Select All
  • After we fell (Taekook AU)
    85.8K 13.2K 26

    من به یاد نمیاوردم قبل از دیدنت دقیقا کی بودم ، سرگرمی هام چی بود و چه چیزهایی قلبم رو به تپش مینداختن ولی بعد از اینکه عاشقت شدم فهمیدم تمام زندگیم رو به تو گره زده بودم، خواب شب و غذا خوردن و نفس کشیدنم رو باهات هماهنگ کرده بودم و تغییرات همیشه وحشت زده‌م میکردن ، اگر منو به یاد میاری ،باید بهت بگم تو تغییرم دادی...

    Mature
  • Revolution
    8.2K 1.6K 13

    Taekook _به خاطر من چیکار میکنی ؟ تهیونگ با لبخند عجیبی اینو پرسید و وقتی برق چشمهای جانگکوک رو دید ، قدرتی رو حس کرد که قبل از اون هیچوقت تجربه‌ش نکرده بود . _به خاطر تو ؟ دنیا رو برات میگیرم، همونطور که میخوای ... «مشخصات داستان» ژانر:جنایی، سیاسی، انگست، درام کاپل : تهکوک (ورس) محدوده ی سنی : +۱۸ توضیحات تکمیلی :...

    Mature
  • The Real Me [kookv]
    900K 138K 85

    - نمی‌تونم مثل قبل بغلت کنم. - نبایدم بتونی. من ماسکم رو جلوت زمین انداختم. ~~~ - بودنت اعتیادیه که دلم نمی‌خواد هیچ‌وقت ترکش کنم؛ مثل اعتیاد تو به لیمو. ~~~ ژانر: رمنس، درام، اسمات، روزمره

    Completed   Mature
  • UKIYO
    24.4K 3.1K 17

    زوج: کوکوی KookV ژانر: رمنس، درام، روانشناختی، خشن، اسمات رده‌ی سنی ۱۸+ وضعیت: تکمیل شده✅ ᯽᯽᯽ ⚠این داستان شامل ناسزا و الفاظ جنسی رکیک، صحنه های خشونت آمیز آشکار و تا قسمتی توهین به یک سری از مقدسات رو در بر میگیره پس اگه زیر هجده سال هستین، یا روح لطیفی دارین و حس میکنین نمیتونین با هر یک از موارد بالا کنار بیاین از...

    Completed  
  • My Only One
    5.6M 181K 44

    My love is an oath, if I can't marry you in this life, I will marry you in heavens, even death will not do us apart.

    Mature
  • 𝗕𝗹𝗮𝗰𝗸 𝗥𝗼𝘀𝗲 ᵏᵒᵒᵏᵛ
    37.1K 6.5K 11

    𝙧𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚 - 𝙛𝙖𝙣𝙩𝙖𝙨𝙮 یک عاشقانه‌ی سیاه، میان جادوگر و جادوگرکُش... ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ رز سیاه برای تو، رقص لب هام به روی لب‌هات بود. رز سیاه برای تو، نبض دلپذیر نفس‌هام زیر گونه‌هات بود. رز سیاه برای تو، عشق بود، خاطره بود، زندگی بود، اما، رز سیاه برای من، فقط یه گل سیاه، از جنس تاریکی بود..!

    Completed   Mature
  • Before we met (Taekook AU)
    228K 29K 48

    فن فیکشن کوک‌وی/ویکوک . . . _قبل از اینکه منو ببینی کی بودی ؟ تهیونگ سرش رو بالا اورد و به جانگکوک نگاه ناباوری انداخت ، اون حق نداشت از قبلا حرف بزنه . _تو نمیتونی... نمیتونی همینجوری بیای و بری و بخوای من همون ادم قبلی باشم عوضی . تهیونگ ضربه ی محکمی به شونه ی جانگکوک زد، توقع داشت مثل همیشه پسر کوچیک بخنده و بگه ش...

    Completed   Mature
  • NITRIC OXIDE
    13.5K 1.5K 18

    ➖خـلاصـه: - خسارت و ضرری که زدی رو چطور میخوای جبران کنی؟ با بدنت... با مکث آلفا، دستش روی رون امگا قرار گرفت و تا بین پاهاش کشیده شد. تهیونگ به نرمی لب‌هاش رو روی هم فشار داد و سعی کرد لرزش‌هایی که به‌خاطر اون لمس توی بدنش در حال جریان بودن رو کنترل کنه. - ...یا با ماشینت⁉️ __ ‏"Ti amo..." تهیونگ هوایی که حین بوسه‌ها...

  • Evil Prevails [KookV]
    43K 4.9K 40

    •کامل شده• پاینده‌ باد آینده‌ی زیبای‌ ما‌؛ بال‌هاتون‌ رو باز کنید و اوج بگیرید‌. به نام آینده، به نام میرای. •OTP↝ Kookv, Sope, Namjin •Author↝ Mark Mrakovich •Translators↝ kik, Echo •Genre↝ War, Omegaverse, Gore, Angst, Romance, Smut.

    Completed   Mature
  • | 𝘗𝘢𝘱𝘪𝘭𝘭𝘰𝘯 ꜱᴛᴏʀʏ 🦋 |
    3.2K 507 12

    " سبزترین چشم‌های آبیِ دنیا متعلق به اونه. دریا متعلق به اونه، جنگل هم همینطور، آسمون هم... پشت‌ پروانه‌ی پلک‌هاش، یه طوفان خوابیده، یه موجِ شدید از هیاهوی حُزن‌زده‌ی عنبیه‌های بی‌‌روحش. وقتی نگاهم می‌کنه، وقتی می‌بوسه، وقتی می‌خنده، پروانه‌ها بال می‌زنن و بالِ ظریفی که تا روی انگشت سبابه‌ش لرزیده و خلقش کرده، پر می‌ک...

  • Step Brother Dearest
    185K 21.3K 28

    [ پایان یافته ] وقتی که برادر ناتنیش اومد تا باهاشون زندگی کنه، هیچ ایده‌ای نداشت که میتونه عاشق برادر کوچیک ترش بشه. اون به همون سرعتی که وارد زندگیش شد، وارد تختش شد و اون رو ترک کرد. اما کارما اونقدرا هم مهربون نیست، بعد هفت سال، هردوشون درحالی که جایگزین هم رو پیدا کرده بودن، روبه‌روی هم قرار میگیرن، و حالا که بزر...

    Completed  
  • 𝗗𝗮𝗵𝗹𝗶𝗮 ᵏᵒᵒᵏᵛ ᵛᵉʳ
    94.2K 16K 55

    𝙁𝙖𝙣𝙩𝙖𝙨𝙮 - 𝙎𝙘𝙝𝙤𝙤𝙡 𝙇𝙞𝙛𝙚 - 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩 𝗞𝗢𝗢𝗞𝗩 زیباترین مخلوق خدا درخواست انسان شدن کرد و برای تبدیل شدن به یک انسان باید نود و نه روز هویت اصلیش رو مخفی نگه می‌داشت. نباید بیشتر از سه نفر از ماهیتش با خبر می‌شدن اما درست در روز اولی که بین انسان بود، یک نفر رازش رو فهمید و مجبور شد باهاش یک پیوند ببن...

    Completed   Mature
  • 𝐏𝐫𝐞𝐭𝐭𝐲 𝐩𝐫𝐨𝐛𝐥𝐞𝐦🌀🚿《𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯》
    125K 25.9K 42

    "من داشتم کمک میکردم" صورت تهیونگ از شدت عصبانیت سرخ و تیره شد. جانگکوک و خیرخواهی هایش بیشتر شبیه به دردسر و فاجعه بود: "چه کمکی؟ داشتی منو خجالت زده میکردی! دلم نمیخواد مامان بفهمه نمیتونم دوست‌دختر_..." "هی تهیونگا میخوای کمکت کنم دوست دختر پیدا کنی؟" 🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀🌀 کیم تهیونگ متوجه میشه نمی تونه دوست دختر پیدا ک...

    Mature
  • | 𝘙𝘦𝘥𝘶𝘤𝘦𝘳 ꜱᴛᴏʀʏ 🌱 |
    168K 16.6K 34

    " فقط یه لحظه... بذار فراموش کنم که تو گناهِ منی، بذار ببوسمت و بعد... تو جهنم با این لحظه زندگی ‌کنم." به آرومی زمزمه کرد و لب‌هاش رو روی لب‌های داغ جونگکوک فشرد، دست‌های زخمیش رو دوطرف صورت مردونه‌‌ش گذاشت و لب‌‌هاش رو شبیه به اکسیژن توی هوا بلعید، با تمام وجود و ته مونده‌ی توانش. با بوسه‌ی غمناکی که روی لبش کاشت، ب...

    Completed