Select All
  • HURRICANE •L.S•
    5.7K 1.1K 10

    تنها چیزیکه میدونم اینه! اون یه طوفان بزرگه... یه نابودگر عظیم... -M.Preg- •دارای محتوای تاریخی • احساسی • خرق عادت • •Short Emotional Story• Written by:@Cnstylinson

  • • Beloved Rival • [L.S]
    86.5K 12.2K 31

    -تو چی از جون من میخوای؟ خسته نشدی از این همه کثافت کاری؟ اونم بخاطر پول ؟ فقط بگو چی از من میخوای و تنهام بزار +خودتو ! • رقیبِ معشوق • -M.Preg- Written by: Cnstylinson

  • The foundation of deception [L.S|M.Preg]
    16.5K 3.6K 30

    [ آپ‌های نامنظم و طولانی] + من می‌خوام ببینمش! قلبش مچاله میشه. نمی‌دونه این بغضِ لعنتی از کجا سر باز زده، از کجا اصلا شکل گرفته که مدام داره حجیم و حجیم‌تر میشه، فقط... فقط می‌دونه که حاضره جهان رو تماما قتل عام کنه تا اون خوب باشه! اون، با چشم‌هایی که جاذبه‌ی سیاهچاله دارن براش. اون، با چشم‌هایی که حالا رگه‌های کوچی...

    Mature
  • you are no more [L.S]
    7.7K 1.4K 40

    ❌چند ماه آپ نخواهد شد❌ حتی اونی که من شده بودم فهمید ولی تو... اونی که تو شده بود و با نگاهش می‌پرستید، رقصشو تتو میزد تو مغزش، لبخنداشو زندگی می‌کرد، می‌بلعید، حتی با وجود مزه‌ی توی دهنت! چقدر اونی که من شده بود، من شده بود واقعا... چقدر دیدنِ من عجیب بود! عجیب بود اون حجم از عاشقی کردنو دیدن، حداقل برای من، منی که...

    Mature
  • granulated glass [L.S]
    3.3K 639 6

    ❌چند ماه آپ نخواهد شد❌ - تو، هریتِ از آسمون افتاده، حواستو جمع کن چون از این به بعد مـــــــن دشمن توئم. لویی هریت رو توی بغلش می‌گیره و تن داغ و کوچولوش رو به خودش فشرده جیغش رو با بوسیدن لب‌هاش خفه می‌کنه. - دیگه نبینم کس دیگه‌ای رو نگا کنیا، مسخره‌ی لوسِ زر زرو.

    Mature
  • We made it [L.S]
    10.9K 3.6K 18

    "میخوای همه چی خراب شه؟..من هیچی...خودتو ببین...اگر بفهمن تمام آرزوهات نابود میشن." "خیلی وقته خوندن دیگه آرزوی من نیست." "پس آرزوت چیه؟" "تو..." "اما...این شدنی نیست.اونا می‌فهمن و اونموقع کاری از دست ما برنمیاد." "تا وقتی که دستات تو دستام باشن از پس هرکاری برمیام..."

  • Beautiful Teragedy (L.S)
    12.7K 1.3K 18

    لویی پسر خیلی خوبیه . نوشیدنی نمی خوره ، فحش نمیده و محافظه کارانه لباس میپوشه . اون فکر میکنه اینجوری میتونه از گذشته ی تاریکش فرار کنه . گذشته ی که به خاطرش ، همراه بهترین دوستش زین، به ایسترن امده تا یه شروع تازه داشته باشه . لویی فقط یه هدفداره : دوری کردن از دردسر . هری استایلز ، خود دردسره ...پسر بد دانشگاه . یه...

  • Be Scared [Persian translation]
    12.1K 2.2K 11

    Highest ranking : #1 in horror استوری های کوتاه ترسناک شاید با شیپ های دوست داشتنی متاسفانه !

  • Different (L.s) (completed)
    171K 19.6K 99

    +اين داستان عشق نيست +داستان اعتياده

  • Birds in Gilded Cages(larry)(persian)
    125K 9.3K 25

    در لندن هتلی وجود داره که زنها و مردهای زیبا مثل پرنده های تو قفس،ازشون نگه داری میشه و زندانی ها ی اون مکان ملزمن عمیق ترین و تاریک ترین خواسته های شما رو براورده کنن.......

    Mature
  • INCURABLE (L.S)
    66.6K 8.6K 35

    هیس... حواس تنهایی ام را با خاطرات باتو بودن پرت کرده ام...بگو کسی حرفی نزند... بگذار لحظه ای آرام بگیرم...

  • Force And Hate 2(L.S/BDSM)
    92.5K 7.4K 19

    تو دلم به قیافه ی مظلوم لویی خندیدم.اون هنوز مردد بود.با این حال دهنش رو باز کرد و من یه قطره از محلول تو دهنش ریختم +دوربین گوشیت رو روی تخت تنظیم کن. دستور دادن به لویی یه چیز واقعا جدید و عجیبیه برام.اون از تو کمد پایه گوشیش رو برداشت و با فاصله تقریبا 2متر از تخت روی زمین تنظیمش کرد و گوشیش رو رو پایه گذاشت.

  • Got The Sunshines On My Shoulders
    2.3K 244 4

    هرى استايلز، هرچيزى كه تو زندگيش آرزوش رو داشته به دست اورده - تا وقتى كه مجبور ميشه با گذشته اى كه پنج سال ازش فرار ميكرده، روبه رو بشه. [برگرفته از فيلم sweet home alabama]

  • No Homo
    56.9K 9.6K 37

    Louist91 : يه جورايى دلم ميخواد ديكتو بخورم Louist91 : ولى با اين حال از اين حرفم منظور بدى ندارم [ Persian Translation] ( Larry Stylinson AU) © ALL RIGHTS RESERVED @louvinglouis Translated By : @TheBluestKitten & @Zahra__gh2 #20 in Persian FanFiction

  • The Paper Airplane {Larry Mpreg}
    6.8K 1.4K 18

    گردن بند هواپیمای کاغذی زندگی انسان ها رو عوض میکنه.اونها رو از ادمای ناشناس تبدیل میکنه به ادمایی مهم و به اونها زندگی خطرناکی میده که افراد خطرناکی اون رو احاطه کردن.اگر یک گردن بند هواپیمای کاغذی دریافت کردید با زندگی قبلی خودتون خداحافظی کنید. چه اتفاقی میوفته وقتی لویی یکی از اونها رو از فرد ناشناسی به اسم هری اس...

  • After | On Hold
    167K 15.6K 64

    لویی تاملینسون یه پسر 18ساله دانشجو با زندگی کاملا ساده،نمرات عالی و یه دوست دختر دوست داشتنیه.. اون همیشه برای هرکاری برنامه ریزی زودتر از موعد میکنه تا اینکه با پسری به اسم هری که تتو های زیاد و پیرسینگ داره آشنا میشه ، کسی که برنامه های لویی رو خراب میکنه... ( Larry Stylinson AU ) [ Persian Translation ] by: @afte...

  • amusement park (L.s)
    7.6K 948 20

    تقدیر بد راهی رو برای اشنایی دو فرد انتخاب‌ کرد انتقامی سرد . پازلی که یک قطعه ش گم شده تیر و گوله و خون . همه ی اینا دلیل نفرت دو شخصیت متضادن یکی برای زنده موندن دست و پا میزنه دیگری برای مرگ . و بین همه ی تضاد ها فقط یه نقطه ی مشترک به چشم می خوره .

  • Raising Harry [L.S ][ Persian Translation ]
    17.6K 2.3K 8

    "گاهی نیمه ی گمشده ی شما همون شخصیه که کل زندگيتون میشناسیدش" هری از وقتی بچه بود، توسط جی به سرپرستی گرفته شد و لویی برادر بزرگه ی جدیدش شده بود. درباره زندگیشون بخونین همونطور که اونها بزرگتر و عاقلتر میشن. درباره لویی و مادرش که هری رو بزرگ میکنن بخونین. written by @Harrysvelvetybumhole

  • Sweat[larry{+18]
    11.4K 1K 11

    خونت خيلي خوشمزس لويي! مخصوصا وقتي خيلي از مردنت نگذشته باشه... +18

  • my sick heart after you
    32K 3.9K 25

    چطور ممكنه يه قلبي كه ديگه نميزنه، بازم برات بتپه؟

  • CHANGE ME! L.S
    18.5K 1.9K 6

    داستانى كه لويى توش پسره رييس جمهوره انگليسه... ولى چه اتفاقى ميوفته بعد از اينكه هواپيماهى كه لويى توش بوده سقوط ميكنه و لويى خودش رو توى يه جزيره پيدا ميكنه؟؟ داستانه خودمه گايز

  • strong(persian translation)
    95K 10.7K 35

    "ه-هری لطفا" گریه میکردم و دستامو به حالت دفاع جلو صورتم نگه داشتم.چشماش تیره شده بود مچ دستامو محکم گرفت به چسبوند به دیوار نفسش به صورتم میخورد و بوی گند الکل از دماغم بالا میرفت "خفه شو!" ناخونای کوتاهشو تو بازوم فرو کرد و از درد لرزیدم ولم کرد و به جاش یه مشت از موهامو گرفت..پرتم کرد رو زمین و از درد فریاد زدم ا...

  • Blood dance (L.S)
    24.4K 3.1K 18

    _ خدای من،تو واقعا میتونی خطرناک باشی. +ممنون. _ برای چی؟ + مردم از شخصیت های خطرناک خوششون میاد. " BLOOD DANCE " "رقصِ خون" .

  • Little Man (L.S)
    70.8K 7.4K 39

    یه خواب طولانی . . . و وقتی بیدار میشی همه چی عوض شده !!

  • Strawberry Milk (Persian Translation)
    113K 12.7K 24

    توی واحد نجوم، جایی که هری ناخون هاش رو لاک میزنه و شیر توت فرنگی میخوره و زیادی برای همه چی استرس داره، لویی سعی میکنه بفهمه که مشکل اون پسر چیه.

  • Be a good baby (Persian Translation)
    24K 3.5K 12

    "سر جای من نشستی." "ا-اوه، ب-ببخشید." یا جایی که لویی یه پسر کوچیک معصومه که دوست داره فلاور کراون بپوشه و هری یجورایی یه عوضیه که اتفاقی این پسر لکنت دار تبدیل به نقطه ضعفش میشه. Original Story By: @Larryinboxers

  • cross the street (L.S)
    32.4K 4.4K 31

    عشق هرکجا میتواند باشد حتی در عرض خیابان :)

  • Last Case (L.S)
    20K 3.4K 48

    آخرین پرونده یک وکیل و یک موکل ؛ یکی از این دو «باید» پاشو فراتر از کار و وکالت بگذاره ! اما انگار یواش یواش این اجبار براش شیرین می شه ؛)

  • I'm Sorry, Louis. || Larry Stylinson AU
    99.3K 17.9K 39

    ازینکه گی ام معذرت میخوام، لویی. -دوست صمیمیت، هری. Larry Stylinson AU

  • married to a larry shiper/persian translation
    38.5K 7.8K 73

    "من دوستت دارم همسر قشنگم"(wife) "شات آپ هری، تو گیی و همینه که هست." ~یا~ هری ازدواج کرده و زنش قسم میخوره اون عاشق لوییه. ~translate by ãvin~