↬میراثِ خون↫
افسانهها میگن اگر یک شیطان تکشاخی رو گاز بگیره و خون شیطان وارد بدن تکشاخ بشه،اون تکشاخ میمیره... اون شب،توی جنگلممنوعه این اتفاق افتاد! ولی اون تکشاخ نمرد.!!! و یک نفرین،بهجای مرگ،در بدن اون رخنه کرد...
افسانهها میگن اگر یک شیطان تکشاخی رو گاز بگیره و خون شیطان وارد بدن تکشاخ بشه،اون تکشاخ میمیره... اون شب،توی جنگلممنوعه این اتفاق افتاد! ولی اون تکشاخ نمرد.!!! و یک نفرین،بهجای مرگ،در بدن اون رخنه کرد...
این فیک با اجازه ی نویسندش ترجمه میشود ! - دختر19 ساله که فقط زندگی ساده ای رو می خوست ، ولی وقتی پدر و مادرش ثروتمند شدند و هیچ وقت براش ندارند ، زندگیش ناخوشایند شد و به همین دلیل او به اینقدر سرد و خجالتی شد که مردم از دوستاشون انتظار دارن... ... و بعد از اون والدینش تحت كنترل زندگیشون نمی تونن بدون محافظ بر ... وق...
سورپرایز ! پدر و مادرت تموم این مدت یه رازی رو ازت مخفی کرده بودن - اینکه تو پرنسس یه خانواده سلطنتی و تنها وارث تخت پادشاهی هستی . برای فاش کردن این راز و خبر مهم ، اونا تورو به پادشاهی همسایه میفرستن جایی که هفت شاهزاده خوشتیپ و مقاومت ناپذیر همه چیزهایی رو که باید بعنوان فرمانروای بعدی بدونی بهت یاد میدن اما به مح...
Name : Dream Cope : Taehyung Genre : Romance , fluff , Comedy , Canon یه دختر ایرانی با وجود همه تلخیا و نامهربونیای زندگی پا توی راهی گذاشت که قبلا فقط رویاش بود... حقیقتی مثل یه رویا که هیچوقت تصورش رو نمیکرد اون فقط دلش میخواست بخونه و برقصه ... ولی بالاخره یه جورایی انگار زندگی بهش لبخند زد ... اون ریسک کرد و...
همه چیز عالی بود ، تو زندگی شاد و اروم خودتو داشتی با خوشحالی کنار مادر و پدر پیرت زندگی میکردی اما همه چیز با ورود اون ادمای چشم بادومی به خونتون بهم ریخت.. حقیقت زندگی قشنگت بهم ریخت... تو دختر مادر و پدرت نبودی... اصلا اسمت سارا نبود.. و محل زندگیت اصلا این کشور نبود اما تو این تغییر رو نمیخاستی و میخاستی باهاش بج...