When night start •|• kookmin 🍷
تنها دو روز طول میکشه که نوزاد گرگ به حالت انسانی دربیاد و تا زمان بالغ شدنش به حالت انسان باقی میمونن تا بتونن گرگشون رو کنترل کنن پس تا زمانی که گرگش بیرون بزنه میتونه مثله یه انسان زندگی کنه Fucking kookmin fiction
تنها دو روز طول میکشه که نوزاد گرگ به حالت انسانی دربیاد و تا زمان بالغ شدنش به حالت انسان باقی میمونن تا بتونن گرگشون رو کنترل کنن پس تا زمانی که گرگش بیرون بزنه میتونه مثله یه انسان زندگی کنه Fucking kookmin fiction
-دنيا جاي كثيفي عه... -پر اَز غم...پر اَز نفرت...پر اَز كينه... -شايد با كمي عشق زيبا شه......💫🌙
کاپل اصلی کوکمین؛ویمین فرعی یونکوکهوپ ژانر:رمنس جنایی خشن زمان اپ نا معلوم از نبودنت کنارم دارم لذت میبرمD:
داستان درباره تشكيل روابط اشتباه..روابطي ك باعث فاش شدن رازهايي ميشه ك هيچوقت نبايدگفته ميشدن،هست. 🔞لطفا با توجه به درجه سني تون بخونين.🔞
"چشم هایی شب رنگ... نگاهی شیطانی... غرشی وحشی... هیبتی بیمناک... هاله ایی نامقدس... او یک اهریمن بود!"
همزاد داشتن میتونه برای بعضیا خیلی شیرین باشه،دونستن اینکه کسی میتونه بهت عشق بورزه و میتونه نگرانیاتو بفهمه،دونستن اینکه یکی هست تا همراهت زندگی کنه و تو زندگی کردن خودت تنها نیستی.برای همزاد ها نوشته شده که همدیگه رو ملاقات کنن. و کسی نمیتونه این سرنوشت مخالفت کنه میتونه؟ ولی خب فقط به حرف نیست که دردات ماله یه نفر...
جیمین فکر میکنه یه پسر معمولیه! یه پسر معمولی مثل بقیه اما کمی حساستر! اما انگار سرنوشت فکر دیگه ای برای اون داره جونگکوکی که از ناکجا آباد سر میرسه و جیمینی که توی مسیری پر از خطر قرار میگیره ژانر: فانتزی! عاشقانه! کوکمین❣️
يه مرزايي تو زندگي هست ك ادم بايد ببينتشون تا بفهمه نفس كشيدن چ معنايي ميده، يه مرزايي هست ك باعث ميشه بوي قهوه بپيچه تو دماغت و تو حس كني كه به گيرنده هاي بوياييت ميرسه و بعد مغزت و پر ميكنه، يه مرزايي رم نبايد ببيني تا لباش همونقدر پف پفي بمونن و دستاش همونقدر گرم ك روحتو ناز كنن و تو گريه كني و اشكات تو وجودش بخار...
میخوام با تو زندگی کنم ... حتی وقتی تبدیل شدم ... چون تو همیشه کنارم بودی ... وقتی بیشتر از هر چیزی نیازت داشتم ...
اتفاقاتی که تویه یه جنگل میوفته.... اتفاقایی که سرنوشت بعضیارو تغیر میده... هرچیزی هرجایی امکان داره باشه... فقط نباید بذاری با دستای باد رها بشه...
Genre:Romanse_smut_tragedi_Agnes Couple:kookmin Main couple:yoonmin_namjin فقط یه چیزی میخوام، این تیکه ها قلبم هست که له کردی بیا ببرشون من نمیخوامشون!
این مجموعه داستان زندگی جونگ کوک و جیمینه که از همدیگه دور میشن...
من آمده ام انتقام بگیرم... آمده ام دشمنانم را به زانو در بیاورم... تمامشان را تخریب میکنم... لزومی ندارد من همانی باشم که تو فکر میکنی... من همانی ام که حتی فکرش را هم نمیتوانی بکنی! زانو نمیزنم حتی اگر سقف آسمان کوتاه تر از قد من باشد... زانو نمیزنم حتی اگر تمام مردم دنیا روی زانوهایشان راه بروند!! من آمده ام که به ز...
انتهای هر مسیر نور امیدی در صدد شکفتن به روی خسته و رنجیده جان ماست... انتهای هر مسیر ، پاداشی عظیم چشم انتظار پذیرایی به روح دریده شده هر یک از ماست... و گاهی بلعکس چشمانمان را روی هم میگذاریم و خود را به مسیری که آغوشی باز در قالب دوستی مهربانو دلسوز انتظارمان را میکشد میسپاریم آغوشی باز.... اما از جنس تیغه ای فولا...
-"واقعا فکر میکنی تو دنیایی که آدما به خاطر هزار وون سر هم دیگرو میبُرن من یه هیولا حساب میشم؟" پسر مو نقره ای که صورتش حتی زیر نور زرد رنگ مصنوعی، عاری از زندگی به نظر می اومد یه قدم به جلو برداشت. اثر لبخند به طور کامل از روی چهره ش محو شده بود و چشماش کمی خیس به نظر می رسیدند؛ انگار برای تأیید شدن التماس می کردند. ...
جیمین یه دانش آموز معمولی و پاکه: بی گناه، جوری درس میخونه انگار به زندگیش وابستس، زندگی اجتماعی نداره،خانواده متعصب و بسیار مذهبی داره. اون به فرد فراموش شده توی جهانه. جونگکوک پسر مشهور مورد علاقه شماعه: خودبین،مشهور،جذاب و اون هرکار شهوت انگیزی که شما تصور کنید رو توی زندگیش انجام داده. هردو پسر توی دنیای خودشون گی...
🖤 Fiction : kill me now 🖤 Couple : kookmin (اصلی) 🖤 Couple : sope , namjin , hunhan &... (فرعی) 🖤 Genre : اکشن ، اسمات ، رمنس ، هارر 🖤 Nc +18 جیمین و یونگی و جین سه تا پسری که به خاطر بی باک بودن همیشه تو دردسر میفتن و چی میشه اگه این سه تا پسر با سه تا از خفن ترین پسرای مدرسه برن به یه کلبه متروکه و ... + هم...
دو دوست قدیمی! عشقی یک طرفه! طعم عشقی سافت و رمانتیک که هر روز بزرگ و بزرگتر میشه و همه رو عاشق میکنه جونگکوکی که عاشق جیمین دوست صمیمیش میشه و عشق بی آلایشش رو نثار جیمین میکنه 💙کوکمین💛
یه زوج متاهل ولی ناراحت یه همسری که خیانت دیده تا چه حدی میتونه زیاده روی کنه؟! طلاق؟ شاید... یا یه راه حل دیگه هم میتونست باشه؟ "وقتت داره تموم میشه جئون جانگ کوک..."
میدونی چی درد داره؟ اینکه ببینی دارن ذره ذره وجودشو جلوت ازت میگیرن و تو توی اون مایع قرمز که مثل بادکنک قرمز ترکیده باشه،شناور شدی
جمین فیک ( pupeteer ) ما برای درمان بیماری قلبیش به یکی از بیمارستان های خصوصی سئول میره که تا زمان عملش و پیدا شدن یه قلب اهدایی سلامتی روانی و جسمانیش رو تا زمان عمل به دست بیاره... با دفترچه خاطرات جیمین پیش میریم و از خاطرات واپسین زندگی یک فرد با بیماری قلبی سر در میاریم... ♧ Fic: the last beat ♤ Genre: angst flu...
" جیمین باکسی دیگه بود، اون لعنتی بوسیده بودش" از تکرار ھربارِ اون صحنه بهش تهوع دست داده بود. " من چیم مشکل داره؟ نگاهم کنید و بگید. راستشو بگید مشکل کجاس؟ اخلاقم؟ هیکلم؟ قیافم؟ چیم مشکل داره؟ با من راحت باشید! فقط میخوام حقیقتو بدونم که چرا از طرف جیمین جدی گرفته نمیشم!" " فقط بهم یه دلیل بده که اون تو نبودی " " دلی...
جوری به دیوار چسبیده بود انگار که دیوار میتونست اونو از اشتباهی که کرده بود نجات بده. تاحالا انقدر نیاز نداشت تا به عقب برگرده و همه چیز رو درست کنه. عشقی که حس میکرد اشتباه بود و الان انقدر قوی شده بود که جیمین حتی اگر خودش هم میخواست نمیتونست اونو از بین ببره. کاپل: کوکمین ژانر: معمایی، اسمات، رومنس زمان اپ: نامعلوم
نه نه اون نباید زیره قولش بزنه... نباید عاشق بشه، اونا یه قراری گذاشتن و اون وظیفشه بهش عمل کنه. ولی چطوری؟ وقتی الفاش برای داشتن اون اومگا داره دیوونش میکنه. کاپل: کوکمین ژانر: اومگاورس، اسمات، انگست زمان اپ: نامعلوم ❗️اسمات❗️
➷🔞🌃...♣♡♣...🌃🔞➹ جیمین؛با عصبانیت دستشو پس زدم و گفتم؛ چیکار داری میکنی...!!!???¿¡ جونگکوک همون جور که به من نزدیک میشد کنار گوشم اروم زمزمه کرد؛مگه نشنیدی که نباید به محدوده ی من نزدیک شد...!!! اب دهنمو قورت دادم و با صدای لرزونی گفتم؛ خـ..خب..مـ..من، من حتما...دلیلی داشتم... »»---->**✿❀ ❀✿**...
+کوکی : امروز بلاخره به یکی از ارزوهام رسیدم فشن شوی امرالد رو دیدم، اون آدم عجیبیه دوست داشتم ببینمش! - جیمین : اگر بتونی کاراموزش بشی چیکارمیکنی براش؟ +هرکاری! جیمین متعجب برگشت سمتش. -مطمئنی؟ هرکاری؟ + آره! - حتی اگر بخوای نقش نامزدشو بازی کنی؟ + یعنی نامزد اجاره ایش باشم؟ -اره... جونگکوک خنده ای کرد. + اره چراکه...