نايل و اما واقعا عاشق هم بودن...... اونا باهم يه زوج بى نقص بودن و بااينكه كلى مشكل داشتن ولى هيچى سرراهشون نيومد ولى نايل مى ره .و اما رو تنها مى ذاره ....... مى ره دنبال ارزوهاش و باعث يه حدايى بزرگ بين خودش و اما مى شه......
" خیلی خب الکس ما ميريم خونه و تو اون لباساي لعنتی رو توی نیم ساعت می پوشی چون ساعت هفت باید خونه لو باشیم " " اون اسم فاکي. اگنس ه " " برام مهم نیست الکس " " باشه نیلی " " منو به اون اسم صدا نزن " " برام مهم نيست ... همون طور که تو منو الکس صدا میزنی منم دوست دارم نیلی صدات کنم ( یعنی ناخنی ) " " برام مهم نیست من هر...
گزارشگر : هواپیمای خصوصی" لوری بی "خواننده مطرح پاپ که دیروز ساعت هفت و ده دقیقه عصر لندن را به مقصد ژاپن ترک کرد ساعت دوازده و سی دقیقه بامداد در اقیانوس آرام سقوط کرد . لاشه ی هواپیما و بدن لوری هنوز پیدا نشده است . سوالی که در تمام دنیا ذهن مردم رو مشغول کرده اینکه که لوری کجاست ؟!!؟
ما هممون مثل هميم توي زندگي واقعي كه هيچ وقت نميتونيم فكرشم كنيم كه برسيم به جايي كه خوابشم نميديديم عشق عشقي كه حتي نميتوني به طرف مقابلت دست بزني چه فايده اي داره؟ نميتوني مثل اون حرف بزني بايد با هزار تا غلط تلفظي بفهمه چي ميگي اخرشم دوربينا خاموش ميشن دستتو ول ميكنه و ميره ...
تاریکی همه جا هست... همه یه قسمت تاریک دارن...فقط باید بزارن بیدار شه و اون وقت...همه چی امکان پذیره . . -چرا اینکارا رو میکنی؟چرا؟ -من...من...مج...بورم -کی مجبورت کرده؟؟ -تو!
"در جنگ بین خیر و شر، ضربه میزنی و ضربه میخوری، پیروز میشی و شکست میخوری و تنها کاری که باید بکنی...... این که .... مقاومت کنی"
این داستان شاید شکل بقیه داستان ها باشه.... شایدم یه کمی فرق داشته باشه.... جریان زندگیه ۴ تا دختر که بهم گره میخوره.... اتفاقاتی که برای یه سوپر استار شدن جهانی باید تحمل کنن....❎❌ ولی همه اتفاقات از زمانی شروع میشه که با ۴تا پسر سوپر استار همخونه میشن...... خنده ها و گریه هاشون بهم متصل میشه..... این ۴ نفر اعضای گره...
گذشته بعضی اوقات زود فراموش میشه و بعضی اوقات خیلی زود به یاد میاد .... .. خانواده یه پشتیبانه ولی اگه خانواده از بین بره آدم نابود میشه ....
سایه ی من خیلی وقته که در انتظار تو تنها میرقصه..💔 قلب من خیلی وقته که منتظره تا حست کنه..🖤 چشم من خیلی وقته دنباله توی واقعی میگرده..💔👀 فقط میخوام حست کنم..✋💙 این چیزه زیادیه؟
داستاني كه ميخوايد بخونيد راجع به تيلور و گروه وان دايركشنه تيلور به خاطر يه سري مشكلات مجبور ميشه به لندن بياد ولي چون نه پول داره و نه خانواده دنبال كار مي گرده و يه روز اتفاقي تو مغازه اي كه كار مي كرده دوسش انجلارو ميبينه و تمام اتفاقات زندگيشو براش تعريف ميكنه و انجلا هم تصميم ميگيره با ليام كه دوست پسرشه حرف بزن...
«شبخیر خواب نیکی میناژ ببینی(:» «اون خیلی ترسناکه):» «اون خیلی پولداره کلیم محبوبه منتظر تو نیس که بخوابی بیاد بخوابت» تکست ارسال کردم منتظر موندم «منم میخوام معروف باشم )':» «نایل بخواب کم واژن بگو»
من فقط یه بار دیر کردم و اونا یه نفر برای کمک کردن به من استخدام کردن؟ واقعا ممنون ... چه لطف بزرگی
«طبقه‌ی بالا» من تنهای تنها بودم! یادم نبود چند وقته... سال‌ها... خاطرات کم‌کم پاک شدن. حتی اسمم رو به سختی به یاد می‌آرم. شب و روزها می‌گذرن. یادم نیست به چه گناهی این جا حبس شدم. هیچی یادم نیست... تنهایی، تنهایی، تنهایی... ...و بعد، یه روز در صدایی کرد و من به جای صورت روانپزشک، چهره‌ی یه دختر جوان رو توی چارچوب در...
Sorry همچی با یک ماموریت شروع شد،اما خیلی زود همچی پیچیده شد؛قرار بود فقط یک دل به دام بیوفته ولی قلب های زیادی درگیر شدن.. -Barbara Palvine -Zayn Malik -Niall Horan -Harry Styles
