نبرد آب و آتش
تو دنیایی ک آدما۲دسته ان(آب سرشت ها و آتشین ها،که ۲دشمن دیرینه اند)تکلیف ۲عاشق که درگیر عشق ممنوعه اند چیه؟ . . شاید اولش کشش نداشته باشه واسه بعضیا ولی وقتی ادامه بدین اصلا پشیمون نمیشین #1 paranormal
تو دنیایی ک آدما۲دسته ان(آب سرشت ها و آتشین ها،که ۲دشمن دیرینه اند)تکلیف ۲عاشق که درگیر عشق ممنوعه اند چیه؟ . . شاید اولش کشش نداشته باشه واسه بعضیا ولی وقتی ادامه بدین اصلا پشیمون نمیشین #1 paranormal
꒱࿐♡ ˚.*ೃ ┊ ┊ ┊ ┊ ┊ ┊ ┊ ✫ ˚♡ ⋆。 ❀ ┊ ☪︎⋆ ⊹ ┊ . ˚ ✧ ╭══• ೋ•✧๑♡๑✧•ೋ •══╮ ✎ 𝘍𝘪𝘤 : 𝘖𝘯𝘭𝘺_𝘔𝘪𝘯𝘦 ✎ 𝘤𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦𝘴 : 𝘊𝘩𝘢𝘯𝘉𝘢𝘦𝘬 ✎ 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦 : 𝘤𝘳𝘪𝘮𝘪𝘯𝘢𝘭 ,𝘴𝘮𝘶𝘵 , 𝘢𝘯𝘨𝘴𝘵 ✎𝘸𝘳𝘪𝘵𝘦𝘳 : @.𝘱𝘪𝘯𝘬1314 ✎𝘛𝘳𝘢𝘯𝘴 : 𝘴𝘰𝘰𝘯𝘪 ╰══• ೋ•✧๑♡๑✧•ೋ •══╯ خلاصه: پارک چانیول مدیر عامل کمپانی پارک و هم...
فن فیکشن "بادیگارد" 🍷•• Name: The Bodyguard 🍷•• Couple: Chanbaek (Main), Kaisoo, Hunhan, Sulay & Xiuchen 🍷•• Genre: Romance, Dram, Action, Nc+21 🍷•• Writer: Cclay 🍷•• Translator: Sezuall #Completed خلاصه داستان: بیون بکهیون، عضو گروه محبوب CBX بخاطر شیطنت هاش همیشه برای بقیه دردسر درست میکنه... اما فقط تا زمان...
Vkook/kookv [completed] 《صد بار بهت گفتم تو کابین خلبان نباید سیگار بکشی...حرف حساب حالیت نمیشه انگاری؟...بلند شو برو بیرون.》 《اه کیم...با این طرز نگاه کردنت فقط اون پایینیه که واست بلند میشه》 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 《بیاین بریم تو دنیای میلیاردرای دلاری... هوم؟ زندگی سرشار از زرق و برقشون... کسایی که حتی با دلار س...
جونگ کوک حتی تصورش هم نمیکرد زندگیش اینجوری بشه🍷✨ *** Couple:Vkook-Sope-Hopemin genre: Romance- Supernatural - Smut-Vampire
「پایان یافته」 چشم های لرزون و خیس از اشکش رو باز کرد و با صدایی آرومی که میشد فریاد ترس رو شنید، سکوت جنگل رو شکست: _خواهش.. م-میکنم... ن-نزدیکم نشو! اما تنها چیزی که اتفاق افتاد نزدیک شدن اون گرگ عظیمالجثه بود. میتونست قسم بخوره بازدم داغش تمام صورتش رو سوزنده بود. قطرهای اشک از گوشه چشمهاش پر کشید و به سمت چونه...
[Completed] کیم تهیونگ و جئون جونگکوک ازدواج کردن... اما اونا دو ساله که همدیگرو ندیدن...اونا فقط یکبار تو کل زندگیشون همو دیدن و اونم روز عروسیشون بوده ولی به همدیگه با دقت نگاه نکردن جونگکوک اسم شوهرش رو میدونه...چون این اسمیه که همه جا به عنوان سرپرست قانونیش ثبت شده ولی تهیونگ، اون حتی اسم همسرشم نمیدونه... تهیو...
سرزمین میدگارد +جنگ بین میدگارد و سرزمین اِلف ها چندین سال ،ادامه داره سرورم -خسارت های وارده زیاده سرورم 👑 قطعنامه صلح امضا میکنم * یعنی تو شرط ازدواج میپذیری هیونگ ؟ 👑 برام مهم نیست ، اون هرگز قلب منو نخواهد داشت ____ سرزمین اِلف ها + پادشاه میدگارد مین یونگی ، قطعنامه رو پذیرفتن 👑 کسی که باید بره انتخاب...
🥀🕸️خلاصه: پارک چانیول آخرین بازمانده قبیله آتش یک دورگه نیمه انسان و نیمه خون آشام هست که در سن 170 سالگی متوجه توطئه کثیف و بزرگی که عموش در حق خاندانش کرده میشه و در حالی که دفترچه ای از اسرار بزرگی رو توی دستش میفشرد و زخمی و در حال مرگ بود از قلمرو خون آشام ها فرار میکنه و در دنیای آدم ها به طور اتفاقی با بکهی...
حالا من صدایِ خنده هاتو از کجا بیارم وقتی دلم تنگ میشه؟ .............................................. بازی بین جونگ کوک و جی و دیانا و جین شوخی شوخی تموم شد ولی یه دختر جدی جدی مُرد. حالا جونگ کوک و جین بعد 2 سال برمیگردن امریکا، بدون اینکه بدونن سرنوشت یه دژاوو قشنگ براشون اماده کرده. ▾ Genre ⤳ Drama, Romance, Smut...
،، وضعیت: در حال آپ فصل سوم!𓏲 ⤎ زمانی که مین تیا از فشار زندگی نکبتبارش میخواست به زندگی خودش خاتمه بده، یک سانحه توی نظام هستی به وجود اومد. شاید تیا از درون مرد اما جسم اون هنوز زنده بود! یک سفرِ روح، شخصی رو از گذشته به آینده کشوند و در جسم اون زنده کرد. پارک تانیایی که توی تاریخ به زنی بیرحم مشهور بود حالا در...
×تا اطلاع ثانوی متوقف شده! شاهزاده سنگی، این لقبی بود که بهم داده بودن. خدمه قصر، وزرا، سربازا و هرکسی که باهام برخورد کرده بود. ولی وقتی پدرم (امپراطور) مرد؛ شاهزاده هم مرد. جاش یه هیولا زاده شد. هیولایی که قرار نبود به کسی اجازه بده تحقیرش کنه. نمیزارم با من مثل پدرم رفتار کنن. نمیزارم منو هم مثل اون بازیچه خودشون ک...
و آخرین صدایی که به گوش رسید متعلق به پیرزنی بود که گفت: سرنوشت همیشه کار خودش رو میکنه و شما دوتا وقتی کنار هم قرار بگیرید مرگ خیلی ها رو رقم میزنید پس هرگز حتی یک قدم هم به سمت این مرد بر ندار... ↝ʙᴏʏ×ɢɪʀʟ ↝ɢᴇɴʀᴇ: ᴅʀᴀᴍᴀ, ᴍʏꜱᴛᴇʀʏ, ꜱᴍᴜᴛ, ᴏᴍᴇɢᴀᴠᴇʀꜱᴇ #full ↜وضعیت: پایان یافته ⭒2021/06/05 ⟬ #ᴋ ⟭
اون دختر به خاطر یه اسم از رفتن به مدرسه وحشت داره ! _ترجمه ی رمان دو جلدی ٫٫ آقای مغرور ٫٫ با مجموعا بیست و سه میلیون بازدید رو از دست ندید _
آفرودیت ، داستان ازدواج اجباری ای که باعث وصل شدن سرنوشت یونا و جونگکوک به هم میشه.ولی این اونقدرا هم ساده نیست.جونگکوک و یونا آدمایی نیستن که همه فکرشو میکنن... ژانر:عاشقانه،درام،اکشن وضعیت:تمام شده
[لیلیِ درّه | Lily Of The Valley] Genre : Romance, Forced Marriage, Drama, Slice of life Writer : Oyun EXO : Beakhyun, Chanyeol, Kyungsoo, Sehun. IU (Jieun), Sejeong. Twice : Nayeon. بیون بکهیون مرد ۳۱ ساله ای که همسرشو توی سانحه رانندگی از دست میده و زندگیش زیر و رو میشه! حالا بعد از دوسال خانوادش به اون پیشنهاد ازدو...
[کامل شده] - با یه خدای بد چطوری؟ ژانر؛ اسمات/ استریت/ سوپرنچرال خلاصه؛ وقتی مرز دنیای جنها و انسانها با یه عشق ممنوعه شکسته میشه؛ مردم جمع میشن تا برای جلوگیری از کشتار وحشیانه خودشون دختراشونو به جنها پیشکش کنن؛ آیو نامزد دوست داشتنی تمین هم از این قاعده مستثنی نیست با این تفاوت که خودش تصمیم به این فداکاری...
Season one[Completed✅] Season two[ on going ] •اسم:فرشتگانِ شیطان •خلاصه:پارک چانیول تک فرزند قدرتمندترین مافیای کره و آسیا از وقتی که به دنیا اومد فهمید برای زنده موندن توی دنیای تاریکی که متولد شده برای حفاظت از خودش باید ظالم باشه و فقط با حس انتقام و تنفر خودش رو خفه کنه.بیون بکهیون پسر نوزده ساله ای که عضو نوابغ...
چانیول پسری که بعد از پدرش باید رهبر امپراطوری خون اشام ها بشه ولی به دلایلی دست از سمتش کشیده و در یک دانشکده خودش و مخفی کرده و درس میخونه متوجه میشه که باید سراغ خونواده اش بره چون ممکنه بخاطر اتفاقاتی که افتاده جنگی جهانی رخ بده کاپل اصلی = چانبک لینک فصل دوم https://my.w.tt/EFkMUlJjW0
[کامل شده] کاپل: یونمین، نامجین، کوکوی ژانر: امگاورس، امپرگ، گرگینه، فلاف، اسمات ترجمه توسط: SHin خلاصه: جیمین یه امگای نادره که خاطرهای از گذشته نداره و فقط اینور اونور می چرخه. یونگی هم آلفایی هست که با ورود جیمین به دستهی خودش عصبانی میشه... یا شایدم خوشحال؟ This book is just a translated version. The original o...
زندگی بوسیله تضادهاست که مفهوم پیدا میکند. تاریکی و روشنی...عشق و نفرت...سیاهی و سفیدي...شب و روز...شیطان وفرشته!! و چه به آشوب کشیده میشود زمانی که دو جهان با یکدیگر آمیخته شوند وتضادها در مقابل یکدیگر قرار بگیرند. من فراتر از قوانین قدم گذاشتم و طعم میوه ممنوعه را چشیدم. و چنان با شراب عشقش مست شدم که از یاد بردم زی...
وقتی تمام تلاشتو میکنی تا ازش دوری کنی چون میدونی که موندن به ضررته اما هيچ وقت موفق نمیشی..مثل یه باتلاقی که دوس داری ازش خارج شی ولی میدونی موندن و دراومدن از این باتلاق یه معنی بیشتر نداره..مرگ! این عشق رو میخواستم حتی به قیمت جونم اما مرگ برادرم.. نه! 🎖1. #BoyxGirl 🎖4. #Kookjin 🎖️4. #GirlxBoy 🎖6. #Hate
Last decision : تصمیم آخر ژانر : عاشقانه - درام -انگست -جنایی -اسمات - معمایی خلاصهای از فیکشن: درد؟ کینه؟ انتقام ؟ تو نمیتونی همه رو با هم درک کنی و باهاشون بزرگ بشی چون یه بچه ی پنج ساله نیستی که پدر و مادرش رو جلوی چشماش به قتل رسوندن --- چی میشه اگه انتخاب های زیادی نداشته باشی؟ چی میشه اگه آدم های اطرا...
| کتاب اول از مجموعه خاطرات یک دورگه | "پانصد سال پیش، سه یاقوت قدرت از فرشتگان محافظ دزدیده و به زمین برگردونده شدند. شیطان پا به زمین گذاشت و از همان زمان بود که جنگی بزرگ میان موجودات افسانهای خوناشام، گرگینه و جادوگر آغاز شد. اما داستان دیگری پشت این سه یاقوت پنهان شده است... داستانی از جنس درد، غم و عشق! داستانی...
سرلیا تنها دختر بینِ اون هشت نفر بود... زین مالیک با قیافه ای جدی گفت "فکر کردم قراره هشت نفر باشیم!!!" سرلیا که به وضوح از حرفِ او دلخور شده بود گفت "بله هشت نفر هستیم. منم با شما هستم!!" لوییس تاملینسون با ناباوری گفت "تووووو!! میدون جنگ که جای زنا نیست!"...
وی، اون یک خدای طرد شده بود که برای رهایی از بند اسارتش با من پیمان بست و خدمتگزارم شد. اون استاد سحر و اهریمن دانشگاه اسمرالدو و یک ققنوس با بال های آتشین بود که قلبی نداشت و به گفته اطرافیانم "هزاران سال بود که بدون هیچ احساسی به راحتی زندگی میکرد"؛ وی، اون موجود شیطانی در جسم یک پسر جذاب با چشمانی گیرا، کسی بود که...