Colors
[Completed and Edited] 《او یک تمایز آبی بود...》 اون آبی بود ، من مشکی چه بد که ترکیب این دو رنگ چیز جدیدی خلق نمیکنه! Highest Rank #1 سومین نوشته Thanks for Perfect cover : @IWONTBETHEONE
[Completed and Edited] 《او یک تمایز آبی بود...》 اون آبی بود ، من مشکی چه بد که ترکیب این دو رنگ چیز جدیدی خلق نمیکنه! Highest Rank #1 سومین نوشته Thanks for Perfect cover : @IWONTBETHEONE
وقتى ما رو با هم ميديدن تعجب ميكردن .... ولى براى ما مهم نبود ... بود ؟ (Lesbian Story)
[Completed] 《او یک خاطرهی سیاه بود...》 رنگها قسمت دوم : سیاه و کبود اون پیرهن مشکیش رو برام گذاشت و پیرهن آبیم رو با خودش برد و حالا من موندم و سیاهیها و کبودیهام... Thanks for Perfect cover: @IWONTBETHEONE
آندی تصمیم گرفت زندگی هترو سکشوالی داشته باشه بعد از اینکه 17 سال پیش دوتا مادرهاش از هم جدا شدند . اما آیا اندی میتونه رو سر حرفش بمونه وقتی یک مدل و بازیگر جذاب اعتراف میکنه که بهش علاقه داره؟ ---------------------------
همه ی داستان ها یک شروع دارند اما گاهی داستان هایی وجود دارند که شروع اونها مصادف با یک پایانه جلوگیری کردن از حوادث غیر قابل انجامه و حوادث هستند که شروع ها و پایان ها را میسازند این داستان داستان معمولی اما عجیبیه هم تخیلی و هم واقعیه هم شروع داره و هم پایان عشق داره و نفرت و پر از اشتباه و نقصه! برای من! هیچ چیزی...