Selecionar tudo
  • Little Stranger(LS)
    93.8K 9.4K 31

    Can you feel the things I feel right now with you Take my hand There's a world I need to know ~~Little Stranger

  • Daddy And Love / Ziam ~ By: Atusa20
    15.3K 2.4K 6

    اسم من زین مالیکه... من با پسرم دیون مالیک که چهار سالشه زندگی میکنم حدود چندماهه که با همسایم لیام پین قرار میذارم پسرم و لیام رابطه ی خیلی خوبی دارن اونقدر که گاهی حس میکنم فراموش شدم و اون دوتا بیشتر اوقات با همن... دیون از رابطه ی من و لیام خبر داره و لیام رو مادر خودش میدونه و لیام اینو خیلی دوست داره a Ziam Ma...

    Concluídas  
  • Betting/ziam ~ By Atusa20
    100K 10.9K 24

    جایی که لیام استاد هات زینه! زین پسریه که سر خوابیدن با استادش شرط میبنه لری هم داره ولی کم داستانی شاید کوتاه از زیام !completed! ---- Start : 1st jan 2018 End : 28st jan 2018

    Concluídas  
  • Your love is drug *ZIAM (completed)
    222K 21.4K 67

    فقط عاشقم باش تا بتونم نفس بكشم... حستو تا مغز استخونم فرو ميره !

    Concluídas  
  • Soulmates or Soul enemies? || Ziam
    140K 15K 35

    [COMPLETED] [ ابديت يا بى نهايت ... ؟ ] ∞ داستان دو پسر جوان كه رابطه خوبى با هم ندارن اما به كمكـ هم براى نجات مهم ترين آدماى زندگيشون تلاش ميكنن ، و احتمالا اونجاست كه همه چيز عوض ميشه ........

    Concluídas  
  • Halloween/L.S
    67.3K 9.3K 35

    بدبختی من از همون شب شروع شد. هالووین ازت متنفرم.

    Concluídas  
  • My Lovely Mate
    18.1K 3.6K 33

    همه چیز از اونجا شروع شد که خانواده تاملینسون تصمیم گرفتن برای بهتر شدن حال تنها پسرشون - که یه امگاس- پک خودشون رو برای دیدن پک استایلزها و عوض کردن حال و هوا ترک کنن تا شاید لویی -امگای دوست داشتنی و شیرین خانواده- بتونه میتش رو پیدا کنه و اگه نه برای همیشه اونجا بمونه -به دلیل قانون مزخرف پک خودشون - اما هیچ کس ن...

    Maduro
  • Fearless ( L.S )
    2.1K 24 1

    خطر. کلمه ای که باعث میشه تو وجود انسان لرزه بیوفته، کلمه ای که باعث ترس و وحشت میشه. اما خطر و ریسک برای لویی چه معنایی داشت؟ برای اون، خطر یعنی خوش گذروندن. یعنی هر ریسکی رو قبول بکنی تا هرجور شده برنده بشی. اما یه اتفاق کوچیک، یه جرقه، باعث میشه معنای کلمات عوض بشن اما اون جرقه چی بود؟

  • THE CAT▪︎Z.M▪︎
    1.9K 437 11

    وقتی اون پنجه های طلایی زیر نور خورشید بدرخشن و اون نیشخند کج روی صورت گربه بشینه،درست زمانیِ که میفهمی کارت تمومه... هیچکس نمیتونه از دست اون روانی فرار کنه پس بهتره تقلا کردن رو کنار بذاری . . .

    Maduro
  • Elodie_imagines(oned_others)
    271 43 5

    داستان ها و ایمجین های کوتاه از لری و زیام و کاپل های دیگه اینجا دنیای آزاد منه تا درونش بنویسم

    Maduro
  • 𝓔𝓿𝓮𝓻 𝓵𝓪𝓼𝓽𝓲𝓷𝓰 𝓵𝓸𝓿𝓮 [𝓏.𝑀]. [𝓁.𝓈]
    1.4K 294 14

    راه رسیدن به عشق خیلی کوتاهه مخصوصا عشقی که از نفرت شروع میشه راهش جوری پیش میره که اصلا انتظارش رو نداری اما اخرش عشق شیرینی میشه درست مثل عشق من و تو عشق ما...! 💙Love is love🏳️‍🌈

  • The coldest green [L.S]
    401 84 18

    سرماش رو روی قلبم نشوند و...رفت قلب اون....

  • A wall between you and me [L.S]
    1.7K 474 9

    _ دیواری میان من و تو _ داستان کوتاه نه قسمتی - short story by blue لویی سعی کرد بدنش را بیشتر جمع کند. گذاشت بیشتر استخوان هایش را در آغوش بگیرد. " بلوبری اینطوری صحبت نکن. " " نمیشه، نمیذاری، نمیخوام. رافائل من، ویلیام من، باغ سیب من، چلچراغ خانه ام، خورشید شب هام، لویی من، نمیشه وقتی بهم میگی بلوبری اینطوری صحبت نک...

    Concluídas  
  • MY DRAGON KING(Larry)
    14K 3.1K 31

    از بدو تولد متعلق به او و اژدها هایش بود. شهرش سوخت و ویران شد و خودش اسیر شد و به هرزگی گرفته شد. به چشمانش نگاه کرد و دلباخت، نگاهش از پا می انداختش، با نوازشش مست می شد و نفس می کشید لبخندش را. خودش را به او سپرد تا مراقبت کند از تن آسیب پذیرش. دل باخت و عاشق شد چرا که او پادشاه اژدهایش بود. . ( کمی بر گرفته از سری...

  • Then came YOU[Malec]
    19.2K 2.7K 35

    من کارم با زندگی تموم شده بود...اما...بعدش تو اومدی! *شیپ ملک از سریال شدو هانترز*

    Concluídas  
  • му Glittery Daddy
    2K 405 14

    من تنهام ! و همه ی اینها تقصیر توعه ! من همه چیزمو از دست دادم ! به خاطر خود خواهی تو ! من حتی دیگه نمیدونم واقعا کی هستم ! و اینا همش تقصیر توعه !! ولی میدونی چی دردناکترش میکنه ؟ اینکه وقتی میخواستم قلبم رو با رضایت بهت بدم تو بهم نشون دادی که منو نمیخوای ! من دارم درد میکشم و همه ی این ها تقصیر توعه مگنس بین!

  • ʀᴀʙʙɪᴛ_drarry
    11.8K 1.9K 37

    [کامل شده✓] . . هر لمس، دستان سردت جوانه ای را در قلب تهی ام، هر دم، صدای نفس هایت مرا قوت، هر لحظه، در کنارت مرا، زنده نگه می‌دارد.. . [Drarry] start:[2021-06-07] End:[2021-12-12] [#1_dracomalfoy] [#1_draco] [#1_هرماینی] توجه : سلف هارم، قتل، خونریزی، پدوفیل [داستان رو از مقدمه قضاوت نکنین.]

    Concluídas  
  • Séparation forcée
    31.7K 5.1K 73

    *کامل شده* این فف با همه فف های دراری که تا الان خوندید زمین تا آسمون فرق داره بهتون قول میدم😂🤝🏻

  • Strange [Drarry Persian Translation]
    20.2K 3.4K 12

    [Completed] بعد از سومین سالش توی هاگوارتز، زندگی برای هری پاتر عجیب غریب شد. چیزهایی رو متفاوت از قبل میدید و احساس میکرد. و حتی بعضی مواقع چیزهایی رو متفاوت میشنید. مهمتر از همه، اون دراکو مالفوی رو متفاوت از قبل میدید. Credit to: @adrarrynight

    Concluídas  
  • Black Sea
    22.1K 4.7K 102

    زیباترین اتفاقات زندگی‌ام اصلا در لیست «کارهایی که باید انجام بدهم» نبودند. #1 one direction

    Concluídas  
  • Smultronstället "Larry"
    2.6K 551 11

    جنگل، خیلی بزرگتر از اون دوتا پسر و علاقه آبی رنگشون بهم بود‌. اما وقتی جوونی و کسی رو دوست داری همه چیز حول محور شما دو نفر میچرخه. آپ: متوقف شده.

  • Lusting You [ Persian Translation ]
    37.3K 7K 32

    • زین مالیک بیست و چهار ساله، برای دو سال در دبیرستان کالینز تدریس کرده و در طول این دوسال هیچ مشکل یا دردسری نداشته، هیچ رابطه ی عاشقانه ای با دانش آموزها، هیچ چیز. ولی همه این ها زمانی خیلی ناگهانی تغییر میکنه که یه دانش آموز به نام لیام پین وارد زندگی زین میشه و زین نمیتونه جلوی خودش و بگیره، ولی چشمای پاپی وارانه...

    Concluídas  
  • " Lost In Moonlit Valleys "
    7.8K 2.3K 52

    𓅓"SILHOUETTE" [◇Completed◇] دختری که در سایه نمایان شد... *برگشت به هاگوارتز* حتی یک انسان بیشتر میتونه دنیا رو تغییر بده، حالا دنیای جادوییه هری پاتر دستخوش تغییرات خیلی زیاد و جذابی شده. سایان ریورا آندرسون نوه‌ی بزرگترین جادوگر دوران به دنیای جادو پا می‌ذاره و ... #6 Potterhead #24 Harrypotter #1 Hogwarts #1 Jo...

    Concluídas  
  • " Found In Moonlit Valleys "
    843 238 13

    𓅓Middle Of The Night... _فصل دوم "Lost In Moonlit Valleys " _شکست ، تسلیم شدن ، مرگ ، تنهایی و درد هیچ مرحمی ندارن هیچ مرحمی... +مطمئنی؟ _ تو چی فکر میکنی؟ نکنه میخوای باز از اون حرفای قشنگ بهم بزنی؟ +نمیدونم قشنگه یا نه ولی میدونم تنها مرحمی که میشناسم عشقه ، عشقی بدون محدودیت و ناخواسته ، که تمام غم هات رو از یادت...

  • he is my boy
    18.4K 2.3K 27

    🧸(ziam)*(Larry) _فقط چشاش از کل برده هات خوشگل تره هری! منو دست ننداز! زین پسری که از جلوی پرورشگاه دزدیده میشه و از ترس زبونش میگیره. چی میشه اگه لیام بخواد برای اولین بار یک برده داشته باشه؟ _یا لذت رو پیدا کن یا درد بهت میدم! _اون برده یه اربابه! •||لیام تاپ||• •||هری تاپ||• ____________ هشدار⚠️🔞 خشونت فیزیکی و ر...

  • Public Enemy
    7.6K 1.9K 20

    [COMPLETED] «پس باید بکشمش.» «همین طوره، ماشین کشتار زیبای من!» 🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺 ≈دشمن ملت≈ 〽شیپ: لری/ لویی تاپ 〽وضعیت آپ: در حال آپ 〽ژانر: جاسوسی، هیجان انگیز، اکشن 〽نویسنده: melorin_stylinson 🆔Instagram: jentle_.girl 〽اقتباسی آزاد از فیلم Anna به کارگردانی لوک بسون دی...

  • Close Together But Far Apart [Z.S]
    20.3K 2K 15

    خوشبخت بوديم ... خيلى زياد ... ولى دو روز بعد عروسيمون همه چى زيرو رو شد ...

    Concluídas   Maduro
  • Anna! Larry [ AU ] Persian
    3.5K 833 10

    این بدن من نیست، باید اجازه بدم بره!

    Concluídas   Maduro
  • buried deep[L.s]
    973 117 8

    من هر روز در کنار تو متولد میشوم و تو؛ هر روز درکنار من میمیری. و چه تناقض شیرینیست که به اسم عشق بین من و تو در جریان است.. تو برای من میمیری و من برای تو زندگی میکنم، برای جفتمان.

  • Right - L.S (Persian Translation)
    14.3K 2.7K 22

    هری هر روز نامه مینویسه و تو نامه اتفاقاتی که براش افتاده رو تعریف میکنه و میندازه تو صندوق پستی ینفر که نمیشناستش... Thank you for permission @LouislovesHazzy 💙💚

    Concluídas