Strawberry Boy (Larry Stylinson)
همه چیز اون پسر صورتی بود:] حتی روحش!
بعد از سالها لویی و هری دوباره بهم وصل شدن اما اینبار توسط یک دختر! آیا لویی پدر اون دختره؟! لویی چطوری قرار بفهمه؟ Larry Stylinson Fanfiction By: 96_nargesmd cover: Tiresise
وقتي كاراگاه سابق زين ماليك و هري استايلز بايد باهم واسه حل كردن پرونده ي قاتل سريالي همكاري كنن چي ميشه؟ --------------- داستان كوتاهه. [completed]
هری به معلم نیاز داره وگرنه در غیر اینصورت نمیتونه کلاس سال بعدشو قبول بشه، اما آموزش قرار نیست درمورد یاد دادن درسهای مدرسه بهش باشه یا داستانی که توش لویی به هری یاد میده چطور به فاک بره. #2 in fanfiction all rights reserved to LarryGeneration. this story contain sexual tension
هدف از یه مدرسه ادب و تربیت چه کوفتی میتونه باشه؟! چیزی که من توقع داشتم نبود! اینو باید بگم! اساساً یه فیک BDSM. شامل لری/نیام/زیام/زاستین/. تمامی حقوق متعلق به boybands77@ هستش. این کار با دریافت « اجازه » داره ترجمه میشه!! all rights reserved to @boybands77
هری: این داستان آدم بد و آدم خوب نداره مالیک؛ تنها چیزی که داره، بد و بدتره! پس فکر نکن چون تو آدم بده ای، پس منم آدم خوبه ام؛ یا حتی برعکس تو فقط میتونی تو بد بودن با من رقابت کنی تا وقتی که برنده مشخص بشه! - هشـدار⚠ ° داستان شامل صحنه های نسبتا خشن، و تا حدودی صحنه داره پس اگه طاقتشو ندارین و دنبال یه داستان لطیف و...
"دو نفر با دو تا زندگی کاملا متفاوت... یکی پولدار و بی نیاز و یکی دیگه بی پول و تنها... هر کدوم مشکلات خودشون رو دارن... اما صبر هر دو لبریز شده... دنبال یه فرصت برای فرار کردن از مشکلاتشون هستن... تا اینکه ، همو میبینن ..."
خوب سلام این رانگ همون رانگی ک توی aryana_horan@ گذاشته میشد ولی یهو دستم خورد و لاگ اوت کردم و رمزم یادم نبود?? ادامش اینجا گذاشته میشه و اینکه نه اونجا خودم مینوشتمش ن اینجا....یکی از دوستان مینویسه و چون واتپد نداره اونو تلگرام میزاره و من اینجا.... امید وارم خوشت ن بیاد ☺?❤
اینجا هیچ وهم ، خیال یا افسانه ای نیست.. اینجا همه چیز شیرین و قابل لمسه..! درست مثل یه فلش بک به خاطرات خوب قدیمی:)
تو دنیایی که واست ناشناخته س، باید منتظر هر چیزی باشی! حتی محکومیت بی گناه به حکم مجازات.
ما الان دوساله که با همیم ولی هنوز حتی همدیگرم نبوسیدیم .......
در زمان هايى دور دو دوست بودن كه مثل برادر بودن... مارسل استايلز و مارتين گريمشاو ... مارسل حالت افسردگى داشت و براى همين خودشو تو داستاناى عجيب غريب غرق ميكرد .ولى ميخواست مارتينُ قانع كنه كه سرزمين ديگه اى هم وجود داره.ولى جادويى... پس اونُ برد به فيلورى ، سرزمين جادو ! اونا فكر ميكردن به فيلورى نياز دارن...ولی در...
تو دلم به قیافه ی مظلوم لویی خندیدم.اون هنوز مردد بود.با این حال دهنش رو باز کرد و من یه قطره از محلول تو دهنش ریختم +دوربین گوشیت رو روی تخت تنظیم کن. دستور دادن به لویی یه چیز واقعا جدید و عجیبیه برام.اون از تو کمد پایه گوشیش رو برداشت و با فاصله تقریبا 2متر از تخت روی زمین تنظیمش کرد و گوشیش رو رو پایه گذاشت.
_می دونم اونجایی لو اون زمزمه کرد درحالی که به سمت پسر عصبانی میرفت. _من اینجا بهت نیاز دارم.منو بچه بهت نیاز داریم
ماهر مشكلي رو حل ميكنيم به مشكل بزرگتري برميخوريم...داستان زندگي ما چيه؟ گذشته ي تاريك من يا آينده ي تاريك تو؟ [تكميل شده در تاريخ 3/nov/18]
ازینکه گی ام معذرت میخوام، لویی. -دوست صمیمیت، هری. Larry Stylinson AU
داستان در مورد پسری که عاشق نوشتن بود ولی دنیا اونو تبدیل به ی جنده سرد میکنع که فقط عاشق پولع خود دنیا هم داره از درون فرو میپاچ ی ویروس ناشناخته مردمو دارع از میخوره.... ایا این پسر به تنهایی موفق میشع؟!
|| It's Greener When You're Here || Book One نايل هوران صاحب يه بار در انتهای خيابان هادسونه و به طرز وحشتناكی عاشق كتاب خوندنه. تو يکی از روزها يه پسر جوون با يک کارت شناسایی جعلی و يک ژاكت چرمی قهوه ای وارد بار ميشه و دست نايل كتابيو ميبينه كه نويسندش رو ميشناسه. نايل نمیدونه که این پسر چی میخواد، ولی پيشه خودش ميگه...
اشتراک بین آدمها میتونه ناچیز باشه...یا عجیب یا بیربط یا مرموز اشتراک اونها ایستگاه اتوبوس و آفتاب سر صبح بود...
پنج تا پسره هیفده ساله که بعد از دست دادن پدر مادرشون تصمیم به زندگی با هم گرفتن و میخوان زندگی عادی خودشون رو داشته باشن اما زندگی هیچ وقت عادی نمی مونه زندگی اونها وقتی تغییر میکنه که توی یکی از روزهای پاییزی در خونشون به صدا در میاد پشت در.........
[Completed] وقتی یه نویسندهی سریالهای آبکی تلویزیون روی خوانندهای که هر هفته توی بار مورد علاقش اجرا میکنه کراش داره و نمیتونه جلو بره و باهاش حرف بزنه چیکار میکنه؟ درست حدس زدید راجع بهش مینویسه! ششمین نوشته Cover by lovely @IWontBeTheOne
خيليا تا وقتي فن فيك كامل نشه نميخوننش نميدونم اين چقدر به دردتون ميخوره اينجا پيج و اسم فن فيك های لری كه پابليش شدن رو ميگيم 🌟⚠️🌟: خب اینجا خیلی از فن فیکشن هارو گذاشتم که برای سه چهار سال پیش ان! طبیعیه خیلی ازینا پاک شده باشن یا آیدی هاشون رو عوض کرده باشن. به هرحال پیداشون نمیکنید ؛ پیشنهادم اینه که از آخرین...
تو این بوک دربارهٔ هر شیپی اسمات گذاشته میشه... البته بیشتریاش لری و زیام خواهد بود... امیدوارم خوشتون بیاد❤