Select All
  • What Is Love Like?
    105K 14.6K 64

    ابتدا هیچ بود و هیچ، سپس خاموشی و جاوادن و بعد از آن سرزمین متحد.. اتحادی بر علیه عشق. نگاهم به آن طرف میدان افتاد، چشمانش مرا طلب میکرد و لبانش نامم را بر لب می‌آورد. نگاهم را دزدیدم، به سرزمینم چشم دوختم و بعد از آن به زمین سرد. دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتم، از آسمان خون می‌بارید و میدان بوی خاک خون خورده می‌د...

    Completed  
  • 3_My little angel
    3.7K 358 7

    کیم نامجون رپر ، اهنگ ساز و لیدر موفق ترین بوی بند کره ای بود اما یک روز به صورت اتفاقی از بالای استیج به پایین پرت میشه و توانایی راه رفتن و از دست میده... گروهش به خاطر این اتفاق دیسبند میشه ... اما چه اتفاقی برای کیم نامجون میوفته ...؟

  • Violet 〰️ Vkook
    3.2K 627 5

    تهیونگ و جونگ کوک تو دنیایی زندگی میکنن که در زمان تولدشون به اونا تعداد کلماتی که میتونن کل زندگیشون حرف بزنن داده میشه.. حالا چی میشه اگر تهیونگ با فقط با 50 تا کلمه به دنیا بیاد؟ -------- اون برام مثل گل بنفشه بود... اولین نشونه بهار.. اولین نشونه شروع دوباره... اولین نشونه تغییر.. ------- -میدونستی بنفشه نماد...

  • DREAM ~ BTS ✔
    31.7K 5K 30

    چی میشه اگه اعضای بنگتن باشن اما بنگتنی نباشه؟! [کامل شده] کوکوی + یونمین خلاصه: چی میشه اگه اعضای بی تی اس باشن اما بی تی اس نباشه؟ چی میشه اگه هرکدوم درحال زندگی خودشون باشن بدون اینکه همدیگه رو بشناسن؟! چی میشه اگه سختی آیدول بودن و دردسرهای عاشقانه اعضا باعث به وجود امدن یه ارزو تو ذهنشون بشه؟! آرزوی اینکه انسان...

    Completed  
  • The angle of my heart [Completed]
    98.5K 14.3K 21

    کاپل : kookv ژانر : smut . Romance. Daddy kink . Fantastic خلاصه : تهیونگ فرشته ی طبیعیت یهو یه ماموریت عجیب بهش میخوره اونم اینه که برای محافظت از جونگکوک به زمین بره .. اما تهیونگ میتونه مواظب جونگکوک خشن و افسرده ای باشه که تازه عشقش رو از دست داده ؟ آپ: تمام شده ... لینک چنل : @Taekook_area

  • 𝐃é𝐣à 𝐯𝐮 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕
    366K 57.7K 35

    [در حال آپ] دژاوو حالتی از ذهن است که در آن فرد پس از دیدن صحنه‌ای احساس می‌کند آن صحنه را قبلاً دیده‌است و در گذشته با آن مواجه شده‌ است. و این همون جریان زندگی بود! آدم درست رو در زمان درست جلوی روت قرار می‌داد!... و لحظه آخری که تهیونگ داشت از کافه خارج میشد در حالی که میل وافری برای از خوشحالی فریاد زدن داشت و...

  • Agust D 1
    95.2K 16.8K 45

    فیک ترجمه شده.کامل شده. روز شوگا به اندازه کافی بد هست. دیگه لازم نیست دزدیده بشه و برگردونه بشه به همون کاری که خیلی سخت تلاش کرده ازش فرار کنه. مخصوصا وقتی با یه موقرمز پرحرف روبرو میشه که به نظر اصلا از یونگی نمیترسه،یه دکتر خوش قیافه که قبلا میشناخته،یه موچی کوچولوی اغواکننده که واسه این دنیا زیادی عزیز و خطرناکه،...

    Completed   Mature
  • My Red Wine
    50.9K 6.1K 22

    -دوسش داری مگه نه..؟من میدونم که تو از این خوشت میاد، اعتراف کن. بهم اعتراف کن واین، میدونم.. تو از گرمیه نفس من روی تنت خوشت میاد... +تو... تو میدونی.. ک دوسش دارم.. 'گرمیه نفسای اون مرد.. هربار درست زیر گوش من.. چشمای گرسنه و سردش.. من.. من چطور میتونم نخوامش..؟'

  • 𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕
    685K 92.3K 26

    [ کامل شده] + اسمت چیه؟ _ لوسیفر + مثل شیطان؟ پسر کوچولو در حالی که با چشم های گرد براقش به مرد خیره بود زمزمه کرد... _ دقیقا مرد نیشخندی زد و مثل پسر کوچولو آروم زمزمه کرد... + اسم من جونگ کوکه ولی من کوکی رو ترجیح میدم _ چه مخفف احمقانه ای! + احمقانه یعنی چی؟ پسر کوچولو با چشم هایی که کنجکاوی رو منعکس میکردند پرسید...

    Completed  
  • Wicked for Your Voice || Vkook √
    159K 19.6K 33

    عشق تو برای من یه سوال بود. یهو یه روز از یه جا پیدات شد و من رو عشق خودت صدا کردی. راه میرفتی و جار میزدی که من عشق توام با اینکه قبلا اصلا همدیگر رو ندیده بودیم. و تو نمیتونستی صدای اعتراض من رو بشنوی. نه اینکه مشکلی نداشته باشم، نه! حقیقت این بود که من نمیتونستم حرف بزنم. شرارت رو توی چشمات میدیدم. تو اون چشمای مشک...

    Completed  
  • OutCast
    994 126 7

    witness is typing... زندگی... طول کشید اما بالاخره معناش رو فهمیدم... عمیقا درکش کردم و شاید همون لحظه بود که ترسیدم... وحشت کردم... اون لحظه زیر بارونی که فقط گل و لایش بهم رسیده بود، آرزوی مرگ کردم... زندگی پوچه... شاید واسه همین آدما به هم وابسته میشن... فقط میخوان اطرافشون با عروسک خیمه شب بازی پر کنن... شاید میخو...

  • Last decision
    126K 10.1K 41

    Last decision : تصمیم آخر ژانر : عاشقانه - درام -انگست -جنایی -اسمات - معمایی ‌خلاصه‌ای از فیکشن: درد؟ کینه؟ انتقام ؟ تو نمیتونی همه رو با هم درک کنی و باهاشون بزرگ بشی چون یه بچه ی پنج ساله نیستی که پدر و مادرش رو جلوی چشماش به قتل رسوندن --- چی میشه اگه انتخاب های زیادی نداشته باشی؟ چی میشه اگه آدم های اطرا...

    Completed  
  • House Of Cards
    489K 45.8K 44

    جونگکوک وارث بدنام ترین امپراطوری مافیا در سرتاسر سئول تهیونگ پلیس تازه کاری که از طرف تیمش برای نابودی این امپراطوری به عنوان مامورمخفی فرستاده شده "قانون رو بلدبودی و بازی کردی، دونستن اینکه مغلوب شدی دیوانه کنندست." ♤♡◇♧ نویسنده این داستان Sugamins هست و من فقط ترجمه کردم. 🔞اخطار داستان رو حتما بخونید. VMinKook

    Completed  
  • Free Fall🍁
    1.8K 395 15

    +داستانمون چه رنگی باشه یونگی؟میخوام سفیدش کنم تا خاص باشه~ چون داستان ترسناکیه! تو قاتل قلبمی و من بدون اینکه بفهمم مقتول داستان شدم. _چرا هنوز تلاش میکنی تا با رنگ سفید اون لکه های سیاه ننگ خاطراتتو رو از بین ببری؟؟؟ سفید رنگ قشنگیه ولی همه ی کثافت کاریای تورو جمع نمیکنه. و اینجوری شد که عشق ما بی رنگ باقی موند... ب...

    Mature
  • Till Time Stops Us
    120K 21.4K 28

    اگه هیچ وقت ملاقاتت نکرده بودم یعنی الان داشتم چیکار میکردم؟ بدون اینکه بدونم این حس چه معنی ای داره.. کجا اواره و سرگردون بودم؟؟؟ به لبخندت ایمان دارم چون قبل از اینکه متوجه بشم خودم رو کنارت پیدا کردم.... چه اتفاقی قراره برای جانگ کوک بیچاره بیفته که از خونه رانده شده و دنبال کار میگرده وقتی با یه چهره از تاریکی و ن...

    Completed  
  • Take My Last Breath Away
    6.6K 1.5K 24

    آیا چیزی به اسم نفس کشیدن وجود داشت؟ مرز فراموشی ها را چگونه بدون مرگ میتوان جست و جو کرد؟ بی خاطره بودن برای او چیز ساده بود.... اما آینه حقیقت چیز دیگری را پنهان کرده بود! 💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 _بهت اعتماد دارم! _از اولم نباید بهم اعتماد میکردی چون من حتی خودم به خودم اعتماد ندارم! تهیونگ به خاطر گناهی که انجام داده...

  • Fʀᴀᴜᗪsᴛᴇᖇs | Kᴏᴏᴋᴠ
    44K 7.5K 32

    FʀAᴜᴅsTᴇʀS || حقه باز (فصل اول تکمیل یافته. فصل دوم در حال آپ) اسم‌ من کیم تهیونگه. تو یه خانواده سطح متوسط رو به بالا زندگی میکنم. از نظر مالی مشکلی نداریم،یه خواهر دارم به اسم ته یون که ۶ سال ازم کوچک تره و ۱۲ سالشه! یه خانواده عادی با یدونه مامان و یدونه بابا! این تا زمانی بود که یه شب یه پسر اومد و چهار گوش خانواد...

  • Espresso
    73.6K 9.2K 27

    جونگ کوک یه آدم معمولیه و تو درست کردن قهوه حرفه ایه حالا چی میشه اگه این انسان جفت یک گرگ آلفای عوضی باشه ؟؟؟؟؟؟

  • Destiny |Minyoon| (Completed)
    125K 17.7K 101

    نام فن فیکشن : سرنوشت کاپل ها : تهکوکگی ، مینیون ، تهکوک ژانر : رمنس ، اکشن ، اسمات ، تریسام ، جنایی ، معمایی و روان گردان رده سنی : +۱۸ خلاصه : داستان درباره ی زندگی مین یونگی هست که چطور از کیتن لوس ددیاش تبدیل به یه قاتل تحت تعقیب پلیس میشه . ❌پارت ها کوتاهن ❌( ولی در عین حال زیادن )

    Completed  
  • Hidden Badge
    464K 37.5K 19

    Genre: omegaverse/smut/romence/fluff Up:کامل شده خـلـاصـه فـیـکـشـن ↧ جـونـگ‌کـوک 🎃 یه گرگ سـفـید امگاست که بعد ازهیجده سالگی نشون جفتش رو بدنش ظاهر شده اما جفتی وجود نداره....این در حالیه که هیچ امگایی 🌝 بدون حضور جفت، نشونش ظاهر نمیشه...در همین بین هم یکی از گرگ های سـیـاه ⚫️ که نوع برتری از گرگ ها هستن و هر کدوم...

    Completed   Mature
  • 𝗪𝗂𝗇𝗀𝗅𝖾𝗌𝗌 𝗔𝗇𝗀𝖾𝗅
    35.7K 4.9K 21

    ☽︎فرشته‌ی بی‌بال☾︎ گرگ سفید بعد از سالها دوباره درون بدن امگای مردی تناسخ پیدا کرد، و اون کسی نبود به جز کیم تهیونگِ ملقب به رز سفید! کیم تهیونگی که زندگی پر رمز و رازی داشت و به دنبال انتقام بود. انتقام زخم های روحش، انتقام زخم های قلبش... اما هر چقدر که می‌گذشت به مرگ دردناکش نزدیک تر میشد. و تنها راه نجاتش مارک شدن...

    Mature
  • HOPE
    17.2K 2.2K 16

    [متوقف شده] kookv:main couple Side couples: Namjin Yoonmin written by Kinza244 Translated to Persian * چرا همیشه باید به خاطر چیزیکه تقصیرم نیست‌ زجر بکشم؟* _ته...عشقم...صدمه دیدم...عشقت بهم صدمه زد! _اون منو دوست نداشت!ازم استفاده کرد برا اون*** +بهم گفت تو برخلاف ظاهرت یه قلب کریستالی داری... ولی تو همین حالاشم اون...

  • Letter from jin | Completed
    5.9K 1.2K 5

    سلام... من جین هستم اگه داری این نامه رو میخونی احتمالا اتفاق خوبی برام نیوفتاده... البته از نظر بقیه! از نظرم خودم که خیلی خوبه چون بالاخره حرف هام مهم شده و یکی داره به حرفام گوش میده... آره، طبیعتا وقتی میمیری تبدیل به سوژه ی جذابی برای اهمیت دادن میشی ولی اگه اون شخص من باشم... اوه عزیزم راستش حتی الان هم امیدی ند...

    Completed  
  • Leica
    60.2K 11.9K 18

    • Name : Leica 📷 • Couple : Vkook • Writer : Ziwon • Summary : یک دوربین! همه ی آنچه که سرنوشت برای گره زدن آن دو در سال ۱۹۵۱ نیاز داشت، یک دوربین بود و همه ی آنچه این گره را می گشود٬ جنگ؟ عاشقانه ای در دل جنگِ میان دو کره!🚢

    Completed  
  • POLYMERIC
    478K 59.5K 40

    تهیونگ گرگینه ی چند رگه ایه که تمام زندگیش رو به امید پیدا کردن جفتش گذرونده. چی میشه اگه جفتش اونو نخواد... ژانر: امگاورس، هیجان انگیز، رمنس، اسمات

    Completed   Mature
  • Story of my life
    26.3K 2.2K 9

    +زود باش بگو! _چیو؟! +اینکه دوسم داری! _دیره!خیلی دیره! کاپل:vkook🔞

  • My prince
    96.8K 11.8K 26

    کیم تهیونگ پسر مدیرعامل شرکت کیم و مدل مشهور در کره با پسر خجالتی،مهربون،و مسئولیت پذیری به نام جئون جونگ‌کوک نامزد میکنه. *اون از زندگیمم مهم تره تهیونگ...نمیخوام کسی به برادرم آسیب بزنه...* جئون جون گی **نگران نباش هیونگ...بهم اعتماد کن...هیچ کس نمیتونه به بانیه من صدمه بزنه...** تهیونگ

  • BROTHERS [Per translation]
    13.4K 510 2

    چی میشه اگه خانواده ی کیم تهیونگ بهش بگن که یه پسر به فرزند خوندگی گرفتن و اون پسر قراره برادر جدیدش بشه؟ I do not own the book:)

  • ʚ𝙈𝙮 𝙨𝙬𝙚𝙚𝙩 𝙙𝙞𝙨𝙖𝙨𝙩𝙚𝙧ɞ
    283K 40.4K 66

    [C O M P L E T E] نویسنده:ماری کاپل ها: یونمین ویکوک نامجین ژانر: هیبرید،کمدی، فانتزی، فلاف، کیوت،اسمات،امپرگ این مجموعه تشکیل شده از ۴ فصل: فصل اول: my mochi kitty تمکیل شده_ یونمین خلاصه: یونگی هیچ وقت فکرشو نمیکرد اوردن یه بچه گربه ی کیوت اون رو به کجا ها بکشونه..... فصل دوم: my kookie bunny تکمیل شده_ ویکوک خلا...

    Completed  
  • Capricious boy
    32K 4.6K 6

    تو یه حرکت سریع بلند شد و صورتش رو تو فاصله یه اینچی پسرک زیبا نگه داشت... چهرش بانمک بود توام با غرور و سرزندگی خاموشی که منتظر تلنگر بود... چشمای درشت و لبای قلوه ای... دقیقا استایل نامجون بود! سوالی که براش پیش اومده بود و مغزش رو مث خورده داشت میخورد... *چطور تا الان سالم مونده و مث یه الماس داره مقابلم میدرخش...

    Completed