قهر سکه ها
روایتی فانتزی-تاریخی از رابرت هالند، راهزن بزرگ آمریکایی و داستان مرگش در سوم نوامبر 1887 میلادی.
روایتی فانتزی-تاریخی از رابرت هالند، راهزن بزرگ آمریکایی و داستان مرگش در سوم نوامبر 1887 میلادی.
.جنگجویی در آستانه ی ۵۰ سالگی، خودش را میان نبردی می یابد که تمام گذشته و شرافتش را به خطر می اندازد.
گذشته ای را فراموش کرده اند که قصه هایش را هر شب برای فرزندانشان بازگو می کنند.
پلکها که گرم میشوند، حس غریبی وجود آدم را در خودش غرق میکند. انگار دنیا را حس میکنی که زیر شکاف باریک میان پلکهایت کش میآید و مچاله میشود. رنگها و نورها، انگار که قطره جوهری باشند که در آب افتادهاند، از هم میپاشند و بافتشان را ذره ذره از دست میدهند. یک دایره، تبدیل به چند خط متقاطع میشود. خطهای متقاطع را موازی میبینی...
میراث آنست که از گذشتگان و برای آیندگان میماند. نه اما همیشه. گاه، میراث آنست که از گذشتگان و برای گذشتگان است
داستان دربارهٔ دخترى هست ساكن يه روستاى ژاپنى در قرن هيجده كه توی دوازده سالگى شاهد قتل عام قوم و قبيلهش قرار ميگيره. اما طى يه تصميم بچگانه و كوركورانه به قاتل حمله میكنه و سخت آسيب میبينه. طوریکه تمام آیندهشو دگرگون میکنه.