●▬▬๑۩۩๑ŁÅșț~§ùñ๑۩۩๑▬▬●
-پنج سال دیگه خورشیدی تو اون اسمون لعنتی نیست بعد تو نشستی سوجو میخوری ؟ +فکر نکنم اجازه حرف زدن داشته باشی کلوچه خدارو شکر کن به جای سوجو خوردن من تو چیز دیگه ای نمیخوری . ~~•~~
-پنج سال دیگه خورشیدی تو اون اسمون لعنتی نیست بعد تو نشستی سوجو میخوری ؟ +فکر نکنم اجازه حرف زدن داشته باشی کلوچه خدارو شکر کن به جای سوجو خوردن من تو چیز دیگه ای نمیخوری . ~~•~~
[کامل شده] "رَندی" داستان آدم هایی که گذشته شون اونها رو افسار گسیخته کرده. ¬افسارگسیخته ¬ ___________________ _مطمئن باش توی اون اداره کسی رو به اندازه من پیدا نمیکنی که بخواد کل خشابش رو توی دهنت خالی کنه.... مراقب حرفات جلوی من باش عوضی، درسته مدرک قانونی برای قتل هات وجود نداره ولی خوب میدونم چه کارهای ازت بر میا...
>name : Holy and UnHoly >couple : VMin / NamJin / suga×hyri >genre : fantazy(werewolf , vampire) / angst / >romantic / general >writer : farnoosh
" می دونم سخته، می دونم قراره اشک بریزم و زجر بکشم، می دونم قراره هزار بار ارزو کنم فقط تموم بشه، می دونم قراره شبا با نگرانی بخوابم ولی شاید یه روزی بگم ارزششو داشت، شاید راه من سخت تر از بقیه اس چون نتیجه ی بهتری داره." مردم به من میگن پسر ماه فکر می کنند من یک هیولام یا یک افسانه؟ همونطور که می بینید من نه می خ...
🍷خلاصه: کیم تهیونگ دانشجوی رشته روانشناسیه و قراره برای پایان نامهاش، درباره یک بیمار روانی تحقیق کنه. عاشق نقاشی کشیدنه و به طور اتفاقی یک فرد نقابدار داخل تمام نقاشیهاش مشترکه و هیچ ایدهای در رابطش نداره! جئون جونگوک. معروف به خرگوش دیوانه. اون ادعا میکنه دیوانه نیست و بهبود پیدا کرده و اونقدر طبیعی نقشش رو با...
جانگکوک فکر میکرد نگرانی های دوست پسرش برای مبارزه اون شب مثل همیشس اما وقتی وارد رینگ شد فهمید اون اخطار ها بی دلیل نبودن... _________ وانشات ویکوک با اسانس یونمینD: همراه کمی صحنه های اسمات😓🔞
فیک «نماد» • کاپل اصلی : تهکوک ( سوییچ ) , کوکمین -» هردو کاپل اصلی هستن و هر کاپل یه پایان متفاوت داره ! • کاپل های فرعی : یونجین ، نامجین ، سوپ • ژانر : روانشناسی ، مافیا ، رمزآلود ، اسمات • چنل : KookieFamilYY • توضیح : تهیونگ پسر رییس بزرگ ترین سازمان مافیای کل کره هست و جونگ کوک صمیمی ترین دوستش از زمان کودکی...
"هی جونگ کوک میشه لطفا باهام حرف بزنی؟" ''م_من هم_همیشه باهات ح_حرف میز_زنم ته ته'' چی میشه اگه پسر بد مدرسه، کیم تهیونگ، بخواد به جونگ کوکی که نمیتونه حرف بزنه کمک کنه؟ اما تهیونگ یه راز کوچولو داره... +این فیک روند اصلیش از پارت 7 به طور جدی شروع میشه و پر از سوپرایزه! پارتای اول بیشتر جنبه ی طنز و کیوت داره>~< خودم...
"بهار به سمتت اومد... ولي براي من زمستون سر رسيده ... " روز های اپ: متاسفانه نویسنده با بیماری رایترز بلاکی رنج میبره ولی قول میده بچه خوبی باشه بنویسه و اپ کنه*-*
Be Selfish In Love •• [ Completed ] -تو دستمو گرفتی تو نجاتم دادی.. صادقانه دوستم داشتی و بهم محبت کردی و عشق دادی و من نمیدونم چجوری باید محبت هات رو جبران کنم.. چجوری باید تمام خوبی هات رو بهت برگردونم... -ʙʏ ᴍᴇ & @Moonlike_Rmy🍃🌙 -ᴛᴇʟᴇɢʀᴀᴍ ᴄʜ ᴜᴘ: ᴠ_ᴋᴏᴏᴋɪ _ @v_kookific🍃 -Cᴏᴠᴇʀ ʙʏ: @CallMeHistoria 💜 Start: 05/04...
"تو گناه منی" 'توام گناه کاری' GENRE:scientification.horror.bdsm.smut.happyend COUPLE:vkook(main)sopemin.namjin *UNSPECIFIED TIME FOR UPDATING
مجموعه چند جلدی های آموزشی من در مورد مسائلی که جای دیگه ای توضیح راحتی در مورد شون پیدا نمی کنید... از اونجایی بیشتر فیک نویس ها ژانر های ادبی رو نمی شناسن و بیشتر بر اساس ژانر های سینمایی فیک می نویسن من هم بجای معرفی ژانرهای ادبی ژانر های سینمایی رو معرفی میکنم که تو مواردی تقریبا شباهت دارن به نوع ادبی شون با این...
**چاپ شده توسط نشر مانگا شاپ | تابستان 97 ** بخش اول از مجموعه ی چند جلدی های آموزشی من در مورد مسائلی که جای دیگه ای توضیح راحتی که به طور ساده بیان شده باشه در مورد شون پیدا نمی کنید... چطور بنویسیم! یا... چطور بهتر فن فیکشن بنویسیم!
این چیزیه که تو رو مین یونگی و منو جانگ هوسئوک می کنه A sope fanfiction Genre : [ Romance-Drama-Smut-School life] Book 2 of The One series این کتاب داستانی مستقل از کتاب اول رو داره و می تونین بدون نیاز به پیش زمینه این کتاب رو بخونین
Memories of buried dreams of two psychical 📿 🔻 +عشق ما...به جایی نمیرسید...تو یه خلافکاری...یه قاتلی...چطور میتونستم عاشقت باشمو باهات زندگی کنم؟عشق ما پایان خوشی نداره... نامجون با خشم اسلحه و از پشته کمرش در اورد و سمته جین گرفت و با صدای دورگه ای گفت: - پایانو نشونت میدم...همین جا...همین الان... بنگ! صداي گلوله ه...
عشق یه همچین کار هایی با آدم میکنه. +دیگه شوگا و جیهوپی وجود نداره. به عنوان یونگی زندگی کن. +من باید مسئولیتم در قبال همه رو انجام میدادم. فکر کردی راحت بود؟
سه گانه ی my fucking life : فصل اول : my little big brothers فصل دو : the change up فصل سه : tears خلاصه فصل اول : جونگکوک راز بزرگی داره که از هیونگ هاش پنهانش میکنه ... ولی اتفاق جادویی که شب تولدش رخ میده درها رو به روی گذشته اش باز میکنه و همه چیز رو تغییر میده ...
(Completed) خاطرات مبهم! خاطراتی که باعث شد پسر بی گناهی مثل جیمین وارد بازیِ ناعادلانه ای بشه . بازیی که فقط مافیایی مثل جانگ کوک برنده میشدن . جیمین فقط میخواست به خواسته اش برسه ، خواسته ای که برای براورده کردنش باید به جانگ کوک نزدیک میشد. نزدیک شدن به جئون جانگ کوک ، رئیس بزرگترین باندِ مافیا یک تصمیم غلط بود ول...
__________•__________•__________ جونگ کوک به خاطر وصیت نامه مادرش که گفته بود باید تو یه فیلم گی بازی کنه، تصمیم میگیره داخل فیلم ( گی) که بهش پیشنهاد شده بازی کنه و موضوع وقتی جالب میشه که کوک نقش مقابلش رو میبینه و..........
ده سال از ازدواج کیم نامجون و کیم سئوکجین گذشته حالا اونا والدین پنج تا بچه قد و نیم قدن کیم یونگی هشت ساله به عنوان بزرگترین برادر به دنبالش کیم هوسئوک هفت ساله دومین هیونگ کیم جیمین و کیم تهیونگ چهار ساله دوقلوهای پر دردسر و در نهایت کیم جانگ کوک یک ساله این داستان روزمرگی ها و مشکلات خانواده پر جمعیت و دوستداشتنی ک...
داستان درمورد تهیونگ پسر غمگینی است که عشقش را بخاطر قمار از دست داده و بعد از مدت زیادی عذاب وجدان پسری با شباهت بسیار به آن عشق مرده در زندگی او وارد میشود ...
زندگي هميشه طرف شما نيست نه حتي خانواده اتون يا دوست ها هيچكس،توي اون لحظه نميبينه كه شما داريد از چه چيزي گذر ميكنيد وقتي كه ترس ها بر شما غلبه ميكنند و عشق ميميرد يك قول،ميشكند و خاكستر يك رز همچنان روي زمين باقي مي ماند يك بوسه سهم هر فرد شده اما جدايي نزديك است ....................... كاپل اصلي : يونمين كاپل فرعي...
+بزار بیبیت باشم -پس صدام کن! +د...ددی -بیبی ددیو میخاد؟ +زیاد!! |و چی میشد اگه هرگز نمی دیدمت| 𝔄𝔯𝔢 𝔶𝔬𝔲 𝔞 𝔴𝔞𝔱𝔠𝔥𝔢𝔯 𝔬𝔯 𝔞 𝔭𝔩𝔞𝔶𝔢𝔯? . Tip:this is a smut fanfic (+18) Couples:vkook-hopmin-namjin-sope Geners:smut-fun پ.ن:(عمده این فیک به صورت فانه)همه چیز مشخصه پس لطفا سوال بی مورد مخصوصا درباره کاپلا...
هکری که قلبش هک شد... ɢᴇɴʀᴇ : ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ , ᴅʀᴀᴍᴀ , ᴍʏsᴛᴇʀʏ ᴄᴏᴜᴘʟᴇs : ᴠᴋᴏᴏᴋ , ᴋᴏᴏᴋᴠ [sᴡɪᴛᴄʜ] , ʏᴏᴏɴᴍɪɴ , ɴᴀᴍᴊɪɴ ᴡʀɪᴛᴇʀ : ᴘʜᴀɴᴛᴏᴍ
《کاملشده》 داستان از اونجایی شروع میشه که جئون جونگکوک از بوسان اومده تا توی سئول درس بخونه و به همه دروغ گفته که وضع مالیش خوب نیست تا دوست واقعی پیدا کنه و یه روز وقتی میره دندون پزشکی میفهمه که دندون پزشکش زیادی جذابه و بعد از مشورت کردن با جیمین صمیمیترین دوستش و هم اتاقیش، یه پیشنهاد عجیب به دندون پزشکش که ازش ۱۲...
خونه رو ترک کردم. تمام چیزی که اون روز با خودم داشتم کوله پشتی و تخته اسکیتم بود، به علاوه ی مبلغ نسبتا قابل توجهی پول که پدر بزرگم برام به ارث گذاشته بود. خوشبختانه سن قانونی در مورد وراثت تو کشور من 16 سال بود و وقتی دو ماه پیش پدر بزرگ ما رو ترک کرد پول نسبتا زود به حساب من واریز شد. بنابراین دیگه دلیلی نداشت که او...