I WAS BORN FOR REVENGE
پرونده ای که کاراگاه لیام پین دو ساله درگیرشه...قاتلی که کل لندن رو بهم ریخته....و اخرش بعد از این همه تلاش میرسه به کسی که بیشتر از همه عاشقشه...
پرونده ای که کاراگاه لیام پین دو ساله درگیرشه...قاتلی که کل لندن رو بهم ریخته....و اخرش بعد از این همه تلاش میرسه به کسی که بیشتر از همه عاشقشه...
عشقی که در دل جنایت در نهایت تبدیل به تنفر شد... و حالا این داستان عاشقانه باید از اول نوشته بشه!!! (فصل دوم)
_زین به نفعته تسلیم شی وگرنه شلیک میکنم ... +تو این کارو نمیکنی لیام.... ما تفنگارو به سمت هم نشونه گرفتيم اره ما قلبامون براي هم ميتپيد ولي تفنگارو به سمت هم نشونه گرفتيم صدای شلیک بلند شد سکوت همه جارو فرا گرفت ... خون ريخت رو زمين... لبخند زدم ...و زیر لب گفتم : "تفنگ من تيري توش نبود من همیشه عاشق تو بودم لیام...
"اسمه من زين ماليكه ! عشق زندگيم ليام پينه ! " زين نفس عميقى كشيد و دوباره توى آينه به خودش نگاه كرد . " اسم من زينه ماليكه .... اسم من زينه ... اسم من .... " دست روى صورتش گذاشت و عميق تر به تصويرش نگاه كرد " اسم من ..... من نميدونم ؟!؟ "
فقط عاشقم باش تا بتونم نفس بكشم... حستو تا مغز استخونم فرو ميره !
اونا تا ابد به خوبی و خوشی زندگی کردن اما به این آسونی هام نبود
تو میتونی بهم اخم کنی. بهم بیمحلی کنی. بخاطر ضعیف بودنم مسخرم کنی. میتونی بهم گشنگی بدی. میتونی کاری کنی گریه کنم. کاری کنی که از درد زجه بزنم. تو میتونی خوردم کنی. زیر پات لهم کنی. تو میتونی منو به خاک سیاه بشونی لیام اما با همهی اینا من بازم عاشقتم :))))