prison
جئون جونگ کوک یه کاراموز اشپزیه که انتخاب میشه تو زندان برای 6ماه کاراموزی کنه و خوب اونم راضی نیست اما برای اینکه بتونه اشپز یه رستوران خوب بشه مجبوره
جئون جونگ کوک یه کاراموز اشپزیه که انتخاب میشه تو زندان برای 6ماه کاراموزی کنه و خوب اونم راضی نیست اما برای اینکه بتونه اشپز یه رستوران خوب بشه مجبوره
📚 خلاصه : جانگ کوک یه پسر دبیرستانیه که به شدت روی معلم جایگزین مدرسشون پارک جیمین کراش میزنه و به خاطر این که اون کمتر از یک ماه دیگه توی مدرسست برای بدست اوردنش به معلمش پیشنهاد یک شب رابطه رو میده ، رابطه ای که کل زندگیش رو دستخوش تغییر میکنه و به سیاهی میکشونه. زندگی پر از انتخاب های مختلف انتخاب هایی که اگر تصمی...
چند قدمی جلو برداشت و درست رو به روی پسر کوچک تر که روی صندلی نشسته بود زانو زد. با دست هاش پاهای جونگکوک رو به سمت خودش کشید و همونطور که بندِ بازِ کتونی هایِ اون پسر رو با دقت میبست زیر لب تکه ای از خاطرات گذشته رو زمزمه کرد: - جونگکوکِ من، همون پسر یک ساله ایه که وقتی انگشت های کوچیکش رو میگرفتم به زور باهام قدم بر...
فن فیک:←سرخ و سیاه→ کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی:سپ،نامجین،ویمین ژانر:درام،عاشقانه،رمنس،فلاف خلاصه=برداشت تو از ادم بد چیه؟ آدم خوب چطور؟ چی فکر میکنی تهیونگ آدم بدیه چون با ماشین به یه پسر 18 ساله زد و زندگی اون رو نابود کرد،یعنی اون بده؟ و جونگ کوکی که فدای یک شب مست شدن تهیونگ شد جونگ کوکی که الان نمیتونه راه بره چون...
▪︎ خلاصه : عشق بین دو ورزشکار که در آستانه ی المپیک مشکلات فراوانی براشون رخ میده... یعنی جونگکوک بعد از اشتباه بزرگ تهیونگ میتونه اون رو ببخشه و به قلبش یه فرصت دوباره بده؟ شامل دو بخش: * Ice Wolf ---> بزرگسالی تهکوک ** Baby Jeon ---> کودکی تهکوک •کاپل اصلی:ویکوک •کاپل فرعی:ویمین، یونمین، نامجین •ژانر:امگاورس، امپرگ...
فیکشن آقای من🥀 ▪︎جونگکوک: "زیاده روی کن آجوشی من عاشق زیاده روی هاتم!"🐰 ▪︎تهیونگ: "تو یه سازی اسمتو میذارم کُ... از پایین مینوازمت از این بالا ملودیت رو استخراج کن!"🐯 •ممنوعه ای در دل #عشق و #خیانت 🤍↯ #MyAjjussi 🥀 - -Couple: TaeKOok 🌙 -Author: -Smutic🥀
دو پسر جوان در حالی که به زیبایی زیر باران می رقصیدند.. پاهای به ظرافت الماسشان میان باران به حرکت درامده بودند و صحنه دلنشین و زیبایی رو رقم زده بود. انگار هردو همگام با قطره های باران که روی زمین نواخته میشدند گام برمیداشتند و میرقصیدند.. آزاد .. جدا .. رها .. مثل قطره ها.. ❖︎ وانشات ❖︎ اسم: بالماسکه ❖︎کاپل اصلی: وی...
Be Selfish In Love •• [ Completed ] -تو دستمو گرفتی تو نجاتم دادی.. صادقانه دوستم داشتی و بهم محبت کردی و عشق دادی و من نمیدونم چجوری باید محبت هات رو جبران کنم.. چجوری باید تمام خوبی هات رو بهت برگردونم... -ʙʏ ᴍᴇ & @Moonlike_Rmy🍃🌙 -ᴛᴇʟᴇɢʀᴀᴍ ᴄʜ ᴜᴘ: ᴠ_ᴋᴏᴏᴋɪ _ @v_kookific🍃 -Cᴏᴠᴇʀ ʙʏ: @CallMeHistoria 💜 Start: 05/04...
خلاصه ی آیو: امانوئل(جونگکوک) رقاص و ساقی 24 ساله، اهل مکزیکه که تصمیم میگیره برای دیدن نامزدش یو جیته که رئیس یکی از باندهای قاچاق مواد مخدره، به سئول بیاد. اما با اومدنش به این شهر از طریق هوسوک مشاور شخصی جیته، متوجه میشه که نامزدش قصد جوش دادن معاملاتی رو با کیم تهیونگ، دلال و رابط پر سابقه ای که توی زندگیش برای...
•Name: Van Gogh was his god! •Couple: Vkook •Sub couple: Hopemin •Writer: Amara •Genre: Romance, Angst, smut •Channel: @papacita01 ~•Teaser: _چرا هیچ وقت از ته دلت نمیخندی؟ از اون لبخندهایی که به چشمات میرسن و برق خوشحالی رو توشون روشن میکنن! سرش رو تکون داد و از پنجره به زمستونی که سفرهی سفیدی و غمهاش رو روی سر شه...
❗️کاپل: ویکوک/کوکوی (ورس) ❗️ژانر: درام، اسمات، جنایی، رمنس چی میشه اگه پسر تخس رئیس جمهور کشوری که همجنسگرایی توش رسما ممنوعه، عاشق بادیگاردش بشه؟ ورژن اول این فیکشن با اسم Vietato و کاپل کوکمین توسط @minblume نوشته شده
«بهم بگو ببینم... تو تا حالا کسی رو کشتی؟» «نه.» «تا حالا دیدی که کسی تو میدون جنگ بمیره؟» «نه.» «من کشتم، من شنیدم که دارن میمیرن و مرگشون رو هم دیدم. هیچ افتخاری هم نداره و اصلاً هم شاعرانه نیست. تو میگی حاضری برای عشق بمیری، امّا تو نه چیزی راجع به مردن میدونی نه چیزی راجع به عشق.» ☘︎نام: تکیهگاه ☘︎ژانر: درا...
قدم به رویایی رنگی، شیرین و حقیقی گذاشتن. جایی که بوسه ها عطر یاس میداد، نگاهشون به طعم شیرین پرتقال بود و لبخندهاشون به رنگ طلایی آفتابی که هرروز دست نوازش به سرشون می کشید... • Genre: Romance, Melodrama
- من فرشته ام. فرشته هالووینی... -آره... فرشته هالووینی من... صداها ساکت شده بودن و کلاس وحشتی دیگه وجود نداشت. اونجا قطعا براشون بهشت بود؛ بهشتی ترسناک و وسوسه انگیز... • Genre: School life, Smut, Romance, Fluff
_من اجازه نمیدم وارد دنیای ترسناکِ آدم بزرگا بشی:) Don't you ever grow up! genre : | fluff, smut , high school, romance, comedy a little angst | writer:lana روزهای آپ: نامشخص!
{ON HOLD} 𝐓𝐚𝐞𝐡𝐲𝐮𝐧𝐠 𝐚𝐬 𝐭𝐡𝐞 𝐛𝐞𝐬𝐭 𝐝𝐞𝐭𝐞𝐜𝐭𝐢𝐯𝐞 𝐢𝐧 𝐊𝐨𝐫𝐞𝐚 𝐚𝐧𝐝 𝐉𝐮𝐧𝐠𝐤𝐨𝐨𝐤 𝐚𝐬 𝐭𝐡𝐞 𝐯𝐢𝐜𝐭𝐢𝐦'𝐬 𝐬𝐨𝐧. - ©TaeKingHimself (Ik that I wrote his Name on the Cover wrong.)
-میشه از بغلت بیام بیرون؟ -نه همینجا جات خوبه -باش ژانر:جنایی،پلیسی،اسمات کاپل:ویکوک،یونمین وضعیت:کامل شده #1 vkook
°•کامل شده•° خلاصه: کیم تهیونگ ایدول معروف کره جنوبی که طی یه اتش سوزی مشکوک بیناییشو از دست میده... چی میشه اگه یه پزشک تازه کارو کم سن و سال مسئولیت درمانشو به عهده بگیره و دست بر غضا از دلیل اون اتش سوزی مشکوک سر در بیاره ... ایا دکتر جئون جونگ کوک میتونه بی دردسر معشوقه تازه ی خودشو درمان کنه؟! __________________...
نیشخندی زد: _بیبی بوی گمشده؟ _ب..بله قربان __________________ -عاشق بد کسی شدی بیبی بوی + هرچقد بد باشی برای من همیشه خوب بودی ____________ ژانر:کمی بی دی اس ام_ددی کینک_خشن_اسمات_هپی اند_کمی رازآلود_کمی طنز تاپ/دام: کیم تهیونگ باتم/ساب: جئون جونگکوک
چی میشه اگه در اولین روز کاری جونگ کوک تو اون کلاب به کیم تهیونگ رئیس بزرگترین شرکت جهان برخورد کنه ؟؟؟ vkook
[میزبان] بی تی اس ، معروفن نه؟ سال 2020 ئه و همه بخاطر کرونا قرنطینه ان. کرونا خیلی شدید شده ، اونا مجبورن خونه هاشون بمونن. ویکوک ، نامجین ، سپ و جیمین و دوست دخترش. اونا هر آخر هفته ویدیو کال میگیرن و یه فعالیتی رو با هم انجام میدن. جونگ کوک این دفعه یه ایده ی جدید داره. نظرتون با احضار روح چیه؟ Couple:Vkook ¥ NamJi...
»چه کسی میدونه زندگی قراره چ جوری پیش بره.... من تا حالا فکر نمیکردم از استریت بودم شک کنم،ولی ظاهرا قرار نیست زندگی اونجوری ما برنامه ریزی کردیم پیش بره» couple:teakook/kookv Genre: #Vkook #verse #switch #BL #BTS #smut #lovestory #romance start:5December2020
• Name : Leica 📷 • Couple : Vkook • Writer : Ziwon • Summary : یک دوربین! همه ی آنچه که سرنوشت برای گره زدن آن دو در سال ۱۹۵۱ نیاز داشت، یک دوربین بود و همه ی آنچه این گره را می گشود٬ جنگ؟ عاشقانه ای در دل جنگِ میان دو کره!🚢
• Name: Choice • Couple: VKook • Writer: Raven • Summary: راه ها جدا و مقصد یکی بود... تو چشمهای تکتک آدمهای این خراب شده می دیدم که چندان از اینجا بودنشون ناراضی نیستن. از بین اون همه آدم من سراغ کسی رفتم که ته تحملش خاطرات یک روز بود. همه دلشون می خواد سرگرم بشن نه؟ یکی با قرقره سرش گرم می شه یکی با چرخ و فلک...
-تهلون؟ تهیونگ هومی گفت و برگه های تو دستش رو ورق زد. -تدی.. نیدا تن با کلمه های عجیب کوکی سر تهیونگ برگشت. -کوکی؟؟؟ صدای شوکه شده تهیونگ کوکی رو ترسوند. کار بدی کرده بود؟ بغض کرد و لب پایینیش لرزید. به ثانیه نکشیده صدای گریه اش بلند شد و تهیونگو ترسوند. -گریه نکن.. گریه نکن.. اشکال نداره کوکی. بیبی چیزی نشده که. معذر...
[کامل شده! ] (تهیونگ پسریه که همه منتظرن یه امگای ضعیف بشه... اما سرنوشت داره به تک تکشون پوزخند میزنه) _اینکه جز کدوم دسته قرار بگیرین به طور عمده بستگی به این داره که پدرومادرتون جز کدوم بودن،یا اینکه اکثر اعضای خانواده متعلق به کدوم دستن. واقعا یه چیز نسبیه... ⚠️#1in Vkook ⚠️#1in Taekook ⚠️#1in Omegaverse ⚠️#1in...