Is this love?
این عشقه؟ رمنس،درام،مدرسه ای،اسمات، هپی اند Vkook,Namjin,hunhan #1Persian #1Sehun #1Vkook #1Rm #12jin
این عشقه؟ رمنس،درام،مدرسه ای،اسمات، هپی اند Vkook,Namjin,hunhan #1Persian #1Sehun #1Vkook #1Rm #12jin
name:ugly fan and hot fucker couple:vkook Gener:🍓اسمات🔞،خشن،عاشقانه،فلاف writet: maya^^ وضعیت: کامل شده☑️ قسمتی از فیک 🎄🎇⬇⬇ _تو خیلی زشتی جئون!❎ کیم تهیونگ تاپ آیدل معروف کره....کسی که جونگکوک تا چشمش رو باز کرد عاشقش شد🍉 تو صورتش زل زد و با بی تفاوتی تمام این جمله رو تو صورتش کوبوند! جونگکوک با بغض دنده رو عوض...
-دوسش داری مگه نه..؟من میدونم که تو از این خوشت میاد، اعتراف کن. بهم اعتراف کن واین، میدونم.. تو از گرمیه نفس من روی تنت خوشت میاد... +تو... تو میدونی.. ک دوسش دارم.. 'گرمیه نفسای اون مرد.. هربار درست زیر گوش من.. چشمای گرسنه و سردش.. من.. من چطور میتونم نخوامش..؟'
انگشتش رو با استرس به سمت پسر مو آبی گرفت."ت-تو کی هستی و تو خونه ی من چه غلطی میکنی؟" سرشو کج کرد و لباشو جلو داد. "منو نخور!" ژانر:طنز-رمنس-فانتزی_اسمات_کیوت
داستان درمورد تهیونگ پسر غمگینی است که عشقش را بخاطر قمار از دست داده و بعد از مدت زیادی عذاب وجدان پسری با شباهت بسیار به آن عشق مرده در زندگی او وارد میشود ...
- تهیونگا؟ + دادا؟ ~Writer: @vkookslay33~ ⚠️وقتی جلوی پارتی این علامتو داره یعنی اون پارت اسماته
نُوا یعنی چی؟... زندگی اون چند نفر وسط شهر تاریک و بد بو میشه نوا! وقتی که مجبوری عشقت رو با لبای خونیش ببوسی و مزه اشکش رو از روی پوستش بچشی. وقتی که تک تک لحظات تفنگ رو با ترس لمس میکنی و نا امنی تموم بدنت رو به لرز انداخته. نُوا لمس دستای یخ زده همونیه که وسط این جهنم میتونه بهشت رو برات به ارمغان بیاره... . ...
فصل دوم 'Randy' همه آدم ها توی زندگیشون به خوب بودن فکر میکنن. اما فکر کردن هیچ وقت کافی نیست جئونی هیچ وقت! Made in pain! ________________ توجه ⚠️ این داستان قصد توهین به هیچ دین، شخص، مکان و... ندارد. تمامی مطالب ذکرشده تنها به این اثر تعلق داشته و وجود خارجی ندارند🚫
اگه ظاهر بین باشی و از بیرون به زندگیه کیم تهیونگ نگاه کنی اون یه تهیه کننده موسیقیه معروف و موفقه که حالا یه پیشنهاد کاریه فوق العاده داره: باید برای یکی از معروف ترین ایدل های صنعت کیپاپ یه البوم کامل بسازه. یه فرصت طلایی و فوق العاده برای اینکه خودش رو اثبات کنه و در نهایت یه چک حقوق بزرگ منتظرشه . دوستاش حمایتش می...
taehyung really loves jung kook but at first he dident care and hurt hem feelings... تهیونگ عاشق جونگکوک بود ولی واو بهش پاسخ رد داد و احساسات اون پسر رو خورد کرد.. حالا یه سال گذشته و دوباره همو ملاقات میکنن به عنوان هم گروهی و هم اتاقی⛔
_گفتی نامرئی؟ _اره...نامرئی _مطمئنی فقط خواب نبوده؟ _نه.....اونا رو میبینم....توی بیداری ولی خب....برای شما نامرئین! وقتی جونگ کوک، یک پسر 21 ساله اهل بوسان برای کالج به سئول میره و اتفاقات عجیبی براش رخ میده. _واقعا نامید کنندست که کسی حرفات رو باور نکنه.....مگه نه جونگ کوک؟ __________________________
🌊دریای سیاه🌊 [کامل شده] دست هایش به رنگ خون آغشته شده...گونه هایش به رنگ اشک... چشم هایش فریاد میکشند و لب هایش بر هم دوخته شده اند.. این دریای سیاه دریا نبود، مرداب بود، باتلاقی بود برای فرو بردن احساساتش.. او مانده بود بی عشق، بی روح، بی جسم، او مانده بود بدون او.. ~~~ "گریه نکن. مردم فقط توی فیلما به خاطر عشق می...
این رازی که درون این کتاب ها مخفی شده بی شک یکی از شیرین ترین ممنوعه های تاریخ شناخته میشه کتابهای این کتابخونه راه ارتباط چه عاشقایی شدن و چه داستان هایی غیر از نوشته های درونشون رو دنبال دارن . -به نظرت اون میتونه راه بره؟ *اون حتی میتونه بدوه -دویدن دیگه زیادیه *چرا که نه؟ مگه من این همه راه از سئول تا بوسان ب...
ناشناس: هنوز نمیتونم باورت کنم.ما سه سال باهم قرار میزاشتیم. سه سالِ لعنتی ،این هیچ معنی ای برات داشت؟ خب، برای من داشت. من اون همه زمانو صرف تو کردم وقتی میتونستم کار بهتری کنم هیچ ایده ای نداری چقدر ازت متنفرم جونگکوک: آم جونگکوک: شماره اشتباه؟ **** [Completed] Toptae Bottomkook Taekook Namjin Yoonminseok [Translate...
مجموعه داستان های کوتاه ماهرنگ✨ مناسبت های ماهانه رو با رنگ ها پشت سر میذاریم!🌿 𖧷 NAME : COLOR MONTH 𖧷 WRITER : IMMO 𖧷 1. BLUE APRIL : ROMANCE, PHYSIOLOGY 𖧷 2. RED JULY : ROMANCE, MEDICAL, ANGST 𖧷 3. BLACK JANUARY : ROMANCE, HISTORICAL, MEMOIR
《کاملشده》*در حال ادیت* ساعت ۵ به سمت خونه حرکت کن! ساعت ۶ دیگه هیچ کس بیرون نیست! وقتی خورشید غروب کرد توی تونل باش! وقتی آسمون به رنگ قرمز درومد درها قفل میشن. وقتی غروب میشه شهر، به یه جای متروکه تبدیل میشه و فقط از شهر یه سری باریکه راه معلومه که به داخل تونل ها منتهی میشه. موجودات شب توی سایه درختها منتظر نشستن و...
جئون جونگ کوک پسربظاهرخشن ومغروری که برای امرارومعاش خودش وخواهروبرادرکوچکترش دریکی ازبزرگترین کلاب های سئول کارمیکنه وپسری به اسم کیم تهیونگ که پسری مفرح و پولداره که توشرکت پدرش مشغول به کاره،ملاقات میکنه... امااین ملاقات سرنوشت جفتشون رودستخوش تغییرمیکنه...
-پنج سال دیگه خورشیدی تو اون اسمون لعنتی نیست بعد تو نشستی سوجو میخوری ؟ +فکر نکنم اجازه حرف زدن داشته باشی کلوچه خدارو شکر کن به جای سوجو خوردن من تو چیز دیگه ای نمیخوری . ~~•~~
[کامل شده] "رَندی" داستان آدم هایی که گذشته شون اونها رو افسار گسیخته کرده. ¬افسارگسیخته ¬ ___________________ _مطمئن باش توی اون اداره کسی رو به اندازه من پیدا نمیکنی که بخواد کل خشابش رو توی دهنت خالی کنه.... مراقب حرفات جلوی من باش عوضی، درسته مدرک قانونی برای قتل هات وجود نداره ولی خوب میدونم چه کارهای ازت بر میا...
میشه عاشق شی ولت کنه ؟؟؟ ولی بعد دوباره عاشق بشی ؟؟ این عشقه؟؟؟ اگه ولم کرد چی ؟؟ کاپل : ویکوک . سپ.سپمین . نامجین ژانر : عاشقانه . مدرسه ای . زندگی روزمره
"بهار به سمتت اومد... ولي براي من زمستون سر رسيده ... " روز های اپ: متاسفانه نویسنده با بیماری رایترز بلاکی رنج میبره ولی قول میده بچه خوبی باشه بنویسه و اپ کنه*-*
"من برای تو تغییر کردم _برای من ؟ +اره فقط برای تو جئون جونگ کوک ... ژانر :درام ،اکشن ،اسمات ،بی دی اس ام ،رومنس کاپل :ویکوک ،یونمین ،چانبک
تهیونگ یکی از جذاب ترین، سردترین و البته خشکترین پسر دانشگاست ک زندگی سختی داشته و داره با دیدن اون پسر خجالتی و کم رو، خیلی درس خون، بینهایت جذاب و با اون چشمای خرگوشیش تو همون *نگاه اول* همه چیزشو به اون پسر باخت بدون اینکه بدونه اون پسر هم همین حسو راجع بهش داره یا نه. چی میشه اگه ی روز...؟
عشق تو برای من یه سوال بود. یهو یه روز از یه جا پیدات شد و من رو عشق خودت صدا کردی. راه میرفتی و جار میزدی که من عشق توام با اینکه قبلا اصلا همدیگر رو ندیده بودیم. و تو نمیتونستی صدای اعتراض من رو بشنوی. نه اینکه مشکلی نداشته باشم، نه! حقیقت این بود که من نمیتونستم حرف بزنم. شرارت رو توی چشمات میدیدم. تو اون چشمای مشک...
کیم تهیونگ پسر مدیرعامل شرکت کیم و مدل مشهور در کره با پسر خجالتی،مهربون،و مسئولیت پذیری به نام جئون جونگکوک نامزد میکنه. *اون از زندگیمم مهم تره تهیونگ...نمیخوام کسی به برادرم آسیب بزنه...* جئون جون گی **نگران نباش هیونگ...بهم اعتماد کن...هیچ کس نمیتونه به بانیه من صدمه بزنه...** تهیونگ