words
تا ابد که نمی تونی فرار کنی .. می تونی؟
لی لی عزیز با آرزوی تو رویا گرفتم در عرض چند ماه تمام تلاشم را کردم تا بهانه ای داشته باشم که بتوانم اندکی باتو حرف بزنم سعی کردم خودم را کشتم، تا حداقل بتوانم شانسی هرچند کوچک برای دیدنت در دنیایی دیگر بمن دهی، تا مرز جنون رفتم تو همچنان بمن کور بودی و وقتی بخود آمدی اجازه ندادی حرف بزنم، حتی لبخندهای همیشگی ات که هم...
هیچ آرزویی ساده نیست...شاید زندگی هارو عوض کنه... هیچ کس تنها نیست.شاید فقط دیگرانو فراموش کرده.شاید... پریزاد هیچوقت تنها نبوده،جنگل همیشه پشت پریزاد میمونه. پری ها وجود دارن...اینجا،توی جنگل ممنوعه... پریزادِ پرنده ی داستان من فقط سر یک کنجکاوی کوچیک زندگی پنهانی و پر دردشو از دست خواهد داد و فردی وارد زندگیش میشه...