Call me daddy
🔞🔞 Couple : Yoonmin,Namjin, Vkook Gener : Smut, Harsh, Romance [ Completed] ; [ پایان یافته] یونگی: میدونی چیه جیم؟! تو باید درد بکشی وقتی صورت خیس از اشکت رو میبینم خشم و نفرتم کمتر میشه فرار؟! بچه تو نمیتونی از فرشته ی مرگ فرار کنی!
🔞🔞 Couple : Yoonmin,Namjin, Vkook Gener : Smut, Harsh, Romance [ Completed] ; [ پایان یافته] یونگی: میدونی چیه جیم؟! تو باید درد بکشی وقتی صورت خیس از اشکت رو میبینم خشم و نفرتم کمتر میشه فرار؟! بچه تو نمیتونی از فرشته ی مرگ فرار کنی!
[کامل شده] کاپل: یونمین، نامجین، کوکوی ژانر: امگاورس، امپرگ، گرگینه، فلاف، اسمات ترجمه توسط: SHin خلاصه: جیمین یه امگای نادره که خاطرهای از گذشته نداره و فقط اینور اونور می چرخه. یونگی هم آلفایی هست که با ورود جیمین به دستهی خودش عصبانی میشه... یا شایدم خوشحال؟ This book is just a translated version. The original o...
مین یونگی رئیس بزرگترین گنگ سئول توی پارتی کلاب همسرش یه دانشجوی 20 ساله رو به فاک میده و نمیتونه فکر کردن به لذت رابطه داشتن باهاش رو از ذهنش خارج کنه. پارک جیمین ناخودآگاه درگیر قرارداد بیدیاسامی میشه که تا به حال چیزی ازش نشنیده. پانزده سال تفاوت سنی، یه رابطهی فعال جنسی و همسر یونگی میتونن از شکلگیری احساسات...
داستان كوتاه -------------------- ١. بالاخره پشت سر پسر ايستاد.بزاق دهانش رو قورت داد و نگاهي به نقاشي انداخت.تابلو از رنگ هاي مشكي و سفيد و قرمز پر شده بود.رنگ هاي درهمي كه انگار بدون دقت و هدف بر روي بوم ريخته شده بودن. • ٢. ميخواست حساب كنه.صندوق فقط يكم ازش فاصله داشت اما همون جا بود كه قولش رو به ياد اورد.ديگه از...
تهیونگ یکی از جذاب ترین، سردترین و البته خشکترین پسر دانشگاست ک زندگی سختی داشته و داره با دیدن اون پسر خجالتی و کم رو، خیلی درس خون، بینهایت جذاب و با اون چشمای خرگوشیش تو همون *نگاه اول* همه چیزشو به اون پسر باخت بدون اینکه بدونه اون پسر هم همین حسو راجع بهش داره یا نه. چی میشه اگه ی روز...؟
وقتي كه جيمين ميفهمه ميتونه روح هر موجوديو ببينه وقتي توي خونه ي جديدشون شوهر خواهرش توسط يك روح كشته ميشه و جيمين تنها كسيه كه اخطارهاي روح توي خونرو ميفهمه و مهم تر اينكه اون روح نسبت نزديكي باهاش داره و بايد مشكلش رو حل كنه تا بتونه به زندگيه بعديش بره و خب حل كردن مشكل شايد با كمك دوستش يونگي راحت بنظر بياد ولي...
" من این مرثیه رو بر اساس احساساتم در قبال این کتاب سرودم ، و تقدیم به شما میکنم. من شمارو دوست دارم. مین یونگی. "
زمان | Time خلاصه: پارک جیمین ناراحت و تنهاست؛ پارتنری که 15 سال باهم بودن، از نظر احساسی و فیزیکی بعد از سالها سواستفاده و سورفتار اون رو رها کرد و روش اثر بدی گذاشت و باعث شد توی تمام زندگی همچین احساس سنگینی داشته باشه. اون آرزو می کنه یه شانس دیگه برای برگشت به عقب داشته باشه و توی اون زمان که تو دبیر...
Yoonmin ff. In which Park Jimin is in love with his best friend, Min Yoongi.
جیمین هرروز صبح برای یونگی نامه ی کوچیکی مینویسه و اون رو روی یخچالشون میچسبونه. اما چی میشه اگر یونگی نبینتشون و روی یخچالشون پر بشه از برگه نوت های صورتیِ کوچک؟ معنی اسم فیکشن : خواستن یا آرزوی داشتن چیزی که رسیدنی نیست.
با حس دستای کسی که صورتشو نوازش میکردن اروم چشماشو باز کرد. اطراف شو از نظر گذروند و چشمش به غریبه ای که کنارش نشسته بود -تو کی هستی...! سعی کرد از رو تخت بلند بشه ولی پاهاشو دستاش محکم به تخت بسته شده بودن! با عجز نالید: -توروخدا باهام کاری نداشته باش +واقعا جیمین؟؟ تو فکر میکنی من بهت صدمه میزنم؟ غریبه دستاش رو...
جیمین به صورت مخفیانه توی لاکر کراش سال بالاییش نامه میذاره. برای رو در رو صحبت کردن با کراشش زیادی خجالتیه. [چپتر ها کوتاهن] -جیمین: یه سال پایینی 15 ساله و یونگی یه سال بالایی 19 ساله ست. •ترجمه ی فارسی• Credit: btswritings
یونگی به خاطر تصادف سختی که ۱۵ سال پیش داشته هر شب با خاطرات جدیدش خداحافظی میکنه و به همون پسر بچه ۷ ساله که میخواست با خانوادهش به پیکنیک بره برمیگرده و جیمین باید هر روز دوباره با یونگی ۷ ساله سر و کله بزنه! کاور از: @Emethod ♡ این داستان برومنسه، فرندشیپ! اگه انتظار اسمات و رابطهی همجنس دارید، لطفا اسکیپ کنین