Legionnaire(L.S) [Completed]
" دوتا زندگی واسم ساختی : زندگی فوتبالی ، زندگی پر از عشق"
" دوتا زندگی واسم ساختی : زندگی فوتبالی ، زندگی پر از عشق"
[Completed] *Under edit* هری به خاطر دوست صمیمیش و تصمیمهای غلط اون وارد ماجرایی میشه که باید از تنها دارایی به جا مونده ازش مراقبت کنه. اما ورقها تکتک برمیگردن و میفهمه واقعیت هیچوقت اون چیزی نبود که فکرش رو میکرده. وقتی تنها چیزی که حس میشه درده، چه میشه که یک نفر مرهم باشه؟ پینوشت: در این کتاب تمرکزی رو...
Can you feel the things I feel right now with you Take my hand There's a world I need to know ~~Little Stranger
پول....پول....پول....همه چیز بر مبنای پول . شهرت، درمان، خوشبختی، آسایش، امنیت، رفتار، قضاوت، محبت، غم، شادی، کمک، صبر، عجله، چشم پوشی، خطا، درست، غلط..........و حتی........تحصیلات. پس میتونم این دو خطو توی نصف خط خلاصش کنم. زندگی بر مبنای پول.....آره اینم یه نوع زندگیه....زندگیهه که برای بدست آوردن پایش ( پول ) دست ب...
اونا عاشق هم شدن اما باید یاد بگیرن عشق تنها دلیل برای باهم بودن نیست پس باید برای باهم بودنشون دلایل دیگه ای داشته باشن... Larry Stylinson Fanfiction start: 94/12/1
اشتباهات ما،مثل زمين خوردن مي مونن،گاهي ما خودمون زمين ميخوريم و گاهي ديگران ما رو با اشتباهاتشون زمين مي زنن؛اما حالت سومي هم وجود داره،حالتي كه ما خودمون اشتباه مي كنيم تا زمين بخوريم! لويي دوبار توي زندگيش اشتباه كرد؛اولين بار يكي ديگه رو زمين زد،اولين اشتباهش نابودش كرد ولي دومين اشتباهش اونو از نو ساخت،با اين تفا...
_گفت : جرأت یا حقیقت؟ +گفتم : مگه فرقی هم داره؟ _گفت : نه +گفتم : حقیقت؟ _گفت : دوسم داری؟ +گفتم : میشه جرأت رو انتخاب کنم؟ _گفت: باشه، جرأت! توو چشام زل بزن... "Cover by :IWontBeThe One
-تو..تو باهام چیکار کردی؟من ..من..نمیتونم مثه قبل باشم +من لویی جدید رو دوست دارم -هری.. +هیشش دوستت دارم
داستانى كه لويى توش پسره رييس جمهوره انگليسه... ولى چه اتفاقى ميوفته بعد از اينكه هواپيماهى كه لويى توش بوده سقوط ميكنه و لويى خودش رو توى يه جزيره پيدا ميكنه؟؟ داستانه خودمه گايز
هری و دوستای تاپش بچه های زد بازی داستانی متفاوت از هری و.... آیا لویی عشقشو به دست میاره؟
اردوی تابستانی! لویی باخودش فکرمیکرد از خونهای که براش حکم جهنم رو داره دور شدن ازش بهتره!!ولی چه اتفاقی میوفته که پشیمون میشه و تنها آرزوش برگشتن به همون جهنمه!!! Warning:Self harm and mentions of rape. if these attend you please don't read it.
تنها تو یه شهر و خوندن تو یه بار نمیتونه زندگی ایده آل کسی باشه..اما زندگی میتونه واست نقشه هایی داشته باشه.. حتی میتونه به یکی از اعضای بزرگترین بوی بند دنیا تبدیلت کنه! و بهت بفهمونه که عشق پیدات میکنه..مهم نیس هرکجای دنیا که باشی...
اولين فن فيك من!! وقتي در زندگي لويي و هري يك اتفاق غير منتظره ميوفته!
***تو کل زندگیش پوچ بوده،بی معنی بوده،یه عوضی بوده! اگه بخواد حساب کنه با چند تا دختر خوابیده و بدبختشون کرده،حساب از دستش در میره! حالش از رابطه با دخترا بهم میخوره ولی دیگه عادت کرده هرشب با یکی بخوابه! پدرش یه سرمایه دار خیلی بزرگه که میخواد پسر 20 سالشو یه کم عاقل کنه!چجوری؟به عنوان نماینده ی خودش تو یه بیمارستان...
.. -میدونی اولین باری که دیدمت چی توجهمو جلب کرد؟ سرمو تکون دادم.. برگشت و به پشتش خوابید.. بعد اینکه با ورنون از پیشم رفتین اولین چیزی که تو ذهنم جرقه زد این بود.. -OH he was blue.. لبخند زدم و چرخیدم سمتش.. -چشمات همون رنگ آبیه مورد علاقم بودن و تو همون لحظه که بهشون فکر کردم یه چیزی رو حس کردم که دوستش داشتم و بعد...