Select All
  • cause love is blind [Z.M]
    21.6K 74 3

    برنامه ها چیده می شن تا به هم بریزن قانون ها نوشته می شن تا زیرپا گذاشته بشن قلب ها عاشق می شن تا بشکنن فکر کنم بهش می گن قانون زندگی... [ZIAM], little bit [larry] and [shiall]

    Mature
  • Midnight With Him" [Ziam]
    16.3K 3.3K 43

    درحال آپ "🌿☁️ "نشسته روی تک صندلی انتهای دنیا مغموم و پریشان ، رها شده بودم از بین تمام آدم های دنیا از بین تمام رهگذر های بی خبر از سکوت های آغشته به فریادم ، تو صدایم را شنیدی ... تو دستم را گرفتی مرا از تمام کوه ها بالا کشیدی هنگامی که تمام طناب ها پوسیده بودند بار ها به این فکر کردم زندگی ارزش این همه درد را...

  • Somewhere In The Woods
    8.2K 2.8K 32

    {کامل شده} 𝘻𝘢𝘺𝘯 𝘮𝘢𝘭𝘪𝘬 / 𝘭𝘪𝘢𝘮 𝘱𝘢𝘺𝘯𝘦 عمارت مین وود یک پیرزنه. پیرزنی که لباس های نو تنش کرده باشی و توقع داشته باشی دوباره جوان و شاداب بشه. و زینِ بیست و شش ساله این رو خوب میدونه، میدونه که پشت لبخند درخشان و گیرایی نگاهش چهره ای مخفی شده که کسی ندیده. چهره ی پسربچه ای که با نگاهی مبهم به حرف های خ...

    Completed  
  • Diplomat ~ by : Atusa20
    193K 33.2K 63

    -من نخست وزیرم لیام...این مسخره بازیو تمومش کن +تو نخست وزیری منم همسر نخست وزیرم...این بحثم همینجا تمومه a story by : Atusa20 No. 1 in fanfiction 😎

    Completed  
  • son of the Dawn [Z.M] [L.S]
    9.6K 2.2K 26

    《تو پسر سپیده‌دم هستی.نیمه آدمیزاد و نیمه اژدها.کسی که خدایان کهن و بر حق رو از زندانشون آزاد میکنه و نژاد آدمیزاد رو به خفتی که لایقشه میرسونه.》 زین به عنوان پیشکار ملکه وارد دربار میشه.جایی که لرد لیام پین،عموی پادشاه، از خیره شدن بهش ابایی نداره و اتفاقات شومی در شرف وقوعه.زین رازی داره که نباید فاش بشه؛رازی که اون...

  • The King's Dream Hide
    12.4K 2.6K 15

    کودک یتیمی که سرنوشت براش برنامه های زیادی ریخته بود توی قصر سلطنتی و دردونه شاه و ملکه بودن قشنگ بود واسش... ولی چی میشه اگه کودکی از خون و روح شاه و ملکه به دنیا بیاد؟ "این اتاق چرا پر از عکسای منه عالیجناب؟!" "من رویا هامو نقاشی میکنم لیام،گاهی هم مینویسمشون بعد میزارمش تو این اتاق و تو چه حسی داری که رویای پادشاه...

  • [ -𝐍𝐞𝐮𝐫𝐚𝐬𝐭𝐡𝐞𝐧𝐢𝐚 ]
    24.6K 4.9K 34

    Neurasthenia: یک نوع بیماری روانی به معنای روان خسته است. این بوک شامل معانی اصطلاحات،رنگ‌ها و بیماری‌هایی هستش که توی شخصیت سازی کرکتر و یا انتخاب اسم برای فیکشن،بهتون کمک می‌کنه و می‌تونید ازش ایده بگیرید.

    Completed  
  • NOBODY [Z.M] [L.S] [Completed]
    207K 31.8K 64

    به کثیف ترین مقدس،یعنی عشق...قسم میخورم که دوستش دارم. اندازه ی تمام قطرات اشکی که مسبب رها شدنش بود،دوستش دارم. اندازه ی تمام ترک های روی قلبم دوستش دارم. اندازه ی تمام التماس هایی که برای دوست داشته شدن به خرج دادم؛ دوستش دارم. نه مرد...منو سرزنش نکن،این دست من نیست. تا به خودم اومدم دیدم که تنها کسی که دوستم داره ه...

    Completed  
  • LACK OF IDENTITY [Z.M] [Completed]
    40K 7.3K 25

    با دست های لرزان به بازو هایت چنگ بزن و خودت را در اغوش بگیر. به صدای غم انگیز موسیقی مورد علاقت گوش بده و ارام اشک بریز. در این دنیای خاکستری تنها بنفش کبود تو ترکت کرده و حالا رنگی در بین هاله های تیره وجود ندارد. ناخن هایت را در پوستت فرو کن تا حداقل رنگ سرخ خون، دنیایت را از یکنواختی دربیاورد. نوشیدنیه سرد و تگریت...

  • CANDLLA [Z.M] [Completed]
    2.6K 768 9

    برات یه ستاره می‌چینم. اگر کفایت نکرد،کنارش یه غنچه رز فالو رنگ قرار میدم. بهترین لباسم رو می‌پوشم و زیبا ترین لبخندم رو بهت نشون میدم. تا زمانی که ارمان رنو دوباره متولد شه، برات می‌نویسم و به امید جواب، شب ها ستاره ها رو دنبال میکنم. کندلا؟چرا خاموشی؟یه شمع باید با نور هر چند کوچکش اطرافش رو روشن کنه... اوه کندلا...

    Completed  
  • THE CAT▪︎Z.M▪︎
    1.9K 437 11

    وقتی اون پنجه های طلایی زیر نور خورشید بدرخشن و اون نیشخند کج روی صورت گربه بشینه،درست زمانیِ که میفهمی کارت تمومه... هیچکس نمیتونه از دست اون روانی فرار کنه پس بهتره تقلا کردن رو کنار بذاری . . .

    Mature
  • LOVER▪︎Z.M▪︎
    1K 231 5

    +فکر کنم باختم. اون چشم های زیبا،پوست نرم،عطر دیوونه کننده رو...همه رو باختم. کمی مکث کرد و به دست های لرزونش که تو همدیگه قفل شده بودن نگاه کرد و ادامه داد: +شایدم نباخته باشم چون اون از اول هم مال من نبود؛نه چشم های زیباش،نه پوستِ نرمش و نه عطر دیوونه کنندش. نفس عمیقی کشید و زیر لب زمزمه کرد: +معشوقه ی فریبنده ی من...

  • The pain[Z.M]
    1.7K 271 13

    اصلا نمی‌دونم اسمش رو درد هم می‌شه گفت یا نه؟ با یه سر درد ساده شروع شد ولی الان هیچ دکتری به جز... به جز اون کاری ازش بر نمی‌آد...

    Completed  
  • ●"Court Piece"●[ziaam]
    54.6K 7.8K 50

    من برادرمو کشتم تا فقط عشقمو از چنگش در بیارم 🏳 مثله یه بازیِ حکم بهش نگاه کن ما حتی برادرم باشیم باز رقیبِ همیم باید همو زمین بزنیم

  • '' خورشید و گل هاي او ''
    2.4K 332 4

    سلام، این لمونِ که داره تایپ میکنه. هدف خاصي از ترجمه این کتاب خیلي قشنگ ندارم. این یکي دیگه از کتاباي نویسنده ي شیر و عسل، یعني rupi kaur هست. فقط میخوام لذت ببري. عین شکلات داغِ تو زمستون. عین بستني یخي تو تابستون. خورشید و گل هایش مثل یه سفر میمونه، سفري پر از پژمرده شدن، سقوط، پیشرفت، شکفتن. ‌ [مادرم وقتی...

  • Lusting You [ Persian Translation ]
    37.5K 7K 32

    • زین مالیک بیست و چهار ساله، برای دو سال در دبیرستان کالینز تدریس کرده و در طول این دوسال هیچ مشکل یا دردسری نداشته، هیچ رابطه ی عاشقانه ای با دانش آموزها، هیچ چیز. ولی همه این ها زمانی خیلی ناگهانی تغییر میکنه که یه دانش آموز به نام لیام پین وارد زندگی زین میشه و زین نمیتونه جلوی خودش و بگیره، ولی چشمای پاپی وارانه...

    Completed  
  • What About Us
    9.7K 1.5K 42

    یخ دلِ سوخته و درد کشیده اش داشت آب می‌شد... آب شد و دل باخت بهش... ولی کی گفته زندگی قرار نیست حتی واسه یک بار هم که شده چیزی رو خراب نکنه!

  • 𝐌𝐑. 𝐏𝐀𝐘𝐍𝐄 ✧ 𝘻𝘪𝘢𝘮
    454K 19.9K 53

    [BOOK 1] mr. payne: the dilf - "Nasty boys love giving head. Are you a nasty boy?" zayn nods his head frantically, "I'm your nasty boy, daddy." or the one where: zayn's ex boyfriend cheated on him but now he's trying to get his ex boyfriend's father to fuck him. - - - - [BOOK 2] mr. payne: the mob boss - zayn mali...

    Completed   Mature
  • Believe in yourself
    2.6K 739 23

    بیاید که قراره حسابی حالتون خووووب خوووب شه You are going to feel better soon life goes on ~~~ let's live on ~~~ زندگی ادامه داره مرد پس بیا فقط زندگیش کنیم Be enthusiastic through BTS and other successful people sentences ~ ترجمه هام قرار نیست لغت به لغت باشه سعی میکنم جوریی بنویسم که همون حس رو منتقل کنه (◍•ᴗ•◍) پ...

    Completed  
  • The Phantom [Ziam]
    5K 885 12

    -لیام یبار دیگه حرفتو تکرار کن؟ +بیا امروز طوری زندگی کنیم که انگار روز آخره.

    Completed  
  • fuck boy | per. ✓
    127K 16.6K 60

    fakeliampayne : عکس لختی ؟ niazkilam : راستش برام فرقی نداره می‌دونید لیام بزرگترین فاک بویی‌ـه که تا حالا دیدید. ©𝐅𝐚𝐤𝐞𝐳𝐚𝐢𝐧

    Completed   Mature
  • بی نام(فعلا)
    949 136 5

    هر چیزی از ادبیات پارس

  • The Wedding Date [ Persian Translation ]
    54.2K 10.3K 33

    • زین توی فروشگاه والمارت کار میکنه. اون دوست پسر نداره و خیلی وقته که به یه قرار نرفته. مامانش همیشه دنبال یه پارتنر برای اونه و حالا هم که برادرش میخواد ازدواج کنه، فشار از طرف اون بیشتر شده. زین میخواد که یک نفر رو پیدا کنه، ولی با درنظر گرفتن اتفاقاتی که در گذشته براش افتاده یکم سخته. اون مجبور میشه با کسی که ماما...

    Completed  
  • «40 Rules of love»
    5.6K 2.2K 41

    {چهل قانون صوفی گری به روایت شمس تبریزی برای زندگی بهتر و قدم در مسیر عشق.}

    Completed  
  • "مولانا"
    9.4K 1.3K 34

    از سوز غم تو آتش می‌طلبم وز خاک در تو مفرشی می‌طلبم از ناخوشی خویش به جان آمده‌ام از حضرت تو وقت خوشی می‌طلبم "مولانا"

  • Mistake [z.m_l.s]
    42.2K 4.5K 23

    داستان زيام و زويي و لرري و تري سام داره لطفا زير ١٧ سال نخونه ممنون لیام- اون خیلی مسته.... فک نکنم بتونه به ما سرویس بده زین از کنار پنجره به پسر نگاهی انداخت و با لبخند شیطانی جواب پارتنرشو داد. زین- اون خوشگله.. و گی گفته ما منتظر میشیم تا اون به ما سرویس بده؟ لیام شروع کرد به بوسیدن صورت پسر اول از چشماش شروع ک...

    Mature
  • NO LIMIT •|ziam|• COMPLETED
    687K 93.8K 122

    Highest ranking : #1 in fanfiction For more than four continuous months -داری محدودم میکنی! +نه... فقط دارم عاشقت میکنم. -نمیخوامش! +دست تو نیست... دست هیچکس نیست.

    Completed