Select All
  • A Night With Malik [Z.S]
    19.6K 2.3K 20

    (Persian Translation) هری استایلز مطمئن بود که زین ماليك هیچوقت متوجه وجودش و احساساتی که اون از دوران دبیرستان نسبت به اون داره نمیشه، البته همه اینا مربوط به قبل اون شبه. همون شبی که زین، چیزی که مال اون بود رو بدست آورد. و اون چیز هریه!

  • Legionnaire(L.S) [Completed]
    380K 50.6K 64

    " دوتا زندگی واسم ساختی : زندگی فوتبالی ، زندگی پر از عشق"

    Completed   Mature
  • psychedelic(zarry)
    241 32 1

    روان گردان... هیچ روان گردانی نمی تونست به اندازه ی آغوش اون آرومم کنه... هنوز هم باورم نمی سه که رفتی... psychedlic by:saba f zarry story

  • ' Then came You ' |z.s|
    462 48 2

    اون براش خورشید بود ، در حالی که هر روز از افتاب وجودش خرج میکرد تا به ماهش روح و تازگی ببخشه ... ولی ماه مجذوب سوسوی رد پای ستاره های دنباله داری شد که برعکس معدود بودنشون ، بخاطر زیبایی ماه هرشب چنتا ازشون تو خیابون های اسمون تاریک تردد میکردن !

  • missing(z.m)
    2.3K 293 9

    همه ی ما از یاد می ریم،از بین می ریم،یه سری هامون رو می سوزنن و یه سری های دیگه مون رو به خاک سرد می سپارن،ولی من رو هر شب به خاک می سپارن و صبح ها رو برای باز کردن چشمام به آتیش می کشن برای همین فرار کردم...و فکر کنم گم شدم

  • Just a little bit of your heart [Z.S]
    14.4K 2.2K 26

    (Persian Translation) زین مالیك یه راك استار خیلی مشهوره. اون صدای یه فرشته رو داره که هر آدمی براش ضعف میکنه.زندگیش از وقتی که رویاشو داشته عالی بوده--رویای به اشتراک گذاشتن اشتیاقش برای موسیقی. هری استایلز صاحب و نانوای معروف نانوایی Dare Sweet توی محله‌س.هری با خواهر بزرگترش جما که داره حقوق میخونه، زندگی ساده ای د...

  • heartbeat«Zarry»(Persian translation)zombie AU
    429 63 3

    وقتی دنیا توسط رستاخیز زامبی ها به ستوه درمیاد پسری که میخواد تمدن باقی موندرو ثابت نگه داره متوجه میشه که زندگی ی چیزی بیشتر از زنده موندنه؛یاد میگیره که همه تلاش میکنن که ادم بهتری شن ؛و چطور دنیارو نجات بده و وقتی که زامبیی یاد میگیره چطور هوشیاریشو بدست بیاره؛ ؛چطور دنیارو نجات بده و دوباره قلبش بتپه.

  • mermaid curse
    1.4K 265 10

    وقتی زیکاروس افتاد هیچ کس فک نمیکرد اون زنده بمونه و ب زندگیش ادامه بده هیچ کس نمیدونست پری دریایی بنام هارییو اونو نجات داد و هیچ کدومشون درمورد اتفاقاتی ک دوربرشون افتاده بود' نمی دونستن. #zarry

  • Bit Of Yours [Z.S]
    3.8K 608 13

    •°• ✾ •°••°• ✾ •°••°• ✾ •°••°• ✾ [OnGoing] با الکل شروع شد.. با بیدار شدن و به یاد آوردن صد ها خاطره تموم شد. با لبخند شروع شد.. با اشک ریختن های پایان ناپذیر بخاطر ترک کردنت تموم شد.. فکر میکردیم اگه به چیزی که میخوایم نرسیم میمیریم. ولی نه رسیدیم و نه مردیم.

  • C A S I N O [Z.S]
    7.7K 864 11

    Just luv me,just trust me...yesterday was over...forever! -بسه ديگه هري،الان ميان. +باشه بخند.فقط يه عكس ديگه. -اينو سه يه دقيقه پيش گفتي...

  • A highway to never [Z.S]
    27.6K 3.6K 32

    دنیا رو سه چیز کنترل میکنه:سکس،اسلحه و مواد مخدر

    Completed  
  • Warning |zarry stylik|
    366 27 1

    I know you're dying to meet me But i can just tell you this Baby as soon as you meet me You'll wish that you never did.. :)

  • paparazzi
    447 85 3

    تو هنوز هم باعث میشی که لبخند بزنم با اینکه دلیل اصلی ناراحتیم هستی. Zarry ff

  • kraken 《 By: Sarah.Styles ~ [ Z.S ] 》
    11K 1.8K 37

    کراکِن! اصلا کراکن چی بود؟ یه وسیله؟ یه شخص؟ نمیدونم، هرچی که بود زندگیمو تغییر داد، خاطرات خوب و بدی و برام رغم زد و از همه‌مهم تر هم اونو بهم رسوند هم از من گرفتش!

  • •Nightmare•[Z.S]
    3.3K 656 20

    من نمیخوام من نمیخوام بخوابم میترسم از خوابیدن وحشت دارم من نمیخوام زین...نمیخوام مردنتو ببینم...

  • My Only Angel [ zarry ] ~ persian
    449 79 2

    من یه آدم عادی نیستم.... چه اتفاقی میفته اگه این آدم غیرعادی خیلی یهویی توی چشمای کسی که حتی بهش فکر هم نمیکنه غرق شه؟ میتونه نجات پیدا کنه....؟ هری یه پسر افسردست که به یه مدرسه ی جدید اومده ، ولی با دیدن پسری که همه درموردش پچ پچ میکنن قلبش به طور ناگهانی از حرکت وایمیسته و به طرز عجیبی احساس سرخوشی پیدا میکنه!

  • Little Things [Z.S]
    1.4K 199 3

    - اوه تو... ازم خوشت نمیاد هنوز؟ عیبی نداره شاید... شاید به اندازه کافی برات گل نیاوردم که... که بخای دوسم داشته باشی... عـ- عیب نداره من... فردا برات... رز سفید میارم، اونا... خوشگلن قـ- قول میدم بعدش... حس بهتری میگیری با لحن دست و پا شکستش گفت درحالیکه لبخند نسبتا تلخی رو لبش بود. دستشو تو موهاش کشید و عقب زدشون: ...

  • Zaddy's Princess [Z.S]
    125K 7.8K 22

    Zayn:"Good boy just like that,princess"

  • love Me Blue (ZARRY)
    63.7K 6.7K 26

    #🔞 "" درست وقتی که وارد دانشگاه شدم اتفاق افتاد.. اولین روزی ک واسه ملاقات با مدیر دانشگاه رفتم اون خورد بهم! دوتا قطب مخالف ولی مکمل همدیگه من زیادی تو کیوتیتم موندم! و اون زیادی گُنگُ خشنه! ولی بلده چیکار کنه..! احمقانس ازش جلوی بقیه تو راهرو دانشگاه کتک بخوری ولی چند وقت بعد تو خونه ای که واسه دانشگاه با هم زندگی...

  • Infinity >>Zarry (Persian translation)
    20.1K 2.9K 44

    چيزي كه توي گذشتس , مقدمس. -شكسپير (تو ميتوني بدويي ميتوني قايم شي ولي نميتوني از گذشتت فرار كنى)

    Mature
  • soon (persian translation)
    7.1K 1.5K 23

    -چرا ادم میکشی؟ _چرا سوالی رو می پرسی که همه ازم می پرسن؟ -چون جواب نمیدی

    Mature
  • Ready to run(zarry Mperg)
    14.9K 2K 25

    "This time I'm ready to run I'll give everything that i got for your love" •••••••• هرکس ممکنه اشتباهي رو انجام بده... ممکنه با اشتباهش زندگیش رو تباه کنه یا اون اشتباه اونقدر خوب باشه که بهترین زندگي رو براش بوجود بیاره یه مرز باریك بینش وجود داره... مرزي که هري؛دقیقا نمیدونست توي کدوم قسمتش وایستاده.. انگار هیچ وقت...