oblivion
🔞 هشدار 🔞 فیک مناسب همه سنین نیست ! کای بعد جدایی از دوستای قدیمیش و انتقالی ای که گرفته بود همه چی واسش خیلی دردناک بود هر نفسی که میکشید تا عمق وجودش میسوخت ، یادش میومد بعضی وقتا از شدت دردی که داشت کف اتاق میوفتاد و ساعت ها نمیتونست تکون بخوره . اول با قرصایی که روانپزشک واسش تجویز کرده بود میتونست زندگی روز...