'she is a rare experience' is volume 1 of a series of works that explores one man's poetic deep dive into the spiritual, metaphysical and earthly dimensions of the female psyche, form and soul. These words flow from the author's perceived inner truths disseminated from his attempt to discover the essential essence of...
Perrie Edwards normal girl who goes to work everyday ,same old thing day in day out until some one walks in ,little does perrie know that some one will change her life forever .(warning my first ever fan fiction )
New to New York City, the quirky artist, Camila Cabello finds out what it really means to shed light on someone. Especially when that someone is notorious blind girl, Lauren Jauregui. She's a mystery upon herself, and Camila is determined to break the mystery and hear her story. But she might do more than just that. A...
اینجا خیلی بی روحه؛ صندلی چرمش سرد و همه چیزش سفیده. -:◄ میتونیم شروع کنیم؟ ► سر تکون میدم و شروع میکنم: -:◄ یادم میاد وقتی که شروع شد، یه حس شیرین بود که باعث میشد عرق سردی روی مهره های گردنم بشینه! وقتی ناخودآگاه بهَم نزدیک شدیم، بی صدا نالیدم تا چیزی نشونم بده؛ اونم با چشماش جرعتم رو به تنگنا کشید تا ترغیبم کنه بی...
ژانر:ترسناک,درام,کمی تخیلی,رمز الود 🔞 کاپل های اصلی:زیام❤️💛لیام تاپ و لری💙💚هری تاپ زایل هم داره خیلی کم💛🐤 "/روزهای آپ شنبه ها/"
Completed ۱۹ژوئن سال ۱۹۲۴ در دهکده کوچکی در نزدیکی شهر لندن خانواده تاملینسون به طرز وحشیانه ای به قتل رسیدند طبق گفته یک شاهد آن شب دو مرد خانه تاملینسون را ترک کردند اما هرگز پیدا نشدند. بعد از قتل چند نفری ادعا کردند که پسر کوچک خوانواده را دیده اند خانه تا ۹۰ سال خالی بود تا اینکه زوج استایلز به همراه دو فرزند خ...
هرکسی دنیا رو جوری میبینه که خودش دلش میخواد؛ دنیای ینفر سیاه، دنیای یکی بنفش و هر آدمی، زندگی رو یچیز میبینه؛ اما اون پسر زندگی رو توی کوچکترین چیزها پیدا می‌کرد. چیزهای کوچیکی مثله سطل رنگ ابیش و بوسه های اون مرد Ziam short story
رئا دختری است که در قلمرو میانی سرزمین خود زندگی می‌کند ولی زندگی او به یکباره تغییر کرد. زمانی که برای یک ماموریت به قلمرو آسمان ها اعزام می‌شود و آنجا با فردی ملاقات می‌کند که قصد کشتن او را دارد و به همراه قدم های او مرگ نیز پا به سه قلمرو می‌گذارد و رئا باید راهی برای نجات خود و دنیای خود پیدا کند.
موضوع:ترحم یا عشق ....نفرت یا دوست داشتن حسشو هیچوقت نسبت به خودم نفهمیدم ولی خودم متوجه احساسم شدم.... لیوایxارن ژانرشو نمیدونم داستان از اونجایی که تازه دیوار ماریا رو پس گرفتن گایز این فن فیک برای من نیست برای یکی از دوستامه
مطالب مهم در نوشتن فیک یا بوک برای نویسنده ها تحلیل فیک های مورد علاقه شما و معرفی فیک های قابل قبول از نویسنده های تازه کار برای ریدر های خوش ذوق😍 🔴لطفا حتممممااااا پیش نویس رو مطالعه بفریمایید 🔴
"تو یه چیزِ کوچولو و بددهنی، نیستی؟" "گمشو استایلز." یا لویی سرگروه تشویق کننده هاست و هری کاپیتان تیم فوتبال مدرسه.
»»----> [ لذت آزار ] <----«« - با اولین ضربه فقط خنده ی پر دردی سر داد. با دومین ضربه هم صدای خنده اومد هم فریادی از روی گریه... اما آخرین ضربه فقط سکوت به همراه داشت! + تو دیوونه ای _ آره! منم مثل همه دیوونم. FAN FICTION about Harry Styles and Liam Payne.
[+18] +Sex هر آدمی تو زندگیش زخمای بزرگی داره چه عمیق چه سطحی ولی بیشترشون تموم شده یا داره درمان میشه اما زخمی که من داشتم داره دوباره شروع میشه شروع یک داستان دوباره درد دوباره حس دوباره نفرت دوباره زجر دوباره ...... بزارین بهتون بگم که زخم خونی شده من چیه...
➿کارت ورود: یک عدد مغز منحرف که بتونه هر ایهامیو تشخیص بده ➰با ما در کنکور: ادبیات را صد در صد بزنید 〰️باجه خرید بلیط مربوطه: پارت اول ✔️هر پیشنهادی: کافیه فقط dm بدین
جایی که لیام عاشق پسری با موهای صورتی و تاج گل میشه، همه چیز عالی پیش میره تا اینکه گلها پژمرده میشن، درست مثل اون پسر. Highest rank : 2 in short story 🧚🏿♀️ 'Persian Translation' Original story by @ziamstunes
Random one shot scenes of Harry and Louis from LURE because I miss my characters and I love writing their story so much [With memes as the pictures :)]
-تو خودِ خورشیدی، بدونِ نورت قلبم منجمد میشه، دست هام سرد میشن. بدونِ نورت نمی‌تونم لبخند بزنم... +تو همون گلی هستی که خورشید صبح ها به امید دیدن لبخندش چشم باز می‌کنه.
با اون دوست داشتن رو تجربه کردم. با تو عاشق شدن رو. اون رو از دست دادم. و تورو.... (در حال نوشتن)
One Direction Fanfic! [AU] Liam Payne + Harry Styles = Lirry Stayne! <3 Vampire (Harry) and human (Liam) love story fanfic! NOT like Twilight or any other vampire story! Even though some parts may be similar - but that's not intended!
هرچیزی در این جهان امکان گم‌شدن دارد، حتی خودش! جهان‌گمشده با جنگ، مرگ، خون، نفرت و کینه توام است. جهانی که در آن خبری از صلح نیست! اما، پیش‌بینی تمام جهان‌گمشده را دگرگون می‌کند. کسی پا به این جهان می‌گذارد که تمام قوانین را نقض می‌کند، یک استثناء. کسی که به ارمغان آورنده‌ی صلح است. وارث جهان‌گمشده. حال، همه با پا خا...
در لندن هتلی وجود داره که زنها و مردهای زیبا مثل پرنده های تو قفس،ازشون نگه داری میشه و زندانی ها ی اون مکان ملزمن عمیق ترین و تاریک ترین خواسته های شما رو براورده کنن.......
Louis Tomlinson. His dad is Mark Tomlinson, the spot light of Hollywood. Louis lived the life because of his dad; he had the money, the fame and the girls but the thing was he didn't need girls. Yep, Louis was gay and everyone knew that, the whole world did. But when the female attention for Louis gets out of contro...
To the world he was a beast but for her he would do anything. He could have the world but all he wanted was her. They say the things we want most are the things we can't have. For she was so afraid of him that even the thought of him could have her running for the hills. Little did she know that she was the only one w...
- خواهش میکنم ولم کن ت...تو نمیتونی با برادرت همچین کاری کنی! + برادر؟!! ببین بیب میتونم همین الان تورو جلوی مادرت به فاک بدم بدون اینکه چیزی بگه پس ساکت شو بزار کارمو بکنم ... (Ziall)🔞 #1- ziall #1- zaynmalik
