🔯 Cussed People 🔯
فرانکی در حالی که صورتش را با دستانش پوشانده بود با صدای آرامی زمزمه کرد: _ چرا تلاش می کنی منو نجات بدی؟ من نفرین شده ام! تموم شده ام! جاستین کنار او نشست و به منظره رو به رویش خیره شد _ حتما لازم نیست یه ساحره طلسمی اجرا کنه تا آدما نفرین بشن ... آدما خودشون، خودشونو درگیر نفرین های بزرگ می کنن؛ با ذهنشون! منم نفرین...