.2K 32

    The lads laughed about the shabby apartments I had decided to move to after uni. I quite liked the building myself. It was nice and quiet, there weren't too many occupants. There was an old lady down the hall, a couple living on the floor beneath me, and a lad next door that people only had the nicest things to say a...

    Completed   Mature
  • strong(persian translation)
    95.1K 10.7K 35

    "ه-هری لطفا" گریه میکردم و دستامو به حالت دفاع جلو صورتم نگه داشتم.چشماش تیره شده بود مچ دستامو محکم گرفت به چسبوند به دیوار نفسش به صورتم میخورد و بوی گند الکل از دماغم بالا میرفت "خفه شو!" ناخونای کوتاهشو تو بازوم فرو کرد و از درد لرزیدم ولم کرد و به جاش یه مشت از موهامو گرفت..پرتم کرد رو زمین و از درد فریاد زدم ا...

  • INCURABLE (L.S)
    66.6K 8.6K 35

    هیس... حواس تنهایی ام را با خاطرات باتو بودن پرت کرده ام...بگو کسی حرفی نزند... بگذار لحظه ای آرام بگیرم...

  • The slave Number 566
    45.4K 2.4K 12

    اعتبار و آبروی یه تاملینسون از همه چی مهم تره....!!! و هرکی بخواد با اعتبار و آبروی من بازی کنه...براش بد تموم میشه و باید تاوان پس بده....مثلا شاید این تاوان عاشق شدن من نسبت به اون فرد باشه:-) [Relationship:Smut] [Cuople: larry(louis & harry)] [Writer: #littledragon 🐉🎈] [Translater: not translating]

  • You And I ◦ZIAM◦completed
    184K 15.7K 59

    |همه احساس من توی تو خلاصه میشه و منم احساسمو زندگی میکنم|

    Completed  
  • EXPERIMENT (L.s)
    322K 45.3K 75

    تنها گذاشتن فقط کاره یک انسان است.....اما من که انسان نیستم.....پس اینو تا آخرین روزی که نفس میکشی با خودت تکرار کن " من هیچ وقت تنهات نمیزارم". Finished✅✅ _________________ #experiment1#

  • Top Larry Stylinson Fanfics you should read!
    467K 2.1K 37

    Even if you are not a Larry Shipper......you still are one!! :3 So there are a lot of Larry fanfics on watty and everyday more and more are being added. So i thought, why not make a list of the best (by my eyes) Larry Stylinson stories which will kick your socks off of your feet!! Thats right...It's a list so most of...

  • Locker 17
    31.5M 933K 161

    "It's hard letting go. I'm finally at peace but it feels wrong." {Under going editing. It's being rewritten from the beginning, grammatical errors are being fixed. Should be completely edited and polished by December}

    Completed   Mature
  • i sleep naked ➸ larry stylinson
    31.1M 1.1M 88

    "you're so small." as if to prove his point, louis squeezed harry tightly in his arms, and harry just scrunched up a little bit, snuggling his head impossibly farther into louis' chest. "my pretty paper doll." and when louis squeezed him again, placing a shaky, yet warm kiss on harry's cold forehead, harry felt his he...

    Completed   Mature
  • Force And Hate(L.S/BDSM)
    664K 52.6K 87

    هری لبای خشکش رو از هم باز کرد ولی صدایی ازشون خارج نشد.لویی گفت من یه قرارداد نوشتم تو اونو امضا میکنی و بعد منم اجازه میدم بهت غذا بدن و بعدشم میتونی بخوابی.نظرت چیه فرفری؟ هری دندوناش رو از خشم روی هم فشار داد.

    Completed   Mature
  • Dont Forgot Me (Ziam FanFiction)
    10K 1.3K 15

    تو منو میشناسی؟! من خیلی وقته که خودمو گم کردم... پیدام کن... و همیشه من فراموش شده رو به خاطر داشته باش ... _لیام پین

    Mature
  • Unknown number(persian translation)*Completed*
    102K 14.8K 36

    شماره ی ناشناس: دوستت دارم. هری:باشه. شماره ی ناشناس:عزیزم فکر کردم تو هم دوستم داری. هری:باشه منم دوست دارم عجیب غریب. شماره ی ناشناس:وات د فاز نایل این بازی رو بس کن هری:تو کی هستی؟ شماره ی ناشناس: وایسا ببینم..تو کی هستی؟ هری:من هریم و تو؟ شماره ی ناشناس:اوه ببخشید رفیق شماره ی اشتباهی بود. ---- وقتی لویی موقع اس...

    Completed   Mature
  • Forever (Larry Stylinson)
    472K 50.6K 85

    زندگی کردن تو دنیا یعنی سختی کشیدن... یعنی واسه به دست آوردن چیزی که بهش علاقه داری باید تموم تلاشت و بکنی... باید واسش بجنگی؛ چون دنیا بهشت نیست!! عشق، یعنی علاقه ی شدید! و من برای به دست آوردن کسی که عاشقشم، در برابر دنیا می ایستم... . . . بالاترین رتبه(فن فیکشن های فارسی) : #1

    Completed  
  • This House No Longer Feels Like Home (Persian Translation)
    160K 16.2K 18

    هرى و لويى ٢٠ ساله كه باهمن، كه هرى خيانت ميكنه، و لويى ميشكنه، و هرى يك سال مهلت داره تا ازدواجشون رو درست كنه.

    Completed  
  • Different (L.s) (completed)
    171K 19.6K 99

    +اين داستان عشق نيست +داستان اعتياده

  • friends with benefits (L.S)
    238K 28.8K 31

    لویی فکر می کرد این تنها راهیه که میتونه هری رو پیش خودش نگهداره ‌‌‌...

    Completed  
  • Tangled Up In You(L.S)
    87.3K 8K 20

    وقتی کسی که فکرشو نمیکردی زندگیتو به بهترین شکل ممکن زیر و رو میکنه :) Cover by : @itsCipher

    Completed