sᴏᴜʀ ᴡᴀᴛᴇʀᴍᴇʟᴏɴ || ᴍᴀʀᴋʜʏᴜᴄᴋ
مارک لی از بچه ها متنفره! اما... چی میشه اگه یه روز بیدار بشه و بفهمه نزدیک ترین آدم زندگیش تبدیل به یکی از همونا شده؟
مارک لی از بچه ها متنفره! اما... چی میشه اگه یه روز بیدار بشه و بفهمه نزدیک ترین آدم زندگیش تبدیل به یکی از همونا شده؟
لی تیونگ که تمام اعضای خانوادش رو از دست داده ، همچنان با امیدی که نمیدونه از کجا نشأت میگیره به زندگیش ادامه میده . زندگی دو نفرش با روبی ، تنها عضو باقی مونده از زندگی سخت گذشتش با حضور جونگ جهیون ، کسی که بی شک شایستگی به دوش کشیدن لقب «فرشته نگهبان»ش رو داره ، رنگ دیگه پیدا میکنه ؛ اما زندگی هیچ وقت روی خوشش رو ب...
فصل دوم فرشته نگهبان ~ فرشته ی لی تیونگ ، فرشته ای نیست که فقط یه توهم گذرا یا یک نقاشی به جا مونده از دوران سخت کودکیش باشه . اون فرشته ، جونگ جهیونی بوده که تمام طول زندگیش بدون این که حتی خبر داشته باشه از پسر جوون محافظت میکرده . یا حداقل توی ذهن لی تیونگِ بیست و دو ساله اینطور می گذشته . جونگ جهیون حالا مجبوره ب...
" میتونم قلبت رو ترمیم کنم " Writer : @v_primaleon Translator : Melody
When everyone hates Jaemin for two things Sexuality and what he does Will his old friend come around and like him again? [[SLOW UPDATES]] due to exams and stuff sorry guys
به هنرنماييش روي بدن پسر چشم دوخت... مثل يك تابلوي نقاشي بود؛ نقاشيي از جنس درد...! قلمي از جنس شلاق و رنگي از جنس خون... ناله هاي دردناك پسر براش مثل يك سمفوني زيبا بود؛ اما طولي نكشيد، طولي نكشيد تا هر قطره اشك پسر براش مثل يك جام زهر بشه... مويه هاش تبديل به كابوس هاي شبانش و نفس كشيدنش، دليل نفسهاش بشه... main c...
「 who said I was your baby boy? 」 ⋆ yuwin © uwulzzang #81 in nct - 3/12/18 #1 in sicheng- 4/28/19
sicheng, the chinese transfer student, falls in love with the anime obsessed japanese student.
اسپین آف کاپل " لووین" وانشات 《lover camander》 Lucas x Winwin _________ شانسی برای به دست آوردن دوباره ی فرصتی که با دستای خودش سوزونده بود، شانسی برای نجات، یک شانس سیاه! ________ by: winkey
تیونگ دیگه خسته شده بود از این وضعیت مسخره ای که توش بودن ، پس خودش دست به کار شد =))
هر آدمی نیاز به یه محرک داره... اشتیاق،تلاش و علاقه بعضی وقت ها کافی نیست! یه روباه چطوری میتونه محرک یه آدم بشه؟
مینی فن فیک کاپل: ته مارک نویسنده:nihoo ایدی اینستاگرام: IG:nct.fanfiction
📎حدود پونزده دقیقه فقط طول کشید تا تن متوجه بشه ک تیونگ عاشق یوتا شده! اما این در مورد تیونگ فرق داشت؛ اون این مسئله رو دیر متوجه شد...شاید خیلی دیر. نه سال طول کشید تا اینکه تیونگ متوجه شه که عاشق بهترین دوستش شده معلوم نیست چقدر دیگه زمان میبره تا بتونه عشقشو به یوتا بروز بده و بهش اعتراف کنه...
کامل ✓ • وانشات : سلطه #Domination •کاپل : جانتن (NCT) • ژانر : ددی_کینک . ارباب-برده ایی .درام . اسمات • نویسنده دوم : @winkey6104
مارک با هوای گرم درگیره و دونگهیوک تصمیم می گیره یکم بیشتر عذابش بده...
[پایان یافته] نورن . جه یونگ . مارک هیوک . یووین واسه ی همه ی آدم ها وقتایی توی زندگیشون هست که باعث می شه کل مسیر زندگیشون تغییر کنه...وقتایی که باید تصمیم بگیری...باید تصمیم بگیری چه جوری زندگی کنی...برای چی...یا شایدم برای کی زندگی کنی... این کار مشترک از من و @_wonderry_ هست.😍
پدرم همیشه می گفت پروانه ها زیبان، هر بار که ازش می پرسیدم چرا یکی نمی گیریم جواب می داد: اگر بتونی پروانه رو بگیری و بالش رو نشکنی قلبش رو تصاحب می کنی. Jaeyong and YuWin AU by Poison
گاهی اوقات دوردست ترین آرزوها دقیقا مقابل چشمتونه... گاهی عمیق ترین خوشحالی ها، ساده ترین اتفاقات زندگیتونه... گاهی دردناک ترین تجربه ها دری رو به سمت زندگی جدیدی باز میکنه... و گاهی تمام چیزی که برای خوشبختی نیاز دارین، وجود عزیزانتونه... داستان روزمرگی های چهار پسر... از چهار خانواده... که بواسطه دوستی یا عشق بهم پی...
گاهی ناخواسته وارد دنیایی میشیم که بیرون اومدن از اون به تنهایی امکان پذیر نیست ... گاهی باید یه نفر باشه که بهت انگیزه بده ... برای ادامه دادن ...برای خوب بودن!!! ___________________________________________ سلام دوستان من کیانا هستم و دفعه اول هست که فیک مینویسم. امیدوارم دوست داشته باشین و با کامنت هاتون حمایتم کنی...
فکت استوری شماره 3 یووین با نام "جوجه طلایی" 🐤 دو قسمت قبلی این مجموعه رو می تونید توی پیج fanfiction_iran بخونید! امیدوارم لذت ببرید.
§Coppochino taste§ عطر کاپوچینو هوش از سرش می پروند ولی دیدن اون پسر که هر بار کاپ خوش بو رو جلوش می زاشت، معنی دقیق زندگی بود. ☕طعم کاپوچینو☕ کاپل ها: یووین* جه یونگ
من روی لبه پرتگاهم...رو لبه 20 سانتی لیز ساختمون! لبه ای که سه تا انتخاب پیش پات میذاره: ۱-مرگ ۲-سقوط ۳-پرواز لبه ای که راه برگشت نداره کسی نیست تا دستتو بگیره کسی نیست تا بغلت کنه کسی نیست تا بهت بگه همه چی خوب میشه کسی نیست...هیچکس...اینجا لبه پرتگاهه!
هفت شات وودکا کاپل:نورن(رنجون x جنو) "تو هفت شات وودکا خوردی،پس اینو امضا کن!" داستان پسری که شب تولدش مست میکنه
بعد از گذشت شش سال از یک فاجعه انسانی که نسل بشر رو به مرز انقراض کشوند و بقاء اون هارو با چالش سختی روبرو کرد، گروهی از بازماندگانی که در تلاش برای زنده موندن، مجبور به کوچ شدن تا جای امنی روی زمین پیدا کنن، خودشون رو در آستانه تصمیم برای نجات جهان پیدا کردن... فاجعه ای که از ژاپن سر بلند کرد و با گسترش احاطه اهریمن...