Select All
  • Artist.
    20K 3.6K 53

    [Complited] هنر؛ نه هیچ‌چیز جز هنر ! ما هنر را داریم و از این‌روست که حقیقت سبب مرگ‌مان نمی‌شود. [Z.M] [L.S]

    Mature
  • ᴛʜᴇ ʟᴀsᴛ ʜᴜᴍᴀɴ {ʟ.s}
    91.2K 20K 95

    پروژه ی kx1 , پروژه ای که خیلیا منتظر رونمایی شدن ازش هستن اما چی میشه اگر همه چیز از کنترل خارج شه؟ rojii_tommo🌻 1 in fanfiction🖇 1 in harrytop🖇 1 in larrystylinson🖇

    Completed  
  • Last Case (L.S)
    20K 3.4K 48

    آخرین پرونده یک وکیل و یک موکل ؛ یکی از این دو «باید» پاشو فراتر از کار و وکالت بگذاره ! اما انگار یواش یواش این اجبار براش شیرین می شه ؛)

  • HURRICANE •L.S•
    5.6K 1.1K 10

    تنها چیزیکه میدونم اینه! اون یه طوفان بزرگه... یه نابودگر عظیم... -M.Preg- •دارای محتوای تاریخی • احساسی • خرق عادت • •Short Emotional Story• Written by:@Cnstylinson

  • A Sinner's Diaries { L.s }
    8.9K 1.8K 19

    [Completed] 'هیچوقت تا به حال چیز با ارزشی مثل تورو ندزدیده بودم، ازهمون اولش هم برام تازگی داشتی.' - Short story

    Completed  
  • Kill your soul[L.S][Z.M]
    11.5K 1.5K 26

    برای من خواهی ماند مثل آسمان برای زمین. برای من خواهی ماند.سرخی خونت رابه رگ های تنم پینه خواهم داد. تاریکی برایمان آواز خواهد خواند و تو زیباترین منظره قرمزرنگ برای روح مجنون من خواهی بود. روحت رابکش وتوبرای من خواهی ماند.

  • Age Of Extinction[L.S]
    4.7K 379 15

    من هرگز به تو آسیب نخواهم زد چون تو در قلب من هستی ‌ و اگر به تو اسیب بزنم به خودم آسیب زده ام و خواهم مرد این اتفاق هرگز نخواهد افتاد...

  • Gamble {Z.M}.{L.S}
    18K 2.4K 18

    زین کُلت مشکی رنگ رو روی شقیقه ی لیام گذاشت.بغض و گریه امونش رو بریده بود. لیام هم متقابلاً با دستای لرزون سر کلت رو روی قلب زین نگه داشت و با چشای اشکی گفت لیام_بیبی من نمیتونم اینکارو بکنم...چطور میتونم...نفسم رو...بکشم آخر جملشو نالید اما زین لبخند مهربونی بهش زد و گفت زین_تو باید اینکارو بکنی...من میخوام...حتی تا...

  • Here you are [z.m_l.s]
    124K 16.5K 53

    محتواي +١٨ داره و لطفا اگه دوست نداريد نخونيد.. هیچوقت نمیتونست چشماشو، اون لحظه که بهش سرزنش تلخی میزد از یاد ببره.. چشمای افسونگری که تهدید کننده و وعده دهنده اونو به بازی گرفته بود... دوگوی سبز جذاب و پر حرارتی، که همه هستی لويى رو تا اونجایی که از فکر بشر عاجزه به سمتش میکشید..

  • A dancer in my heart [L.S]
    15.4K 2.5K 19

    ||complete|| اون یک رقصنده بود رقصنده ای که در قلبه من با روحه من میرقصید..♡

    Completed  
  • Hogwarts Mystery [L.s] [Z.M]
    46.5K 11K 38

    درسته اینجا دنیای جادویی هاگوارتزه ولی من مطمئنم خبری از جادو نبود وقتی به اون چشم ها خیره شدم... هشدار: اگر پاترهد نیستید به هیچ وجه این بوک رو باز نکنید⁦ ⁦( ͡° ͜ʖ ͡°) 💙💚 ⁦❤️⁩💛 🌈

    Mature
  • The Paper Airplane {Larry Mpreg}
    6.8K 1.4K 18

    گردن بند هواپیمای کاغذی زندگی انسان ها رو عوض میکنه.اونها رو از ادمای ناشناس تبدیل میکنه به ادمایی مهم و به اونها زندگی خطرناکی میده که افراد خطرناکی اون رو احاطه کردن.اگر یک گردن بند هواپیمای کاغذی دریافت کردید با زندگی قبلی خودتون خداحافظی کنید. چه اتفاقی میوفته وقتی لویی یکی از اونها رو از فرد ناشناسی به اسم هری اس...

  • Blood Bank [L.S]
    16.2K 2.4K 16

    دنيايى كه خون آشام ها در اون حكومت ميكنند به بانك خون خوش اومديد ، پر از خون هاى تازه و درجه يك ! وان (one) يك بانكدار سخت كوشه كه تحت تاثير فرومن خون آشام ها قرار نميگيره يك روز ، ارباب هرى ، پسر ارباب درد براى بازرسى بانك مياد درحين گذارشى كه وان داشت به ارباب ميداد ، ارباب ؛ تمام مدت به اون زل زده بود و بعد ... او...

  • Gladiator [L.s]
    7.3K 917 5

    Larry in old Rome •No update•

  • Broken Wings (SIN2) [L.S]
    22.1K 4.1K 9

    (جلد دوم از SIN) خداوندگارا بر من مرحمت كن و بال هاي شكسته ي مرا ترميم كن.

  • ✴I'm a Were Wolf
    2.3K 169 10

    همه چیز از یه توییت شروع شد..و بعدش یه شب بارونی و یه زخم...

  • Friends with complication (Completed)
    79.7K 11.7K 65

    چی میشه اگه هری و لویی به جای اینکه با هم باشن، عاشق همزادشون بشن؟ جایی که تاریخ بهم میریزه و هری، شیفته لوکاس تاملینسون میشه و لویی برای هرولد توییست جون میده فراتر از یه لری معمولی Larry × Hucas × Houis {پارت cast رو حتما ببینین} warnings : smut, alpha/beta/omega written by @lavinous

  • Bʟᴀᴄᴋ ʟᴇᴀᴅᴇʀ [L.S](z.m){omega.vrs} C.O.M.P.E.L.E.T
    70.2K 10.5K 31

    به سفیدی نور در میان تاریکی ها.... ............................................ّ...................................... هری با لویی دوست میشه همون گرگینه ای که هری رو از دست اون متجاوز نجات داد. . .C.O.M.P.E.L.E.T

    Completed  
  • Monster [l.s_z.m]
    34K 5.4K 21

    با تمام توانش ميدويد. هواي سرد رو با صدا داخل شش هاش پمپ ميكردو باعث ميشد گلوش به شدت بسوزه. سكوت شب باعث شده بود صداي جز صداي پاها و نفس هاش نشنوه. نميدونست چه مدته دويده، پاهاش ديگه جوني نداشت و بدنش در حال پاشيدن بود. صداي قلبش رو تو سرش به وضوح ميشنيد، هر لحظه ممكن بود قلب ترسيدش سينه شو بشكافه و بيرون بپره. تو...

  • End Game (L.S)
    609K 87.9K 77

    [ Completed ] من مرده بودم..... اما تو منو زنده کردی که خودت بکشیم.....

    Completed   Mature
  • It Was happenstance [Larry Stylinson]
    12.1K 1.6K 31

    چی میشه اگه یه روز خیلی اتفاقی یه رقیب واسه خرخون ترین بچه دبیرستان پیدا بشه؟؟! حس اونها نسبت به هم چی میتونه باشه؟؟! دوستی یا نفرت؟؟؟! خب معلومه که همه میگن نفرت... البته نه! شاید در نظر اول تنفر به نظر بیاد... اما در باطن اون ها دوستی و علاقه پنهانی خفیفی وجود داره، شاید هم به تدریج به وجود اومده... اما چه اهمیتی دا...

  • Call me Alien(L.S Z.M)
    1.5K 170 7

    به من بگو دیونه... به من بگو قاتل... به من بگو مجرم... آره‍ درسته ،من هستم اما تاحالا از خودت پرسیدی چی باعث شد من از ی پسر بچه ی ساده تبدیل بشم به سردسته ی بزرگترین باند مافیای انگلستان؟! نه‍ ..... اما من بهت میگم عشق...»